اصرار شيخ صادق لاريجانى بر ابطال ديدگاه امام خمينى درباره روحانيت
🔻امام خمينى در مباحث ولايت فقيه خود گفته بود:
✍️ وقتى قدرت را بدست آوريم نه تنها سياست و اقتصاد و اداره كشور را درست مى كنيم بلكه حرام خوارها و دروغ پردازها را شلاق مى زنيم و به كيفر مى رسانيم. اگر علما حكم الهى را جارى مى كردند و حدود را جارى مى ساختند و احكام و امور اسلام به دست آنان به جريان مى افتاد ديگر ملت بى چاره و گرسنه نمى ماند. (حكومت اسلامى ص ١٤٩)
🔻 اين در حاليست كه در همان زمان دكتر شريعتى نظر ديگرى ابراز كرده بود:
✍️ روحانى خود را جانشين خدا و مجرى اوامر او در زمين مى داند و در چنين صورتى مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. يك زعيم روحانى خود را به خودى خود زعيم مى داند به اعتبار اينكه روحانى است، نه به اعتبار رأى و نظر و تأييد مردم. بنابراين يك حاكم غيرمسئول است و اين مادر استبداد و ديكتاتورى فردى است و چون خود را سايه و نماينده خدا مى داند بر جان و مال و ناموس همه مسلط است و در هيچ گونه ستم و تجاوزى ترديد به خود راه نمى دهد، بلكه رضاى خدا را در آن مى پندارد. گذشته از آن براى مخالف و براى پيروان مذاهب ديگر حتى حق حيات نيز قائل نيست. آنها را مغضوب خدا گمراه، نجس و دشمن راه دين و حق مى شمارد و هرگونه ظلمى را نسبت به آنان عدل خدايى تلقى مى كند. (مذهب عليه مذهب، مجموعه آثار ، ج ٢٢ ، ص ١٩٧ و ١٩٨)
https://t.me/IslamicLeft
🔻امام خمينى در مباحث ولايت فقيه خود گفته بود:
✍️ وقتى قدرت را بدست آوريم نه تنها سياست و اقتصاد و اداره كشور را درست مى كنيم بلكه حرام خوارها و دروغ پردازها را شلاق مى زنيم و به كيفر مى رسانيم. اگر علما حكم الهى را جارى مى كردند و حدود را جارى مى ساختند و احكام و امور اسلام به دست آنان به جريان مى افتاد ديگر ملت بى چاره و گرسنه نمى ماند. (حكومت اسلامى ص ١٤٩)
🔻 اين در حاليست كه در همان زمان دكتر شريعتى نظر ديگرى ابراز كرده بود:
✍️ روحانى خود را جانشين خدا و مجرى اوامر او در زمين مى داند و در چنين صورتى مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. يك زعيم روحانى خود را به خودى خود زعيم مى داند به اعتبار اينكه روحانى است، نه به اعتبار رأى و نظر و تأييد مردم. بنابراين يك حاكم غيرمسئول است و اين مادر استبداد و ديكتاتورى فردى است و چون خود را سايه و نماينده خدا مى داند بر جان و مال و ناموس همه مسلط است و در هيچ گونه ستم و تجاوزى ترديد به خود راه نمى دهد، بلكه رضاى خدا را در آن مى پندارد. گذشته از آن براى مخالف و براى پيروان مذاهب ديگر حتى حق حيات نيز قائل نيست. آنها را مغضوب خدا گمراه، نجس و دشمن راه دين و حق مى شمارد و هرگونه ظلمى را نسبت به آنان عدل خدايى تلقى مى كند. (مذهب عليه مذهب، مجموعه آثار ، ج ٢٢ ، ص ١٩٧ و ١٩٨)
https://t.me/IslamicLeft