روزی‌مردان‌ماچنین‌بودند
هنگامی که دو ارتش در حال آماده سازی برای مبازره می شدند ناگهان مسلمانان از حضور یک شیر آموزش دیده در ارتش فارسها غافلگیر شدند. آن شیر نعره کشان و بدون هیچ مقدمه‌ای بسوی ارتش مسلمانان یورش برد.
از آنسو، دلاوری شیردل از میان صفوف مسلمانان خارج می شود و در جلوه ای باشکوه و غیر قابل تصور بسوی شیر غران به حرکت در می آید.
در تاریخ هیچگاه سابقه نداشته که مردی بسوی شیری درنده و آموزش دیده یورش ببرد.
هر دو ارتش مات و مبهوت نظاره گر بودند که چگونه مردی هر چند هم نیرومند، می خواهد با شیر رودر رو شود
آن دلاور بسان باد، بی هیچ ترس و واهمه ای به شیر حمله ور می شود و با ضرباتی چند او را از پای در می آورد!
در آن لحظه، ترس و وحشت به سپاهیان فارس رخنه می کند ، آخر چگونه میتوان با مردانی مبارزه نمود که از شیر درنده نیز هیچ ترس و واهمه ای ندارند؟!
پس مسلمانان آنان را تا آخرین نفر به عقب می رانند.
پس از آن سعد بن ابی وقاص بسوی آن دلاور شتافت و بر سر او بوسه می زند، دلاور مسلمان نیز با فروتنی تمام به پاهای سعد می افتد و می گوید چگونه چون توایی بر سر چون منی بوسه میزند؟
او هاشم بن عتبه بن ابی وقاص است.
هنگامی که دو ارتش در حال آماده سازی برای مبازره می شدند ناگهان مسلمانان از حضور یک شیر آموزش دیده در ارتش فارسها غافلگیر شدند. آن شیر نعره کشان و بدون هیچ مقدمه‌ای بسوی ارتش مسلمانان یورش برد.
از آنسو، دلاوری شیردل از میان صفوف مسلمانان خارج می شود و در جلوه ای باشکوه و غیر قابل تصور بسوی شیر غران به حرکت در می آید.
در تاریخ هیچگاه سابقه نداشته که مردی بسوی شیری درنده و آموزش دیده یورش ببرد.
هر دو ارتش مات و مبهوت نظاره گر بودند که چگونه مردی هر چند هم نیرومند، می خواهد با شیر رودر رو شود
آن دلاور بسان باد، بی هیچ ترس و واهمه ای به شیر حمله ور می شود و با ضرباتی چند او را از پای در می آورد!
در آن لحظه، ترس و وحشت به سپاهیان فارس رخنه می کند ، آخر چگونه میتوان با مردانی مبارزه نمود که از شیر درنده نیز هیچ ترس و واهمه ای ندارند؟!
پس مسلمانان آنان را تا آخرین نفر به عقب می رانند.
پس از آن سعد بن ابی وقاص بسوی آن دلاور شتافت و بر سر او بوسه می زند، دلاور مسلمان نیز با فروتنی تمام به پاهای سعد می افتد و می گوید چگونه چون توایی بر سر چون منی بوسه میزند؟
او هاشم بن عتبه بن ابی وقاص است.