#فرخنده حاجی زاده
( زاده ۲۰ تیر ۱۳۳۱ کرمان ) نویسنده، شاعر و ناشر
می گوید : به قاعده قبله هیچ کس نمی خوابد / می خواهد گرد روی خودش در تشییعی بی پایان دور بزند
فرخنده است.
نویسنده، شاعر و ناشر، مدیر انتشارات "ویستار"، برندهٔ اولین جایزهٔ جهانی آزادی انتشارِ" انجمن قلم" و "اتحادیه ناشران آمریکا"، عضو هیئت دبیران "کانون نویسندگان ایران "(از تیرماه ۱۳۸۷ تا شهریور ۱۳۹۳) و خواهر قربانی قتلهای زنجیرهای، حمید حاجیزاده، و پسرش کارون.
فرخنده در بزنجانِ بافت کرمان زاده و از کودکی با ادبیات و موسیقی آشنا شد. در ۱۳ سالگی ازدواج کرد ودر ۱۴ سالگی پسرش پژمان را به دنیا آورد؛ بعد از تولد فرزند دومش پیمان، تحصیل را از سرگرفت و تا پایان کارشناسی ادبیات ادامه داد.
در سال ۱۳۵۳ عضو انجمن ادبی "خواجوی کرمان" شد. اولین مطلب ادبی اش در سال ۱۳۵۴ به چاپ رسید. از سال ۱۳۵۷ به عنوان کتابدار به استخدام وزارت علوم درآمد. در سال ۱۳۶۵، بنیانگذار و مسئول کتابخانهٔ دانشکده ادبیات "دانشگاه کرمان" شد. انگیزهٔ گردآوری "کتابشناسی اساطیر و ادیان" این دوره در ذهنش شکل گرفت. اولین قصه اش "وهم سبز "را در سال ۱۳۶۷ نوشت.سال ۱۳۶۸ به "دانشگاه تهران" رفت. از سال ۱۳۶۹، در کارگاه شعر و قصهٔ استاد"رضا براهنی" ادبیات را به صورت جدی پیگیری کرد. و همزمان از محضر استادان "حسن انوری"، "سیروس شمیسا"، "هاشم توفیق سبحانی"و "اصغر دادبه" بهره برد؛ و وزن شعر را ازشاعر سرشناس "هوشنگ ابتهاج" آموخت.
آثار منتشر شده او عبارتند از ۱- «خاله سرگردان چشمها»، ۲- «خلاف دموکراسی»، ۳- «گفتمان ادبی صِفر»، ۴- «از چشمهای شما میترسم»، ۵- «کتابشناسی اساطیر و ادیان»، ۶- «تقدیم به کسی که قاتلم نبود»، ۷- «طلعت منم!»، ۸- «بازاندیشی یک»، ۹- «سینهی سهراب»، ۱۰- «زن عجم خوبه یا تی.ان.تی؟»، ۱۱- «من، منصور و آلبرایت" ۱۲- «نامتعارفه آقای مترجم!»، (همراه با سی دی فارسی و انگلیسی)، ۱۳- اعلام می کنم! (همراه با سی دی صوتی صدای شاعر)، ۱۴- کتاب آن یکی (همراه با سی دی فارسی - انگلیسی)
از ایـن آثـار قـصه های«خلاف دموکراسی»، «PIR» ,"ژاندارم" و گزارش قصه «سینهی سهراب» را محمدمهدی خرمی. قصه «مانع» را علی هداوند، قصه «دست های تنهایی» را منصوره وحدتی به زبان انگلیسی ترجمه کرده اند . قصههای "آن یکی"، "جنسیت متفاوت"، " نسبت ما یک به یک "، " آن دیگری"، «تاجِ گل» و «تصمیمِ آنی» نیز به وسیلهی پریا لطیفی خواه زیر نظر دکتر محمد مهدی خرمی به زبان انگلیسی ترجمه شده است. رمانهای از «چشمهای شما میترسم» , «خالهی سرگردان چشم ها»، چند شعر و قصههای «خلاف دموکراسی» و «ادامه» به وسیله دکتر هاشم خسروشاهی به زبان ترکی استانبولی و قصه «خلاف دموکراسی» به زبان چکی توسط خانم زوزانا ...، قصه «تقدیم به کسی که قاتلم نبود» به همت لیلا کرمی به زبان ایتالیایی و قصهی «وهم سبز» به زبان کردی ترجمه شده اند.( تمام آثار ترجمه شده او چاپ ومنتشر شده اند). نگارش گزارش قصه در ادبیات ایران را ازابداعات او می دانند.
