جوابهاتون
اول خودمو بگم.. اگه میفهمیدم که قرار نیست فردا رو ببینم، کاماوت میکردم. پیش هرکسی که منُ میشناسه.. لبخند نمیزدم تا وقتی که از ته قلبم نباشه. با یه خط ناشناس به کسی که دوسش دارم زنگ میزنم و به همون الو گفتنهاش قانع میشم. همه وقتمو تنهایی تو خیابونها میگذرونم و مردم رو نگاه میکنم.. شاید چون خیلی تو این شرایط قرار گرفتم که بخوام همچین کاری کنم، فکر نمیکنم حسرتی برام مونده باشه. جز اینکه هیچوقت انقدری که از بقیه انتظار داشتم بهم احترام بذارن و دوسم داشته باشن خودم نداشتم. هممون حسهای مشابهی داریم. وقتی بفهمیم قراره بهزودی بمیریم شجاع میشیم.. اون روز بیشتر از وقت دیگهای شبیه خودمونیم.. حس نکردید که دوست دارید زودتر اتفاق بیوفته؟ :)) مجبور میشیم برنامههامونو عوض کنیم که بیشتر به خودمون توجه کنیم، هول میکنیم که نکنه دیر بشه.. یه روز کافیه؟ بعضیهام هستن که هیچ ایدهای برای اون روز ندارن.. بیاید همه یه برنامه بچینیم. تایمش رو شما تو ناشناس بهم بگید و اینکه موافقید یا نه. هر یک هفته، دو هفته یا یک ماه؟ خودمون رو موظف کنیم که بیشتر اهمیت بدیم. ممکنه اولهاش گیجکننده و مسخره بنظر برسه ولی ولش نکنید. میتونید تو دیلیهاتون بگید و انقد جلو چشمتون باشه که بالاخره برید سراغش. از همون کارهایی که ته دلت مونده، اون چیزهایی که شاید خجالت بکشی بقیه بفهمن، حرفهایی که میترسی بخاطرش قضاوت بشی.. شاید بخوای به کسی اعتراف کنی.. فقط برای خودِ خودت انجامش بده. میتونه یه کادوی کوچیک باشه یا تنهایی قدم زدن، حتی ممکنه یه کلمه باشه. از چیزهای کوچیک شروع کنید. یه شعر، یه فیلم، یا دیالوگی که شاید منتظر بودی کسی اونو بهت بگه.. خلاصه همونچیزی که نیاز داریدو به خودتون هدیه بدید :)🤍
اول خودمو بگم.. اگه میفهمیدم که قرار نیست فردا رو ببینم، کاماوت میکردم. پیش هرکسی که منُ میشناسه.. لبخند نمیزدم تا وقتی که از ته قلبم نباشه. با یه خط ناشناس به کسی که دوسش دارم زنگ میزنم و به همون الو گفتنهاش قانع میشم. همه وقتمو تنهایی تو خیابونها میگذرونم و مردم رو نگاه میکنم.. شاید چون خیلی تو این شرایط قرار گرفتم که بخوام همچین کاری کنم، فکر نمیکنم حسرتی برام مونده باشه. جز اینکه هیچوقت انقدری که از بقیه انتظار داشتم بهم احترام بذارن و دوسم داشته باشن خودم نداشتم. هممون حسهای مشابهی داریم. وقتی بفهمیم قراره بهزودی بمیریم شجاع میشیم.. اون روز بیشتر از وقت دیگهای شبیه خودمونیم.. حس نکردید که دوست دارید زودتر اتفاق بیوفته؟ :)) مجبور میشیم برنامههامونو عوض کنیم که بیشتر به خودمون توجه کنیم، هول میکنیم که نکنه دیر بشه.. یه روز کافیه؟ بعضیهام هستن که هیچ ایدهای برای اون روز ندارن.. بیاید همه یه برنامه بچینیم. تایمش رو شما تو ناشناس بهم بگید و اینکه موافقید یا نه. هر یک هفته، دو هفته یا یک ماه؟ خودمون رو موظف کنیم که بیشتر اهمیت بدیم. ممکنه اولهاش گیجکننده و مسخره بنظر برسه ولی ولش نکنید. میتونید تو دیلیهاتون بگید و انقد جلو چشمتون باشه که بالاخره برید سراغش. از همون کارهایی که ته دلت مونده، اون چیزهایی که شاید خجالت بکشی بقیه بفهمن، حرفهایی که میترسی بخاطرش قضاوت بشی.. شاید بخوای به کسی اعتراف کنی.. فقط برای خودِ خودت انجامش بده. میتونه یه کادوی کوچیک باشه یا تنهایی قدم زدن، حتی ممکنه یه کلمه باشه. از چیزهای کوچیک شروع کنید. یه شعر، یه فیلم، یا دیالوگی که شاید منتظر بودی کسی اونو بهت بگه.. خلاصه همونچیزی که نیاز داریدو به خودتون هدیه بدید :)🤍