'هر شب..
در انتهایِ بیانتهای کابوسهایم
پیوسته، گمشدهای را میطلبم
که دیدار جمال او را با من
هیچ توفیق نیست
در اعماقِ تاریکیهای این دریا
لبهایم..
از شدتِ غم
گشوده نمیشوند
تنِ رنجور و خستهی مرا
مرهمی نیست
که شفا بدهد..'
در انتهایِ بیانتهای کابوسهایم
پیوسته، گمشدهای را میطلبم
که دیدار جمال او را با من
هیچ توفیق نیست
در اعماقِ تاریکیهای این دریا
لبهایم..
از شدتِ غم
گشوده نمیشوند
تنِ رنجور و خستهی مرا
مرهمی نیست
که شفا بدهد..'
#نوشتهها🌱