🔸مصاحبه با جناب آقای دکتر یوپ لامیر (Joep Lameer)
🔹حمید عطائی نظری
🔺اشاره: دکتر یوپ لامیر در زمرۀ برجستهترین محقّقان غربی قرار دارد که برای سالهای متمادی به تحقیق در منطق اسلامی اشتغال داشته است. دو اثر مهمّ وی در این زمینه، یکی پایان نامۀ دکتری او دربارۀ منطق فارابی با عنوان «فارابی و قیاسهای ارسطوئی: نظریّۀ یونانی و کاربرد اسلامی» و دیگری ترجمۀ انگلیسی رسالۀ تصوّر و تصدیق ملاّصدرا به زبان انگلیسی است که برندۀ جایزۀ جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز شده است. تصحیح ترجمۀ عربی رکن الدّین جرجانی از اخلاق ناصریِ خواجه نصیرالدّین طوسی و ترجمۀ انگلیسی تاریخ ادبیات (مکتوبات) عربی کارل بروکلمان از تازهترین کارهای او در سالهای اخیر است.
متن حاضر، صورت مکتوب گفتوگویی است که راقم این سطور با جناب آقای دکتر یوپ لامیر در تاریخ سهشنبه پنجم اردیبهشتماه سال 1396 هجری شمسی در تهران انجام داده است. مصاحبه به زبان فارسی صورت گرفته است و در اینجا با اندکی دخل و تصرّفات ویراستارانه تقدیم میشود.
1) آقای دکتر شما ظاهراً مدّتی پیش از این در ایران زندگی کردهاید؟
بله، من قبلاً دو سال یعنی سالهای 2005 و 2006 در تهران و در منطقۀ درکه زندگی کردم. آن زمان به تحقیق دربارۀ ملّاصدرا میپرداختم که حاصل آن ترجمۀ رسالۀ تصوّر و تصدیق ملّاصدرا به زبان انگلیسی بود. این کتاب در سال 1386 از سوی مؤسّسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به چاپ رسید و در سال 1388 برندۀ جایزۀ جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. پس از آن، من نخست به فرانسه بازگشتم که قبلاً مدّتی در آنجا زندگی کرده بودم. سپس به هلند بازگشتم که هم اکنون در آنجا زندگی و کار میکنم.
2) لطفاً در باب مراحل تحصیل خود اندکی توضیح بفرمایید.
من نسبتاً دیر به مطالعات اسلامشناسی و تاریخ منطق و فلسفۀ اسلامی رو آوردم. در آغاز، برای مدّت سه سال اقتصاد خواندم و در این رشته مدرک هم گرفتم؛ ولی چون خیلی از اقتصاد خوشم نمیآمد آن را رها کردم. همواره به فرهنگ اسلامی و عربی علاقهمند بودم و لذا تصمیم گرفتم در دانشگاه، زبان عربی بخوانم. به دانشگاه لایدن رفتم و در آنجا زبان عربی و اسلام و تاریخ کشورهای اسلامی را خواندم. در سال دوم چون باید زبان دومی را یاد میگرفتم، زبان فارسی را انتخاب کردم و یک سال زبان فارسی فراگرفتم. بعد از آن، دیگر فرصت نشد زبان فارسی را بخوانم و بر تحقیق در تاریخ منطق و فلسفۀ اسلامی متمرکز شدم. در سال 1986 فوق لیسانس گرفتم و پایاننامهای نوشتم دربارۀ نظریۀ قیاس نزد ابوالبرکات بغدادی. این تحقیق، یک رسالۀ کوتاه بود در حدود چهل صفحه. پس از آن تصمیم گرفتم در باب تاریخ منطق در جهان اسلام به پژوهش بپردازم. ابتدا خواستم کتاب نقد المنطق الأرسطی [الردّ علی المنطقیین] از ابن تیمیّه را تصحیح و به انگلیسی ترجمه کنم؛ ولی پس از اینکه سه ماه به این کار پرداختم، باخبر شدم که وائل حَلّاق (وائِل بن حَلّاق /Wael B. Hallaq ) در کانادا مشغول انجام همین کار است. 1
بنابراین این کار را ترک کردم. سپس تصمیم گرفتم در دورۀ دکتری دربارۀ نظریۀ قیاس نزد فارابی کار کنم. علّت انتخاب فارابی این بود که متون بازمانده از فارابی جزوِ کهنترین متون منطقی برجامانده به زبان عربی است. تمام کتابهای فارابی را چند بار مطالعه کردم که نتیجۀ آن به عنوان پایاننامۀ دکتریام در سال 1992 ارائه شد و بعدها در 1994 بهصورت کتابی با نام «فارابی و قیاسهای ارسطوئی: نظریّۀ یونانی و کاربرد اسلامی» منتشر شد. 2
پس از آن، به نحو پراکنده، هم به پژوهش و هم به کارهای دیگر پرداختم. حتّی مدّتی مشاور یک شرکت تجاری بودم و دوباره، حدود دوازده سیزده سال پیش، به کار پژوهشی بازگشتم. یعنی مدّتی بیرون از دانشگاه بودم و حدود شش هفت سال به تجارت پرداختم که البتّه تجربۀ خوبی بود؛ امّا چون به کار تحقیق علاقهمند بودم آن را رها کردم و به کار پژوهشی مجدداً مشغول شدم.
3) چطور شد به مطالعات اسلامی علاقهمند شدید؟
خُب، هلند یک سنّت اسلامشناسانۀ کهن دارد. از چهارصد سال پیش در هلند ...
