دستم رو روی سطح سرد تخت کشیدم و به سختی بدون اینکه چشم هام رو باز کنم زمزمه کردم : " هری کجا رفتی ؟ "
موهام کشیده شد ، خنده کوتاهی کردم و برگشتم به سمتش و گفتم : " عاح تو اینجایی . "
چشم های خسته ام رو به زور باز کردم و با دیدن صحنه مقابلم ، اون چشم های سبز خون گرفته ، اون کسی که شبیه به هری بود اما میدونستم که خودش نبود از ترس به عقب سر خوردم و از ته دل جیغ زدم و محکم از تخت پرت شدم پایین .
چشم هام جز سیاهی چیزی نمیدید و فشار دست های سردی رو روی گلوم ...
•••
ترسناک تَرین فَنفیک ″هَری اِستایلز″ با بیش از هزاران خواننده⛓
فنفیکی کِ ممبراشو بِ جنون میرسونه🔪
اگه میتَرسی و قلبت ضعیفه نیا🔞✖️
🕯| https://t.me/joinchat/AAAAAEHO4eu0HF0oarblXA
موهام کشیده شد ، خنده کوتاهی کردم و برگشتم به سمتش و گفتم : " عاح تو اینجایی . "
چشم های خسته ام رو به زور باز کردم و با دیدن صحنه مقابلم ، اون چشم های سبز خون گرفته ، اون کسی که شبیه به هری بود اما میدونستم که خودش نبود از ترس به عقب سر خوردم و از ته دل جیغ زدم و محکم از تخت پرت شدم پایین .
چشم هام جز سیاهی چیزی نمیدید و فشار دست های سردی رو روی گلوم ...
•••
ترسناک تَرین فَنفیک ″هَری اِستایلز″ با بیش از هزاران خواننده⛓
فنفیکی کِ ممبراشو بِ جنون میرسونه🔪
اگه میتَرسی و قلبت ضعیفه نیا🔞✖️
🕯| https://t.me/joinchat/AAAAAEHO4eu0HF0oarblXA