نامبرده همراه با نگارش و چاپ آثارش همواره به فعالیت های اجتماعی- فرهنگی و ادبی نیز مشغول بوده است. عضویت و همکاری با شورای کتاب کودک، مسئولیت انتشارات ویستار، مدیر مسئولی و سردبیری مجلهی بایا، عضویت در کانون نویسندگان ایران، عضویت در اتحادیه ناشران و کتابفروشان، عضویت در تعاونی توزیع کنندگان، عضویت و همکاری در پایهگذاری جمع صنفی فرهنگی زنان ناشر، همکاری در تأسیس بنیاد فرهنگی زنان، از اردیبهشت ۱۳۹۷ یک سال عضو افتخاری انجمن قلم آمریکا، شرکت در کنفرانس ادبیات معاصر دانشگاه نیویورک، شرکت در انجمن ادبی نیما در شیکاگو، شرکت در کنفرانس ادبیات و موسیقی تأتر ادئون (پاریس)، شرکت در سمینارهای متعدد دانشگاههای کشور...، برگزاری میزگردهای مختلف ادبی، شرکت در سمینار ادبیات معاصر ترکیه در آنکارا و استانبول، برگزاری شبهای شعر و قصه در "کافه کتاب ویستار "، انتشار فصلنامهی"قال و مقال"، راه اندازی کتابخانه اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و برگزاری "کارگاه قصه نویسی".
فرخنده سال ها با بیماری سرطان وشیمی درمانی های طولانی دست و پنجه نرم کرد .
اول اسفند ۱۳۸۷ بازنشسته شد و امروز رو به پنجرهیی در خیابان پروشات چشمی به گلهای لاله عباسی، مرجان و شمعدانی دارد و چشمی به صفحهی مانیتور که مبادا کلمات بپرند و فکر میکند به آنچه نمیداند چیست و آمده نشسته کنار کلمات، گوشهی روح لرزانش، بی آن که بداند مقصد کجاست؟ گو که هرگز در قید حدود و ثغور به مفهوم جغرافیای آن نبوده و نگذاشته مرز و سیمخاردار و دیوار آهنین تعریف محدود و حقیر خود را به او تحمیل کنند.
@ketabshenas 📚🍃
( زاده ۲۰ تیر ۱۳۳۱ کرمان ) نویسنده، شاعر و ناشر
می گوید : به قاعده قبله هیچ کس نمی خوابد / می خواهد گرد روی خودش در تشییعی بی پایان دور بزند
فرخنده است.
نویسنده، شاعر و ناشر، مدیر انتشارات "ویستار"، برندهٔ اولین جایزهٔ جهانی آزادی انتشارِ" انجمن قلم" و "اتحادیه ناشران آمریکا"، عضو هیئت دبیران "کانون نویسندگان ایران "(از تیرماه ۱۳۸۷ تا شهریور ۱۳۹۳) و خواهر قربانی قتلهای زنجیرهای، حمید حاجیزاده، و پسرش کارون.
فرخنده در بزنجانِ بافت کرمان زاده و از کودکی با ادبیات و موسیقی آشنا شد. در ۱۳ سالگی ازدواج کرد ودر ۱۴ سالگی پسرش پژمان را به دنیا آورد؛ بعد از تولد فرزند دومش پیمان، تحصیل را از سرگرفت و تا پایان کارشناسی ادبیات ادامه داد.
در سال ۱۳۵۳ عضو انجمن ادبی "خواجوی کرمان" شد. اولین مطلب ادبی اش در سال ۱۳۵۴ به چاپ رسید. از سال ۱۳۵۷ به عنوان کتابدار به استخدام وزارت علوم درآمد. در سال ۱۳۶۵، بنیانگذار و مسئول کتابخانهٔ دانشکده ادبیات "دانشگاه کرمان" شد. انگیزهٔ گردآوری "کتابشناسی اساطیر و ادیان" این دوره در ذهنش شکل گرفت. اولین قصه اش "وهم سبز "را در سال ۱۳۶۷ نوشت.سال ۱۳۶۸ به "دانشگاه تهران" رفت. از سال ۱۳۶۹، در کارگاه شعر و قصهٔ استاد"رضا براهنی" ادبیات را به صورت جدی پیگیری کرد. و همزمان از محضر استادان "حسن انوری"، "سیروس شمیسا"، "هاشم توفیق سبحانی"و "اصغر دادبه" بهره برد؛ و وزن شعر را ازشاعر سرشناس "هوشنگ ابتهاج" آموخت.
