روی چمنزار های نزدیک درخت تنومند جنگل دراز کشیده بودم و به ماه خیره بودم.
زیبایی نور نقره فامش تمام وجودمو غرق خودش و آرامش بی همتایی کرده بود.
نور ستاره هایی که کنارش به رقص دراومده بودن بی نهایت زیبا بود.
با پرواز پروانه ای آبی رنگ و نشستنش روی بینیم توجهم از ماه گرفته شد.
به پروانه خیره شدم و پرواز کرد و رفت.
اولش ناراحت شدم اما بعدش دیدم که روی قلبم نشست.
درست مثل تو روی قلبم نشست.
بالهاش آبی بود؛ درست مثل تو...
درست مثل قلب و روح زیبات آبی بود و میدرخشید...
آبی زیباترین رنگ توی دنیای احساساته رنگیه که من تمام احساساتم رو درون چمدون روحم گذاشتم و به اعماق قلب و روحم فرستادم.
من تورو درون چمدون آبیم گذاشتم و به اعماق قلب و روحم فرستادم.
پروانه نماد معشوق است و تو معشوقه آبی رنگ زیبام بودی.
با چکیدن قطره اشکی پروانه از جنگل های غرق در طوفانم پروانه روی قطره اشکی که درحال سقوط از چشمام بود نشست و من تورو دیدم.
چشمای خورشیدی درخشانت رو دیدم و بعد نرمی لب هات رو روی چشمانم لمس کردم.
باعث شد لبخند غمگینی بزنم چون میدونستم وقتی چشمام رو باز کنم تو اونجا نخواهی بود.
و درست بود.
تو دوباره پروانه آبی درخشانی شدی و رفتی.
رفتی و زمزمه زیبای دوستت دارم رو در گوشم خوندی و رفتی.
رفتی و من با غم از دست دادن خودمون به دست خودم غرق اشک شدم.
حتی دیگه نور ماه هم بهم نمیتابید.
تنها سرما بود که من رو بعد از رفتن تو به آغوش کشید زیباترین سبز من.
#formybeautifulgreen
زیبایی نور نقره فامش تمام وجودمو غرق خودش و آرامش بی همتایی کرده بود.
نور ستاره هایی که کنارش به رقص دراومده بودن بی نهایت زیبا بود.
با پرواز پروانه ای آبی رنگ و نشستنش روی بینیم توجهم از ماه گرفته شد.
به پروانه خیره شدم و پرواز کرد و رفت.
اولش ناراحت شدم اما بعدش دیدم که روی قلبم نشست.
درست مثل تو روی قلبم نشست.
بالهاش آبی بود؛ درست مثل تو...
درست مثل قلب و روح زیبات آبی بود و میدرخشید...
آبی زیباترین رنگ توی دنیای احساساته رنگیه که من تمام احساساتم رو درون چمدون روحم گذاشتم و به اعماق قلب و روحم فرستادم.
من تورو درون چمدون آبیم گذاشتم و به اعماق قلب و روحم فرستادم.
پروانه نماد معشوق است و تو معشوقه آبی رنگ زیبام بودی.
با چکیدن قطره اشکی پروانه از جنگل های غرق در طوفانم پروانه روی قطره اشکی که درحال سقوط از چشمام بود نشست و من تورو دیدم.
چشمای خورشیدی درخشانت رو دیدم و بعد نرمی لب هات رو روی چشمانم لمس کردم.
باعث شد لبخند غمگینی بزنم چون میدونستم وقتی چشمام رو باز کنم تو اونجا نخواهی بود.
و درست بود.
تو دوباره پروانه آبی درخشانی شدی و رفتی.
رفتی و زمزمه زیبای دوستت دارم رو در گوشم خوندی و رفتی.
رفتی و من با غم از دست دادن خودمون به دست خودم غرق اشک شدم.
حتی دیگه نور ماه هم بهم نمیتابید.
تنها سرما بود که من رو بعد از رفتن تو به آغوش کشید زیباترین سبز من.
#formybeautifulgreen