مزایای پول
پیدایش پول موهبت بزرگی در حق بشریت بود. بدون پول – بدون یک واسطه فراگیر مبادله – هیچ تخصصی سازی و هیچ پیشرفتی در اقتصاد بالاتر از یک سطح ساده و ابتدایی وجود نخواهد داشت. با پول، مشکلات تقسیم ناپذیری و "تصادفی بودن خواسته ها" که گریبانگیر جامعه مبادله ای بود، همگی ناپدید می شوند. اکنون، جونز میتواند کارگرانی را استخدام کند و حقوق آنها را در غالب پول بپردازد. اسمیت می تواند گاوآهن خود را در ازای واحدهایی از پول بفروشد. کالای پولی قابل تقسیم به واحدهای کوچکتر بوده و عموماً مورد قبول همگان است. به این ترتیب همه کالاها و خدمات در ازای پول فروخته میشوند و سپس پول برای خرید کالاها و خدمات دیگری که مردم خواهان آن هستند به کار گرفته میشود. توسط پول، میتوان یک «ساختار تولید» مفصل شکل داد که زمین، خدمات نیروی کار و کالاهای سرمایهای برای پیشبرد تولید در هر مرحله با یکدیگر همکاری کرده و پول دریافت میکنند.
استقرار پول فایده بزرگ دیگری را نیز به همراه دارد. از آنجایی که همه مبادلات توسط پول صورت می گیرد، همه نسبتهای مبادله با پول بیان میشوند، بنابراین مردم اکنون میتوانند ارزش بازار هر کالا را با ارزش هر کالای دیگر مقایسه کنند. اگر یک تلویزیون با سه اونس طلا و یک اتوموبیل با شصت اونس طلا مبادله شود، آنگاه همه می توانند مشاهده کنند که یک خودرو به اندازه بیست دستگاه تلویزیون در بازار «ارزش» دارد. این نسبتهای مبادله قیمتها هستند و کالای پولی به عنوان مخرج مشترک برای همه قیمتها عمل میکند. فقط ایجاد قیمت پولی در بازار امکان توسعه یک اقتصاد متمدن را فراهم می کند، زیرا تنها آنها به بازرگانان این اجازه را می دهند که به محاسبه اقتصادی بپردازد. اکنون صاحبان کسب و کار میتوانند با مشاهده قیمت فروش محصولاتشان در مقایسه با قیمتی که باید برای عوامل تولیدی بپردازند (هزینههایشان)، قضاوت کنند که چقدر خواستههای مصرفکننده را برآورده میکنند. از آنجایی که همه این قیمتها بر حسب پول بیان میشوند، کارآفرینان میتوانند سود یا ضررشان را مشخص کنند. چنین محاسباتی، کارآفرینان، کارگران و مالکان را در جستجوی درآمد پولی در بازار راهنمایی می کند. فقط چنین محاسباتی میتواند منابع را به مولدترین مصارف آنها تخصیص دهد - به مصارفی که خواستههای مصرفکنندگان را برآورده میکند.
بسیاری از کتب مرجع می گویند که پول کارکرد های متعددی دارد: واسطه مبادله، واحد محاسبه، یا «اندازه گیر ارزش ها»، «ذخیره ارزش» و غیره. اما باید روشن شود که همه این کارکردها صرفاً پیامدهای یک کارکرد عالی هستند: واسطه مبادله. از آنجایی که طلا یک واسطه همگانی است، بیشتر این قابلیت را دارد که در بازار عرضه شود، می توان آن را به عنوان واسطه ای در حال و آینده ذخیره کرد و تمام قیمت ها بر اساس آن بیان شوند. از آنجایی که طلا یک واسطه کالایی برای همه مبادلات است، می تواند به عنوان یک واحد محاسبه برای قیمت های فعلی و مورد انتظار آینده عمل کند. توجه به این نکته مهم است که پول نمی تواند یک واحد محاسبه یا ادعای انتزاعی باشد، مگر اینکه به عنوان واسطه مبادله عمل کند.