لینک یادداشت: 👇
http://ataeinazari.kateban.com/post/3777
@Kateban
🔹حمید عطائی نظری
🔺اشاره: دکتر یوپ لامیر در زمرۀ برجستهترین محقّقان غربی قرار دارد که برای سالهای متمادی به تحقیق در منطق اسلامی اشتغال داشته است. دو اثر مهمّ وی در این زمینه، یکی پایان نامۀ دکتری او دربارۀ منطق فارابی با عنوان «فارابی و قیاسهای ارسطوئی: نظریّۀ یونانی و کاربرد اسلامی» و دیگری ترجمۀ انگلیسی رسالۀ تصوّر و تصدیق ملاّصدرا به زبان انگلیسی است که برندۀ جایزۀ جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز شده است. تصحیح ترجمۀ عربی رکن الدّین جرجانی از اخلاق ناصریِ خواجه نصیرالدّین طوسی و ترجمۀ انگلیسی تاریخ ادبیات (مکتوبات) عربی کارل بروکلمان از تازهترین کارهای او در سالهای اخیر است.
متن حاضر، صورت مکتوب گفتوگویی است که راقم این سطور با جناب آقای دکتر یوپ لامیر در تاریخ سهشنبه پنجم اردیبهشتماه سال 1396 هجری شمسی در تهران انجام داده است. مصاحبه به زبان فارسی صورت گرفته است و در اینجا با اندکی دخل و تصرّفات ویراستارانه تقدیم میشود.
1) آقای دکتر شما ظاهراً مدّتی پیش از این در ایران زندگی کردهاید؟
بله، من قبلاً دو سال یعنی سالهای 2005 و 2006 در تهران و در منطقۀ درکه زندگی کردم. آن زمان به تحقیق دربارۀ ملّاصدرا میپرداختم که حاصل آن ترجمۀ رسالۀ تصوّر و تصدیق ملّاصدرا به زبان انگلیسی بود. این کتاب در سال 1386 از سوی مؤسّسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به چاپ رسید و در سال 1388 برندۀ جایزۀ جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. پس از آن، من نخست به فرانسه بازگشتم که قبلاً مدّتی در آنجا زندگی کرده بودم. سپس به هلند بازگشتم که هم اکنون در آنجا زندگی و کار میکنم.
2) لطفاً در باب مراحل تحصیل خود اندکی توضیح بفرمایید.
من نسبتاً دیر به مطالعات اسلامشناسی و تاریخ منطق و فلسفۀ اسلامی رو آوردم. در آغاز، برای مدّت سه سال اقتصاد خواندم و در این رشته مدرک هم گرفتم؛ ولی چون خیلی از اقتصاد خوشم نمیآمد آن را رها کردم. همواره به فرهنگ اسلامی و عربی علاقهمند بودم و لذا تصمیم گرفتم در دانشگاه، زبان عربی بخوانم. به دانشگاه لایدن رفتم و در آنجا زبان عربی و اسلام و تاریخ کشورهای اسلامی را خواندم. در سال دوم چون باید زبان دومی را یاد میگرفتم، زبان فارسی را انتخاب کردم و یک سال زبان فارسی فراگرفتم. بعد از آن، دیگر فرصت نشد زبان فارسی را بخوانم و بر تحقیق در تاریخ منطق و فلسفۀ اسلامی متمرکز شدم. در سال 1986 فوق لیسانس گرفتم و پایاننامهای نوشتم دربارۀ نظریۀ قیاس نزد ابوالبرکات بغدادی. این تحقیق، یک رسالۀ کوتاه بود در حدود چهل صفحه. پس از آن تصمیم گرفتم در باب تاریخ منطق در جهان اسلام به پژوهش بپردازم. ابتدا خواستم کتاب نقد المنطق الأرسطی [الردّ علی المنطقیین] از ابن تیمیّه را تصحیح و به انگلیسی ترجمه کنم؛ ولی پس از اینکه سه ماه به این کار پرداختم، باخبر شدم که وائل حَلّاق (وائِل بن حَلّاق /Wael B. Hallaq ) در کانادا مشغول انجام همین کار است. 1
بنابراین این کار را ترک کردم. سپس تصمیم گرفتم در دورۀ دکتری دربارۀ نظریۀ قیاس نزد فارابی کار کنم. علّت انتخاب فارابی این بود که متون بازمانده از فارابی جزوِ کهنترین متون منطقی برجامانده به زبان عربی است. تمام کتابهای فارابی را چند بار مطالعه کردم که نتیجۀ آن به عنوان پایاننامۀ دکتریام در سال 1992 ارائه شد و بعدها در 1994 بهصورت کتابی با نام «فارابی و قیاسهای ارسطوئی: نظریّۀ یونانی و کاربرد اسلامی» منتشر شد. 2
پس از آن، به نحو پراکنده، هم به پژوهش و هم به کارهای دیگر پرداختم. حتّی مدّتی مشاور یک شرکت تجاری بودم و دوباره، حدود دوازده سیزده سال پیش، به کار پژوهشی بازگشتم. یعنی مدّتی بیرون از دانشگاه بودم و حدود شش هفت سال به تجارت پرداختم که البتّه تجربۀ خوبی بود؛ امّا چون به کار تحقیق علاقهمند بودم آن را رها کردم و به کار پژوهشی مجدداً مشغول شدم.
3) چطور شد به مطالعات اسلامی علاقهمند شدید؟
خُب، هلند یک سنّت اسلامشناسانۀ کهن دارد. از چهارصد سال پیش در هلند ...
لینک یادداشت: 👇
http://ataeinazari.kateban.com/post/3777
@Kateban