اونجور که میگن، یه زن کصخل چادری داشته رد میشده، دیده یه دختر بچه...
یه دختر بچه، بچه ای ک اصن ب سن تکلیفم نرسیده ک بخواد موهاشو بپوشونه.
آره خلاصه، دیده یه دختر بچه ای اونجاست و داره برا خودش راه میره، و همون لحظه میبینه وااااای موهاش بیرونه و مقنعه سرش نیست
یه دختر بچه، بچه ای ک اصن ب سن تکلیفم نرسیده ک بخواد موهاشو بپوشونه.
آره خلاصه، دیده یه دختر بچه ای اونجاست و داره برا خودش راه میره، و همون لحظه میبینه وااااای موهاش بیرونه و مقنعه سرش نیست