“زیر چتر من .” - 📓عاشقانه .
،، داستانی مربوط به دو دختری که هم رو داخل بیمارستان آشنا شدند ، است . یکی از دختر ها در مدرسه پایش شکسته بود و دیگری دستانش شکسته بود . روزی بارونی وقتی در حیاط بیمارستان قدم میزدند دختری که دستش شکسته بود با دست سالمش دختری که روی ویلچر بود را به طرف جلو میبرد و دختری که پاهایش شکسته بود چتر را گرفته بود که دوستش خیس نشود . دختری که چتر داشت کفت : میخوام برای همیشه چتر تو باشم .. میخوام وقتی توان راه رفتن ندارم تو را ببینم و کمکم کنی .