میدونستین که ما خودمون رو فقط با شرط دوست داریم؟
مثل پدر و مادری که به بچههای کوچیکشون میگن اگه اتاقت رو مرتب کنی، برات اسباب بازی میخرم، یا اگه غذاتو کامل بخوری من خیلی دوستت دارم!
ینی تو فقط وقتی غذاتو کامل بخوری و اتاقت رو مرتب کنی من دوستت دارم و بهت جایزه میدم، در غیر این صورت نه جایزهای وجود داره و نه دوست داشتنی!
من وقتی خودمو دوست دارم که لاغر باشم. اگه چاق بشم از خودم بدم میاد. فقط وقتی خودمو دوست دارم که صورتم صاف و تمیز باشه، اگه جوش زده باشم یا ابروهام در اومده باشه از خودم بدم میاد. من خودمو با شرط دوست دارم، در غیر این صورت هیچ دوست داشتنی وجود نداره و خودم رو توی سلفهیت غرق میکنم!
چرا نمیتونیم همینجوری که هستیم، دوست داشتنی باشیم برای خودمون؟ یا دیگران رو همینجوری که هستن دوست داشته باشیم؟ مگه مادر و پدر برای اینکه به بچهشون عشق بدن، حتماً باید شرط بذارن و در قبالش چیزی دریافت کنن؟ مگه ما برای اینکه خودمون رو دوست داشته باشیم، حتماً باید طبق یه استانداردهای خاصی باشیم تا برای خودمون پذیرفته بشیم؟
مثل پدر و مادری که به بچههای کوچیکشون میگن اگه اتاقت رو مرتب کنی، برات اسباب بازی میخرم، یا اگه غذاتو کامل بخوری من خیلی دوستت دارم!
ینی تو فقط وقتی غذاتو کامل بخوری و اتاقت رو مرتب کنی من دوستت دارم و بهت جایزه میدم، در غیر این صورت نه جایزهای وجود داره و نه دوست داشتنی!
من وقتی خودمو دوست دارم که لاغر باشم. اگه چاق بشم از خودم بدم میاد. فقط وقتی خودمو دوست دارم که صورتم صاف و تمیز باشه، اگه جوش زده باشم یا ابروهام در اومده باشه از خودم بدم میاد. من خودمو با شرط دوست دارم، در غیر این صورت هیچ دوست داشتنی وجود نداره و خودم رو توی سلفهیت غرق میکنم!
چرا نمیتونیم همینجوری که هستیم، دوست داشتنی باشیم برای خودمون؟ یا دیگران رو همینجوری که هستن دوست داشته باشیم؟ مگه مادر و پدر برای اینکه به بچهشون عشق بدن، حتماً باید شرط بذارن و در قبالش چیزی دریافت کنن؟ مگه ما برای اینکه خودمون رو دوست داشته باشیم، حتماً باید طبق یه استانداردهای خاصی باشیم تا برای خودمون پذیرفته بشیم؟