گاهی وقتا از خودم میپرسم من کیم.
چیکار میکنم.
چرا سر جام ایستادم.
چرا هیچ حرکتی نمیبینم.
دستی که دور گردنمه هرروز بیشتر از دیروز دور گلوم حلقه میشه...با فشاری مضاعف.
هیچ حس تعلقی به خودم ندارم.
نه به خودم، نه به زندگیم و نه به خانوادم.
نمیتونم خودم رو پیدا کنم.
نمیتونم خودم رو ببینم.
گاهی وقتا دستی از پس سایه ها میاد و اشکام رو پاک میکنه،بغلم میکنه.
هر شب و روزم بدتر از دیروزه.
ومن فقد انتظار میکشم..
انتظاری که نمیدونم برای چیه،و انتهاش کجاست.
-Namiko
2023/01/02
چیکار میکنم.
چرا سر جام ایستادم.
چرا هیچ حرکتی نمیبینم.
دستی که دور گردنمه هرروز بیشتر از دیروز دور گلوم حلقه میشه...با فشاری مضاعف.
هیچ حس تعلقی به خودم ندارم.
نه به خودم، نه به زندگیم و نه به خانوادم.
نمیتونم خودم رو پیدا کنم.
نمیتونم خودم رو ببینم.
گاهی وقتا دستی از پس سایه ها میاد و اشکام رو پاک میکنه،بغلم میکنه.
هر شب و روزم بدتر از دیروزه.
ومن فقد انتظار میکشم..
انتظاری که نمیدونم برای چیه،و انتهاش کجاست.
-Namiko
2023/01/02