جـذامـ


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


وقتی که آمدی آهسته در بزن تا نشنود دو گوش حریفان
صدای عشق ...
https://telegram.me/TeleCommentsBot?start=sc-341270-p3uPV7H

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: 守りたい
یه تب گسترده کوچیک بریم یکم زیاد شیم که میدونم نمیشیم؟
فور کنید منم ی پست از چنل قشنگتون فور میکنم


Репост из: Respina
سلامممم این پیام رو فور کنید تو چنلتون 100 تایی بشیم..
منم یک شعر به چنلتون بر اساس وایب چنلتون میدم بهتون💛
دوست قشنگی این پیامو میبینی خوشحال میشم کنارمون باشی :)🫂


لزوما کسایی که نگرانشونین نگرانتون نیستن!


‏حسم دقیقا مثل کسیه که يه کتابو باز کرده و ساعت ها خیره مونده رو صفحه ی اولش، هی می خونه و می رسه به آخر صفحه، می فهمه که حواسش نبوده
دوباره و دوباره و دوباره


- خب دیگه چی میخوای؟!
+ چیزی که همه میخوان
- عشق؟!
+ گور بابای عشق. یه هدف ..
🎬 Predestination


Репост из: "پرتگاهی برای پرواز"
یکم تبادل بریم ؟🐙
فور=فور


بیمِ آن دارم که زیاد با تو سخن بگویم مبادا خسته شوی..
و بیم آن دارم که سکوت کنم مبادا گمان کنی که دیگر برای قلبم مهم نیستی ..
؛نزار قبانی؛






به سکوت خو می گرفت؛
و ان قدر بی حضور شده بود که همه فراموشش کرده بودند، انگار به دنیا آمده بود که تنها باشد.
؛عباس معروفی؛


Bar: say, what, is Horatio there?
Hor: a piece of him

بارناردو: بگو، چی، هوریشیو آنجاست؟
هوریشو: تکه ایی از او


این دو جفت چشم خسته داخل اینه تنها و بزرگترین دشمنیست که تا به حال دیدم




وآن زخم کوچکِ دلم، آخر جذام شد.


ولی قبول کنیم اونجوری که فکر می‌کنیم، آدم‌خوبه‌ی داستان‌ها نیستیم!
ما زخم‌‌هایی که خوردیم رو خوب یادمونه ولی ضربه‌هایی که زدیم، زود از یادمون میره ..


إذا انتهى الكلام بيني وبينك
وتقطعت سُبل الوصال وافترقنا وعٌدنا غرباء
تعرف عليّ مجدداً ..

اگر سخن میانِ من و تو پایان یافت
و راههایِ وصال قطع شدند
و جدا و غریبه گشتیم، از نو با من آشنا شو ..

؛نزار قبانی؛


غمِ ویرانی خود را به چه تشبیه کنم؟

فرض کن کوه شنی طعنه ی طوفان خورده...

؛مجتبی سپید؛


آنقدر که از دست دادن چیزی ما را افسرده می کند، از داشتن همان چیز احساس خوشبختی نمی‌کنیم!
و ذات آدمیزاد این است ..

؛ژان پل سارتر؛


هزارتا شاعر منتظرن
قلم بزنن تو پیچو خم زلفت قدم بزنن
نفست نفسمو تنگ میکنه
حاله بدت حال منو بد میکنه
تو پیدا ترین راه گمراهیامی
تو اعتیاده ترک معتادیامی
اصلی ترین دلیل گستاخیامی
زخم رو صورت جغرافیامی
تو بهترین نقاش نقشی نگار
روی تن جهان من پخشی نگار

؛سورنا؛


هرکسی سزاوار فرصتی دیگر است
اما نه برای همان اشتباه!

؛ویلیام فاکنر؛

Показано 20 последних публикаций.

28

подписчиков
Статистика канала