🔰 شوت یه ضرب!
یکی از بازیهای مرسوم در دههٔ ۷۰، بهویژه زمانی که تنها دو سه نفر برای بازی در کوچه حاضر میشدند، شوت یه ضرب بود. در این بازی دو نفره، هر بازیکن تنها با زدن یک ضربه به توپ، ضمن اینکه توپ را از دروازه خود دور میکرد، میکوشید تا آن را وارد دروازه حريف کند. به دلیل تعداد کم نفرات و تکاپوی بالا، انرژی زیادی برای این بازی صرف میشد و بازیکنان معمولاً پس از چند دقیقه از نفس میافتادند.
آنچه که امروز جهان شاهد آن است، بازی شوت یه ضرب بین دولتهای چین و آمریکاست. در این بازی، دروازهٔ دو تیم استعاره از تمامیت اقتصادی این دو کشور است و توپ مصداق بحران اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کروناست که هر بازیکن سعی دارد تا ضمن دور نگه داشتن آن از دروازهٔ خود، بحران را به اقتصاد طرف مقابل تحمیل کند. بستههای حمایتی، کاهش نرخ بهره، چاپ بیرویهٔ پول، رولت روسی با نفت و...، از جمله سیاستهایی است که رهبران این دو کشور سراسیمه اتخاذ کردهاند تا هم از فروپاشی اقتصادی در امان بمانند و هم اگر توانستند، حریف را در گوشهٔ رینگ به دام اندازند.
متأسفانه، این دو بازیکن تازه نفس متوجه سطح فرسایندگی این بازی نیستند؛ دوندگی مداوم بازیکنان که تمثیلی از قانونگذاریهای عجولانه ایشان است، اگرچه در کوتاه مدت، تمامیت اقتصادی کشورشان را از آسیب مصون میدارد، اما با گذشت زمان، خستگی بر ایشان فائق آماده و توان حفاظت از سیستم اقتصادی خود را از دست خواهند داد و شاهد رد و بدل شدن گلهای بسیار بیشتری بین دو دولت خواهیم بود. گلهایی که هر یک از آنها ضربهای است مهلک به اقتصاد هر دو کشور.
رهبران دو کشور، ندانسته خود را در بازی باخت-باخت گرفتار کردهاند و متوجه عواقب این بازی نیستند. هر دو کشور به سرعت توان صیانت از دروازهٔ خود را از دست داده و کورکورانه حملات خود را ادامه میدهند، بیآنکه بدانند چه ویرانهای را برای آیندگان به ارث میگذارند.
باری...
یگانه راهحل این بحران، دمیدن در سوت پایان این بازی فرسایشی است؛ که در غیر این صورت، پول ملی و اقتصاد دو کشور در سراشیبی سقوط قرار خواهد گرفت، و در مقابل، دارندگان طلا و ارزهای خصوصی، بدون مشارکت در این نبرد، فاتح میدان خواهند شد. حال که گوش بازیکنان به داوری اقتصاددانان بدهکار نیست، گریزی از ادامه تماشای این بازی و به وجد آمدن از صحنههای هیجانانگیز آن نیست.
✍ فرزین رحیمی زنوز
➖ دانشجوی دکترای اقتصاد سياسی
@LibertasFarzin
یکی از بازیهای مرسوم در دههٔ ۷۰، بهویژه زمانی که تنها دو سه نفر برای بازی در کوچه حاضر میشدند، شوت یه ضرب بود. در این بازی دو نفره، هر بازیکن تنها با زدن یک ضربه به توپ، ضمن اینکه توپ را از دروازه خود دور میکرد، میکوشید تا آن را وارد دروازه حريف کند. به دلیل تعداد کم نفرات و تکاپوی بالا، انرژی زیادی برای این بازی صرف میشد و بازیکنان معمولاً پس از چند دقیقه از نفس میافتادند.
آنچه که امروز جهان شاهد آن است، بازی شوت یه ضرب بین دولتهای چین و آمریکاست. در این بازی، دروازهٔ دو تیم استعاره از تمامیت اقتصادی این دو کشور است و توپ مصداق بحران اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کروناست که هر بازیکن سعی دارد تا ضمن دور نگه داشتن آن از دروازهٔ خود، بحران را به اقتصاد طرف مقابل تحمیل کند. بستههای حمایتی، کاهش نرخ بهره، چاپ بیرویهٔ پول، رولت روسی با نفت و...، از جمله سیاستهایی است که رهبران این دو کشور سراسیمه اتخاذ کردهاند تا هم از فروپاشی اقتصادی در امان بمانند و هم اگر توانستند، حریف را در گوشهٔ رینگ به دام اندازند.
متأسفانه، این دو بازیکن تازه نفس متوجه سطح فرسایندگی این بازی نیستند؛ دوندگی مداوم بازیکنان که تمثیلی از قانونگذاریهای عجولانه ایشان است، اگرچه در کوتاه مدت، تمامیت اقتصادی کشورشان را از آسیب مصون میدارد، اما با گذشت زمان، خستگی بر ایشان فائق آماده و توان حفاظت از سیستم اقتصادی خود را از دست خواهند داد و شاهد رد و بدل شدن گلهای بسیار بیشتری بین دو دولت خواهیم بود. گلهایی که هر یک از آنها ضربهای است مهلک به اقتصاد هر دو کشور.
رهبران دو کشور، ندانسته خود را در بازی باخت-باخت گرفتار کردهاند و متوجه عواقب این بازی نیستند. هر دو کشور به سرعت توان صیانت از دروازهٔ خود را از دست داده و کورکورانه حملات خود را ادامه میدهند، بیآنکه بدانند چه ویرانهای را برای آیندگان به ارث میگذارند.
باری...
یگانه راهحل این بحران، دمیدن در سوت پایان این بازی فرسایشی است؛ که در غیر این صورت، پول ملی و اقتصاد دو کشور در سراشیبی سقوط قرار خواهد گرفت، و در مقابل، دارندگان طلا و ارزهای خصوصی، بدون مشارکت در این نبرد، فاتح میدان خواهند شد. حال که گوش بازیکنان به داوری اقتصاددانان بدهکار نیست، گریزی از ادامه تماشای این بازی و به وجد آمدن از صحنههای هیجانانگیز آن نیست.
✍ فرزین رحیمی زنوز
➖ دانشجوی دکترای اقتصاد سياسی
@LibertasFarzin