💠 عزراییل بیانصاف
بسیاری از ما از فرشتۀ مرگ شکوهوگلایه دارند و او را بیانصاف میخوانند و میگویند: فلان جوان در عنفوان جوانی قرار داشت و وقت رفتنش نبود؛ فلان شخص تازه ازدواج کرده و به خوشیهای زندگی دستیافته بود و اکنون زمان مرگش نبود؛ فلانی تازه وضعیت مالیاش بهتر شده بود و در تجارت مهارت حاصل کرده بود و اینگونه قبض روح شدنش، ناگهانی و بیانصافی بود و...
حتی اگر مرگ اینها فرا رسیده بود، باز هم عزراییل خیلی بیانصاف است که بدون سلام و احوالپرسی وارد خانۀ مردم میشود و بهطور ناگهانی جان آنها را قبض میکند و اجازه نمیدهد که آنها از کارهای ناشایستشان توبه کنند و بهسوی پروردگار برگردند.
حداقل اگر صریح خبر نمیدهد، بهصورت کنایه هشدار و تذکر دهد که فلانی مرگت فرا رسیده و آماده باش!
ولی اگر ما دقیق شویم و عینک بیانصافی را از چشمانمان برداریم، متوجه میشویم که عزراییل از همۀ ما با انصافتر است. ما بارها به یکدیگر وعده میدهیم و قولوقرار میگذاریم؛ اما آن را فراموش میکنیم و عهدمان را میشکنیم؛ اما عزراییل چنین نیست و از زمان مرگ ما حتی یکلحظه هم تأخیر و تعجیل نمیکند.
ما با لبخندِ محبتآمیز با یکدیگر روبهرو میشویم و در ظاهر اظهار محبت میکنیم؛ اما در باطن خنجر زهرآگینمان را برای از پا درآوردن هم تیز مینماییم، اما عزراییل چنین نیست و قصد و نیتش کاملاً مشخص است. ما وظیفهای را به دوش میگیریم؛ اما بارها غفلت میورزیم، سهلانگاری و تخلف میکنیم، اما عزراییل چنین نیست؛ وظیفهای که به دوش دارد بهدرستی و بدون نقصوکاستی انجام میدهد.
اما اینکه میگویند: چرا تذکر و هشدار نمیدهد، این هم قضاوت بیجا و بهدور از انصاف است. علاوه بر اینکه همۀ ما از حقانیت مرگ آگاهیم و میدانیم که هر آن ممکن است زمانش فرا برسد، ولی پنبههای غفلت را بر گوشهایمان گذاشتهایم و خود را به نفهمی میزنیم و تظاهر میکنیم که ما غافلیم.
چند ماه قبل که همسایهمان وفات کرد، آیا این هشدار عزراییل نیست؟
چند هفته قبل که پدربزرگمان چشم از جهان فرو بست، تذکر عزراییل نبود؟
چند روز قبل که بهترین دوستمان از این دنیا رخت سفر بست، تلنگر آشکاری نیست؟
امروز که یکی از بستگان و فامیلهای درجهیکمان وفات کرد، تذکر و هشدار عزراییل نیست؟
اگر اینها تذکر و هشدار نیست، پس چیست؟ آیا قبرهای بیحدوحصری که در گورستانهای اطرافمان وجود دارد، تذکر عزراییل نیستند؟
بیمارانی که در بیمارستانها بستری هستند و توسط دستگاه نفس میکشند، تذکر نیستند؟
موهای سفیدی که بر سر و ریش اطرافیان و خویشاوندانمان است، تذکر و هشدار آشکار نیستند؟!
چه تذکر و هشداری رساتر و بالاتر از اینها؟!
بیانصاف واقعی ما هستیم.
در گذشته اگر از یک مملکت فردی از دنیا میرفت، اهالی آن مرزوبوم مدتها به یاد مرگ میافتادند و برای ملاقات عزراییل لحظهشماری میکردند؛ اما اگر امروزه فقط از یک منطقۀ کوچک چندین نفر بمیرد، عین خیال کسی نیست و تنها بستگان آنها بنابر عرفوعادت، چندروزی عزاداری میکنند و بس.
