ایران یا پرشیا؟
مخالفان تغییر نام بینالمللی کشورمان از پرشیا به ایران در زمان رضاشاه میگویند این کار یک گسست و دوگانگی میان "پرشیا" یعنی امپراتوری کهن و ایران کشور کنونی ایجاد کرد. چه بهتر بود که مانند یونان یا تایلند یا بسیاری کشورهای دیگر، نام بینالمللی پرشیا را در کنار نام ملی ایران حفظ میکردیم.
1- اگرچه نگه داشتن نام بینالمللی پرشیا برای کشورمان نکات مثبتی به همراه داشت، ولی خطراتی را هم به همراه داشت و احتمال میرفت این نام هر زمانی از سوی مردمانی دیگر با اغراض سیاسی خاصی به کار برود.
2- بهرهگیری از پرشیا یا پارس یا پرس، کاملا هم فراگیر و یکپارچه نبوده. مثلا در منابع یونانی عصر کلاسیک به ایران، "ماد" و به مردم ایران "مادی" گفته شده. در منابع رومی به ایران "پارت" گفته شده و در منابع بیزانس یعنی اواخر دوره ساسانی، این کشور به صورت ماد، پارس و حتا پارت آمده! بنابراین آنگونه نیست که یک نام یکپارچه در عصر باستان در غرب برای کشورمان به کار رفته باشد. پرس و پرشیا اتفاقا مربوط به قرون جدید است که به ویژه در سنت ادبی انگلیسی - فرانسوی به کار رفته است. و با توجه به رویه استعماری این کشورها، این خطر وجود داشته که با توجه به اینکه پارس در واقع نام یک ایالت ایران بوده است، تجزیه کشور در دستور کار قرار بگیرد.
3- در پژوهشهای آلمانیزبان از سده 19 با توجه به تسلط آلمانیها به زبانهای ایرانی استفاده از "ایران" برای این کشور باب شده بود و 55 سال پیش از تصمیم دولت رضاشاه، تئودور نُلدکه در کتاب خود به "ایران" و نه "پرس" یا "پارس" اشاره میکند و آنرا به حق نام همین کشور مینامد(کتاب ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان).
@HistoriographyOfIran4- از زمان جنگ جهانی دوم تا چند دهه شاهد این دوگانگی و گسست در زبانهای اروپایی بودیم. یعنی آثار و کتابهایی که به ایران مدرن و معاصر میپرداختند از عنوان "ایران" استفاده میکردند و آثار و کتابهایی که به دورههای کهن تر میپرداختند (باستان تا صفوی و نادرشاه) از عنوان "پرشیا" یا "پرس" بهره میگرفتند. و برای مخاطب غیرمتخصص و عام ممکن بود این سوءتفاهم پیش آید که پرشیا، همان ایران نیست، بلکه کشور دیگری است. با اینحال به مرور وزنه به سود "ایران" سنگین شد و تقریبا از سه دهه پیش برخی از نویسندگان حتا برای دورههای کهن (پیش از قاجاریه) هم از "ایران" بهره جستند. و هماکنون کتابها به زبانهای اروپایی، در مورد گذشته درخشان ایران یا با همین عنوان درست "ایران" منتشر میشوند و یا آن دسته از آثاری هم که عنوان پرس و پرشیا دربر دارند، در متن مدام به "ایران" اشاره دارند و در نتیجه خواننده کاملا متوجه میشود که ایران همان پرشیا است. نتیجه اینکه هماکنون دیگر مشکلی در کتابها و آثار فرهنگی و تاریخی نیست.
5- طبیعتا هنوز این گسست در بحث رسانهای وجود دارد و مردمانی که کتاب نخواندهاند، ممکن است ایران و پرشیا را دو سرزمین جدا بدانند. که خب این به مشکل آموزش همگانی و ضعف رسانهای برمیگردد که بخشی از آن به گردن خود ما ایرانیان است. وقتی بسیاری از مردم جهان اصلا نمیدانند ایران کجاست و گاه آنرا کشوری در آفریقا یا یک کشور عربی میدانند، ضعف ما نمایان میشود. با اینحال شکی نیست که آن تصمیم و بخشنامه 1313 باعث شد نام درست و زیبا و کهن "ایران" که خاصیت ملی و نه قومی دارد، از حالت گمنامی برای کشورهای دیگر خارج شود. و با گذشت هرچه بیشتر زمان، این نام جایگاه فرهنگی و تمدنی و تاریخی خود را بیشتر یافته و پرشیا را در خود جذب میکند.
6- اینکه ایران برای جهانیان یادآور رخدادهای تلخ معاصر است، دلیل مناسبی نیست. بهتر است به جای مخفی کردن نام واقعی کشور خود، رفتار و حرکات خود و حکومتهای خود را اصلاح کنیم. همین امروز هم همه خبرها از کشوری به نام "ایران" بد و زشت و تلخ و بیآبرویی نیست. و باید تلاش کنیم تا لیاقت و شایستگی عنوان ایران را داشته باشیم! نه اینکه با آدرس غلط، یک نام متروک تاریخی که شنونده هیچ خبری از آن در دوره معاصر نشنیده و صرفا امپراتوری باستانی یا آثار فرهنگی خیلی کهن آنرا میشناسد را بر پیشانی خود بزنیم. این کار، پاک کردن صورت مساله است و مانند این است که یک عراقی، به جای اشاره به نام کشورش بگوید سومری یا بابلی است! ایران نمرده است. زنده است و موجود زنده، پدیدههای تلخ و زشت و شاید بیآبرویی هم خواهد داشت ولی اگر حواسمان به این بار سنگین آبروی نیاکانی باشد، کاری میکنیم که نه تنها با کردارهای ایرانیان معاصر، جایگاه بلند ایرانیان کهن خدشه دار نشود، بلکه خود ما چیزی به آبروی اندوخته تمدن خود بیافزاییم.
@HistoriographyOfIranو یادمان باشد که این نیز بگذرد ...