آثار منتشر شده او عبارتند از ۱- «خاله سرگردان چشمها»، ۲- «خلاف دموکراسی»، ۳- «گفتمان ادبی صِفر»، ۴- «از چشمهای شما میترسم»، ۵- «کتابشناسی اساطیر و ادیان»، ۶- «تقدیم به کسی که قاتلم نبود»، ۷- «طلعت منم!»، ۸- «بازاندیشی یک»، ۹- «سینهی سهراب»، ۱۰- «زن عجم خوبه یا تی.ان.تی؟»، ۱۱- «من، منصور و آلبرایت" ۱۲- «نامتعارفه آقای مترجم!»، (همراه با سی دی فارسی و انگلیسی)، ۱۳- اعلام می کنم! (همراه با سی دی صوتی صدای شاعر)، ۱۴- کتاب آن یکی (همراه با سی دی فارسی - انگلیسی)
از ایـن آثـار قـصه های«خلاف دموکراسی»، «PIR» ,"ژاندارم" و گزارش قصه «سینهی سهراب» را محمدمهدی خرمی. قصه «مانع» را علی هداوند، قصه «دست های تنهایی» را منصوره وحدتی به زبان انگلیسی ترجمه کرده اند . قصههای "آن یکی"، "جنسیت متفاوت"، " نسبت ما یک به یک "، " آن دیگری"، «تاجِ گل» و «تصمیمِ آنی» نیز به وسیلهی پریا لطیفی خواه زیر نظر دکتر محمد مهدی خرمی به زبان انگلیسی ترجمه شده است. رمانهای از «چشمهای شما میترسم» , «خالهی سرگردان چشم ها»، چند شعر و قصههای «خلاف دموکراسی» و «ادامه» به وسیله دکتر هاشم خسروشاهی به زبان ترکی استانبولی و قصه «خلاف دموکراسی» به زبان چکی توسط خانم زوزانا ...، قصه «تقدیم به کسی که قاتلم نبود» به همت لیلا کرمی به زبان ایتالیایی و قصهی «وهم سبز» به زبان کردی ترجمه شده اند.( تمام آثار ترجمه شده او چاپ ومنتشر شده اند). نگارش گزارش قصه در ادبیات ایران را ازابداعات او می دانند.
نامبرده همراه با نگارش و چاپ آثارش همواره به فعالیت های اجتماعی- فرهنگی و ادبی نیز مشغول بوده است. عضویت و همکاری با شورای کتاب کودک، مسئولیت انتشارات ویستار، مدیر مسئولی و سردبیری مجلهی بایا، عضویت در کانون نویسندگان ایران، عضویت در اتحادیه ناشران و کتابفروشان، عضویت در تعاونی توزیع کنندگان، عضویت و همکاری در پایهگذاری جمع صنفی فرهنگی زنان ناشر، همکاری در تأسیس بنیاد فرهنگی زنان، از اردیبهشت ۱۳۹۷ یک سال عضو افتخاری انجمن قلم آمریکا، شرکت در کنفرانس ادبیات معاصر دانشگاه نیویورک، شرکت در انجمن ادبی نیما در شیکاگو، شرکت در کنفرانس ادبیات و موسیقی تأتر ادئون (پاریس)، شرکت در سمینارهای متعدد دانشگاههای کشور...، برگزاری میزگردهای مختلف ادبی، شرکت در سمینار ادبیات معاصر ترکیه در آنکارا و استانبول، برگزاری شبهای شعر و قصه در "کافه کتاب ویستار "، انتشار فصلنامهی"قال و مقال"، راه اندازی کتابخانه اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و برگزاری "کارگاه قصه نویسی".
فرخنده سال ها با بیماری سرطان وشیمی درمانی های طولانی دست و پنجه نرم کرد .
اول اسفند ۱۳۸۷ بازنشسته شد و امروز رو به پنجرهیی در خیابان پروشات چشمی به گلهای لاله عباسی، مرجان و شمعدانی دارد و چشمی به صفحهی مانیتور که مبادا کلمات بپرند و فکر میکند به آنچه نمیداند چیست و آمده نشسته کنار کلمات، گوشهی روح لرزانش، بی آن که بداند مقصد کجاست؟ گو که هرگز در قید حدود و ثغور به مفهوم جغرافیای آن نبوده و نگذاشته مرز و سیمخاردار و دیوار آهنین تعریف محدود و حقیر خود را به او تحمیل کنند.
@ketabshenas 📚🍃