حالا خودتان بیندیشید که بیانصاف واقعی چه کسی است؟
✍ خلیل الرحمن خباب
لینک کانال
👇👇👇👇
https://t.me/Khademulislam
#نبشته_ها
بسیاری از ما از فرشتۀ مرگ شکوهوگلایه دارند و او را بیانصاف میخوانند و میگویند: فلان جوان در عنفوان جوانی قرار داشت و وقت رفتنش نبود؛ فلان شخص تازه ازدواج کرده و به خوشیهای زندگی دستیافته بود و اکنون زمان مرگش نبود؛ فلانی تازه وضعیت مالیاش بهتر شده بود و در تجارت مهارت حاصل کرده بود و اینگونه قبض روح شدنش، ناگهانی و بیانصافی بود و...
حتی اگر مرگ اینها فرا رسیده بود، باز هم عزراییل خیلی بیانصاف است که بدون سلام و احوالپرسی وارد خانۀ مردم میشود و بهطور ناگهانی جان آنها را قبض میکند و اجازه نمیدهد که آنها از کارهای ناشایستشان توبه کنند و بهسوی پروردگار برگردند.
حداقل اگر صریح خبر نمیدهد، بهصورت کنایه هشدار و تذکر دهد که فلانی مرگت فرا رسیده و آماده باش!
ولی اگر ما دقیق شویم و عینک بیانصافی را از چشمانمان برداریم، متوجه میشویم که عزراییل از همۀ ما با انصافتر است. ما بارها به یکدیگر وعده میدهیم و قولوقرار میگذاریم؛ اما آن را فراموش میکنیم و عهدمان را میشکنیم؛ اما عزراییل چنین نیست و از زمان مرگ ما حتی یکلحظه هم تأخیر و تعجیل نمیکند.
ما با لبخندِ محبتآمیز با یکدیگر روبهرو میشویم و در ظاهر اظهار محبت میکنیم؛ اما در باطن خنجر زهرآگینمان را برای از پا درآوردن هم تیز مینماییم، اما عزراییل چنین نیست و قصد و نیتش کاملاً مشخص است. ما وظیفهای را به دوش میگیریم؛ اما بارها غفلت میورزیم، سهلانگاری و تخلف میکنیم، اما عزراییل چنین نیست؛ وظیفهای که به دوش دارد بهدرستی و بدون نقصوکاستی انجام میدهد.
اما اینکه میگویند: چرا تذکر و هشدار نمیدهد، این هم قضاوت بیجا و بهدور از انصاف است. علاوه بر اینکه همۀ ما از حقانیت مرگ آگاهیم و میدانیم که هر آن ممکن است زمانش فرا برسد، ولی پنبههای غفلت را بر گوشهایمان گذاشتهایم و خود را به نفهمی میزنیم و تظاهر میکنیم که ما غافلیم.
چند ماه قبل که همسایهمان وفات کرد، آیا این هشدار عزراییل نیست؟
چند هفته قبل که پدربزرگمان چشم از جهان فرو بست، تذکر عزراییل نبود؟
چند روز قبل که بهترین دوستمان از این دنیا رخت سفر بست، تلنگر آشکاری نیست؟
امروز که یکی از بستگان و فامیلهای درجهیکمان وفات کرد، تذکر و هشدار عزراییل نیست؟
اگر اینها تذکر و هشدار نیست، پس چیست؟ آیا قبرهای بیحدوحصری که در گورستانهای اطرافمان وجود دارد، تذکر عزراییل نیستند؟
بیمارانی که در بیمارستانها بستری هستند و توسط دستگاه نفس میکشند، تذکر نیستند؟
موهای سفیدی که بر سر و ریش اطرافیان و خویشاوندانمان است، تذکر و هشدار آشکار نیستند؟!
چه تذکر و هشداری رساتر و بالاتر از اینها؟!
بیانصاف واقعی ما هستیم.
در گذشته اگر از یک مملکت فردی از دنیا میرفت، اهالی آن مرزوبوم مدتها به یاد مرگ میافتادند و برای ملاقات عزراییل لحظهشماری میکردند؛ اما اگر امروزه فقط از یک منطقۀ کوچک چندین نفر بمیرد، عین خیال کسی نیست و تنها بستگان آنها بنابر عرفوعادت، چندروزی عزاداری میکنند و بس.
حالا خودتان بیندیشید که بیانصاف واقعی چه کسی است؟
✍ خلیل الرحمن خباب
لینک کانال
👇👇👇👇
https://t.me/Khademulislam
#نبشته_ها