نگاهی به انسانیت بی خدایان!!!
بسیار شنیده می شود که مخالفین اسلام و خداباوری میگویند «دین من انسانیت من است » در این پست به بررسی این مفهوم میپردازیم که اساسا انسانیت به چه معناست وآیا انسانیت مفهومی مبهم است یا مشخص؟
انسان برای فهم صحیح بودن رفتارهای اخلاقی و باید و نبایدهای عملی خویش نیاز به معیار دارد تا رفتارهای خود را با آن بسنجد. خداباوران دستورات خدا را معیار صحت اعمال انسانی میدانند ولی خداناباوران به مفهومی به نام انسانیت توجه میکنند وآن را معیار میدانند.!!
سوال اینجاست که آیا با حذف خدا و به تبع آن دین از زندگی بشر ، انسانیت می تواند معیار رفتار های بشر واقع شود؟!!!!!
مفهوم انسانیت از دوحال خارج نیست :
اول : یا منظور از انسانیت آن چیزی است که نزد هر فرد انسان به تنهایی خوب یا بد است ونظر هر انسان به تنهایی معتبر است!!
دوم : یا منظور از انسانیت آن چیزی است که در جامعه انسانی خوب یا بد است ونظر جامعه معتبر است!!
اگر فرض اول منظور دوستان باشد ، این معیار به قدری مُبهم میشود که هر انسانی هر کاری که انجام دهد میگوید انسانیتم اقتضاء کرده است .
اگر فرض دوم منظور باشد یعنی نظر جامعه معتبر باشد ، بازهم ما مفهوم مبهمی از انسانیت خواهیم داشت چون فرهنگهای جوامع باهم اختلاف دارند پس نمیتوان تعریف واحدی از انسانیت ارائه داد.
حاصل حذف خدا و اتکای به انسانیت ( خیالی ) این می شود نفس اماره ملحدان هر آنچه که فرمان دهد، انسانی قلمداد کنند.
برای مثال :
مؤسسه آلمانی "ماکس پلانک" در سال 2007 میلادی با انتشار گزارشی اعلام کرد که در کشورهای چین، فرانسه، ساحل عاج، هلند، روسیه، اسپانیا، ترکیه و نیز رژیم صهیونیستی "قانونی بودن زنا با محارم در صورت موافقت طرفین" مورد تأیید است و هیچ مخالفتی با آن وجود ندارد و چنین اقدامی از نظر آنان به هیچ وجه جرم یا رفتاری غیرقانونی به شمار نمیرود.
آری در نتیجه کسانی که به خدا اعتقاد ندارند ، فاقد قطب نمای اخلاقی هستند و انسانیت مبهم نتیجه اش می شود :
جواز همجنس بازی ، ازدواج با حیوانات، ازدواج با محارم ، سکس گروهی و و و ....
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
imˈpirēəl
Kaka.si.co