پنجاهو۱ مجرمی که فکر میکنی منم یا ۵۰ویک منی که فکر میکنی مجرمم
من هم باید پروانه میشدم طبیعتا ولی خب زد و ما قورباغه شدیم. هر ساعت هم هی از اعماق آب میآمدیم خشکی و هی برعکس.
این جور قورباغهها را باید سوزاند طبیعتا. به سیاق ج.دامر مثلا. اما این جا شلوغتر از دیده شدن قورباغههای این چنینیست. به همین خاطر ما همیشه سر خوردهایم و از زیر قوانین لیز رفتهایم و هیچکس به جز آن لعنتی کوتوله بازویمان را نگرفته تا بگوید خانوم/آقا کجا؟
آن احمق کیست دیگر؟
نگهبان زندان. شاید هم یکی دیگر. چهمیدانم. من نمیدانم. نمیدانم هم که چرا باید این زهرماریها را بدانم. چرا باید هوشیار بود وقتی میشود بدون آن بهتر با مسائل سر و کله زد؟ خستهام. زودتر لیز خوردم، بیدار که شدم.
از پنجرهٔ زندانی فرار کردم. از مدرسه. از دانشگاه. از زندانها. از زندگی. لعنتی. کاش میشد این کانال را ببندم. کاش هیچکس نخواندم. متن رنگ به رو ندارد.
مرادپور تو شبیهشی چون هر از گاهی غیب میشی.
#صد_خز
@@Moradpour_frogism
من هم باید پروانه میشدم طبیعتا ولی خب زد و ما قورباغه شدیم. هر ساعت هم هی از اعماق آب میآمدیم خشکی و هی برعکس.
این جور قورباغهها را باید سوزاند طبیعتا. به سیاق ج.دامر مثلا. اما این جا شلوغتر از دیده شدن قورباغههای این چنینیست. به همین خاطر ما همیشه سر خوردهایم و از زیر قوانین لیز رفتهایم و هیچکس به جز آن لعنتی کوتوله بازویمان را نگرفته تا بگوید خانوم/آقا کجا؟
آن احمق کیست دیگر؟
نگهبان زندان. شاید هم یکی دیگر. چهمیدانم. من نمیدانم. نمیدانم هم که چرا باید این زهرماریها را بدانم. چرا باید هوشیار بود وقتی میشود بدون آن بهتر با مسائل سر و کله زد؟ خستهام. زودتر لیز خوردم، بیدار که شدم.
از پنجرهٔ زندانی فرار کردم. از مدرسه. از دانشگاه. از زندانها. از زندگی. لعنتی. کاش میشد این کانال را ببندم. کاش هیچکس نخواندم. متن رنگ به رو ندارد.
مرادپور تو شبیهشی چون هر از گاهی غیب میشی.
#صد_خز
@@Moradpour_frogism