- 𝑸𝒖𝒆𝒓𝒆𝒏𝒄𝒊𝒂 -


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


-همچنان ریزای هیچکس
اینجا.. مامن واگویه‌های کلاسیکم..
-ناشناس
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-683522-Y7K4JxA

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
𝔾𝕠𝕠𝕕 𝕄𝕠𝕣𝕟𝕚𝕟𝕘... ☼︎
ᵠᵘᵉʳᵉⁿᶜⁱᵃ


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
- 𝙶𝚘𝚘𝚍 𝙽𝚒𝚐𝚑𝚝˘˘
𝓠𝓾𝓮𝓻𝓮𝓷𝓬𝓲𝓪


Репост из: تم.
یه گسترده بریم یکم زیاد شیم دوستای جدید پیدا کنیم هرکیم پرایوته تگشو اینجا بده
فور کنید منم از چنل قشنگتون فور میکنم🦩💕




Репост из: [معرفی تب گسترده]
اگه میخواید چنلتونو معرفی کنید
و یا اگه چالش و گسترده دارید :
https://t.me/chanel_gostardeh


𝚂𝚘 𝚝𝚑𝚒𝚜 𝚒𝚜 𝚠𝚑𝚊𝚝 𝚖𝚊𝚔𝚎 𝚕𝚒𝚏𝚎 𝚍𝚒𝚟𝚒𝚗𝚎.


-𝓠𝓾𝓮𝓻𝓮𝓷𝓬𝓲𝓪"


𝚂𝚘 𝚝𝚑𝚒𝚜 𝚒𝚜 𝙻𝙾𝚅𝙴 !𔘓'


𝚃𝚑𝚊𝚝 𝙸'𝚟𝚎 𝚋𝚎𝚎𝚗 𝚍𝚛𝚎𝚊𝚖𝚒𝚗𝚐 𝚘𝚏 ...


𝚂𝚘 𝚝𝚑𝚒𝚜 𝚒𝚜 𝚖𝚒𝚛𝚊𝚌𝚕𝚎 ...


𝙸'𝚕𝚕 𝚝𝚘𝚞𝚌𝚑 𝚎𝚟𝚎𝚛𝚢 𝚜𝚝𝚊𝚛 𝚒𝚗 𝚝𝚑𝚎 𝚜𝚔𝚢 ...


𝙰𝚗𝚍 𝙸 𝚌𝚊𝚗 𝚏𝚕𝚢 ...


𝙼𝚢 𝚑𝚎𝚊𝚛𝚝 𝚑𝚊𝚜 𝚠𝚒𝚗𝚐𝚜 ...


کاش من همه بودم.. با همه اکانت‌ها جوین میشدم...


Репост из: 𝗠𝗲𝘁𝗶𝘀
یه کمکِ خیلی ریز برای ده شدن اینجا؟


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


قلبم... (ಡωಡ)
چرا انقد قشنگ؟


Репост из: جواب چالش های مودی گرل
از زبون:
https://t.me/MyDearQuerencia

پرنسس بعد از خوردن صبحانه توی اتاقش برگشته بود و بعد از پوشیدن لباسای بالَش، مشغول رقصیدن بود..
امروز جلسه ی آخر کلاسش بود و اون از این ماجرا اصلا خوشحال نبود
قبل از اینکه بخواد توی کلاس شرکت کنه اصلا از تصمیم پادشاه و ملکه و اصرارشون برای رفتن یه کلاس باله راضی نبود و هرکاری برای منصرف کردنشون انجام داد اما موفق نشد..
اما از زمانی که پاشو توی سالن رقص گذاشته بود بقیه ی جلسات رو با علاقه و اشتیاق خاصی شرکت میکرد و تنها دلیل این اشتیاق، مربی باله ی کلاسشون بود..
تمریناتشو کامل انجام میداد تا همیشه شاگرد مورد علاقه ی مربیش باشه و همیشه هم همینطور بود ولی اون که از علاقه ی مربیش نسبته به خودش خبر نداشت، تصمیم گرفته بود امروز هرجوری که شده اونو جذب خودش کنه تا بتونه شانسی برای قرار گذاشتن باهاش پیدا کنه..
اونطرف قصر، مربی باله ای توی اتاقش نشسته بود و به این فکر میکرد که امروز به هر شکلی که شده، علاقشو نسبت به پرنسس بازگو میکنه و ازش فرصتی برای ثابت کردن علاقش به اون میخواد و بهونه ی اون برای این فرصت، مسابقات رقصی بود که بین پرنسی های کشور های مختلف انجام میشد..
پس بلند شد و خودشو برای جلسه ی آخر کلاسش آمادت کرد

https://t.me/andakyrosmarghe
https://t.me/MyDearQuerencia


𝑺𝒐 𝒃𝒆 𝒄𝒂𝒍𝒎..𝒂𝒏𝒅 𝑫𝒂𝒏𝒄𝒆 𝒊𝒏 𝒚𝒐𝒖𝒓 𝑴𝒊𝒏𝒅.



Показано 20 последних публикаций.

34

подписчиков
Статистика канала