اگر، اگر و بازهم اگر همهی این شرایط جمع آیند و برای نخستینبار جامعهی ما در تاریخش دچار بحران فرهنگی شود، نشانهی آن است كه به حد نصاب تندرستی رسیدهایم و در نتیجهاش قادر خواهیم بود آسیبدیدگیهای تاریخمان را تشخیص دهیم و به خطری كه همچنان برای آیندهی ما دارند پیبریم. این شیوه كه نه با انكار و تكذیب فرهنگ ما ربطی دارد و نه با دلباختن به آن، پیش از هر چیز میكوشد چنتهی فرهنگی را كه خواه ناخواه از آن ماست و رگو ریشههامان را در چنگ خود دارد بسنجد و برآورد كند. روشنفكری فقط بدینگونه جوانه میزند، یعنی در شناختن خویشتن تاریخی خود و جامعهمان، نه در شناساییهای روزمره و دینخویانهی جامعه و خودمان.