@LibertyandProperty
پیدایش پول موهبت بزرگی در حق بشریت بود. بدون پول – بدون یک واسطه فراگیر مبادله – هیچ تخصصی سازی و هیچ پیشرفتی در اقتصاد بالاتر از یک سطح ساده و ابتدایی وجود نخواهد داشت. با پول، مشکلات تقسیم ناپذیری و "تصادفی بودن خواسته ها" که گریبانگیر جامعه مبادله ای بود، همگی ناپدید می شوند. اکنون، جونز میتواند کارگرانی را استخدام کند و حقوق آنها را در غالب پول بپردازد. اسمیت می تواند گاوآهن خود را در ازای واحدهایی از پول بفروشد. کالای پولی قابل تقسیم به واحدهای کوچکتر بوده و عموماً مورد قبول همگان است. به این ترتیب همه کالاها و خدمات در ازای پول فروخته میشوند و سپس پول برای خرید کالاها و خدمات دیگری که مردم خواهان آن هستند به کار گرفته میشود. توسط پول، میتوان یک «ساختار تولید» مفصل شکل داد که زمین، خدمات نیروی کار و کالاهای سرمایهای برای پیشبرد تولید در هر مرحله با یکدیگر همکاری کرده و پول دریافت میکنند.
استقرار پول فایده بزرگ دیگری را نیز به همراه دارد. از آنجایی که همه مبادلات توسط پول صورت می گیرد، همه نسبتهای مبادله با پول بیان میشوند، بنابراین مردم اکنون میتوانند ارزش بازار هر کالا را با ارزش هر کالای دیگر مقایسه کنند. اگر یک تلویزیون با سه اونس طلا و یک اتوموبیل با شصت اونس طلا مبادله شود، آنگاه همه می توانند مشاهده کنند که یک خودرو به اندازه بیست دستگاه تلویزیون در بازار «ارزش» دارد. این نسبتهای مبادله قیمتها هستند و کالای پولی به عنوان مخرج مشترک برای همه قیمتها عمل میکند. فقط ایجاد قیمت پولی در بازار امکان توسعه یک اقتصاد متمدن را فراهم می کند، زیرا تنها آنها به بازرگانان این اجازه را می دهند که به محاسبه اقتصادی بپردازد. اکنون صاحبان کسب و کار میتوانند با مشاهده قیمت فروش محصولاتشان در مقایسه با قیمتی که باید برای عوامل تولیدی بپردازند (هزینههایشان)، قضاوت کنند که چقدر خواستههای مصرفکننده را برآورده میکنند. از آنجایی که همه این قیمتها بر حسب پول بیان میشوند، کارآفرینان میتوانند سود یا ضررشان را مشخص کنند. چنین محاسباتی، کارآفرینان، کارگران و مالکان را در جستجوی درآمد پولی در بازار راهنمایی می کند. فقط چنین محاسباتی میتواند منابع را به مولدترین مصارف آنها تخصیص دهد - به مصارفی که خواستههای مصرفکنندگان را برآورده میکند.
بسیاری از کتب مرجع می گویند که پول کارکرد های متعددی دارد: واسطه مبادله، واحد محاسبه، یا «اندازه گیر ارزش ها»، «ذخیره ارزش» و غیره. اما باید روشن شود که همه این کارکردها صرفاً پیامدهای یک کارکرد عالی هستند: واسطه مبادله. از آنجایی که طلا یک واسطه همگانی است، بیشتر این قابلیت را دارد که در بازار عرضه شود، می توان آن را به عنوان واسطه ای در حال و آینده ذخیره کرد و تمام قیمت ها بر اساس آن بیان شوند. از آنجایی که طلا یک واسطه کالایی برای همه مبادلات است، می تواند به عنوان یک واحد محاسبه برای قیمت های فعلی و مورد انتظار آینده عمل کند. توجه به این نکته مهم است که پول نمی تواند یک واحد محاسبه یا ادعای انتزاعی باشد، مگر اینکه به عنوان واسطه مبادله عمل کند.
@LibertyandProperty