#هدفمندی_در_نویسندگی
✍اکنون دیگر مدتها است که پنبه توهّمهای پارناسیسم زده شده است و همگان دانستهاند که «هنر برای هنر»، افسانهای بیش نیست. پارناسینها با تکیه بر نظريه «هنر برای هنر» بر این عقیده بودند که هنر پدیدهای مستقل و فارغ از رسالت اجتماعی و اخلاقی است و هدفی جز رسیدن به کمال خود ندارد. آنان پیرو این سخن تئوفیل گوتیه، شاعر و نویسنده فرانسوی (۱۸۱۱ - ۱۸۷۲)، بودند:
شاعر باید مثل مجسمه ساز، شعرش را به شکلی ملموس و عینی و تراش خورده ارائه دهد مکتب پارناسیسم که زادگاهش فرانسه بود، هرگز راه به جایی نبرد؛ زیرا نه عقل و نه احساس، میپذیرد که اثری هنری فقط برای جلوه دادن كمال و جمال هنری خلق شود و هیچ رنگ و بویی از پیام و تعهد نداشته باشد. آیا میتوان صادقانه این سخن بنژامن کنستان (۱۸۴۵-۱۹۰۲) را پذیرفت:
▫️هنر برای هنر و بدون هدف؛ زیرا هر هدفی هنر را از طبیعت خود دور میکند حتی ادیبان برج عاج نشین هم در حقیقت برای خود هدفی را ترسیم کردهاند و به قواعد و اصولی قابل دفاع و تبلیغ معتقدند. پیروان «شعر حجم» در ایران که بعضاً از داعیهداران شعار «هنر برای هنر» هستند.
نیز حرفهایی خاص و پیامهایی معین را در آثار خویش تبلیغ میکنند، اما آن گاه که نوبت به تبلیغ دین و مفاهیم دینی و ارزشهای اخلاقی میرسد، گروهی فغان بر میآورند که هنر نباید در قید و بند در آید!
▫️در اندیشه توحیدی، هیچ کس و هیچ چیز، جز در دایره تعلقش به خداوند ارزشگذاری نمیشود. حتّی زیباترین پدیدههای هستی، اگر مفید نباشند و حظّی معنوی یا مادّی به موجودات عالَم نرسانند حقیقتا زیبا نیستند. ادبیّات هم وقتی در خدمت ارزشهای والا و اهداف پاک نباشد. هرگز ارج و مقامی ندارد و در جان ها نمینشیند.
▫️آلبر کامو معتقد است
از این لحظه، دیگر نمیپذیرند که هنرمند حق گوشهگیری داشته باشد؛ و آنچه در برابرش قرار میدهند، رؤیاهایش نیست، بلکه واقعیتی است که همه در آن زندگی میکنند و از آن رنج میبرند.
▫️هاینریش بل می گوید:
برای من، تعهّد لازمه نویسندگی است؛ پایه آن است. چیزی که من بر این پایه بنا میکنم چیزی است که از هنر میفهمم
اصولا «درد» داشتن، سنگ بنای هنر است. هنرمند بیدرد، مانند پرنده در قفس، دنیایی بس تنگ و آرزوهایی بس حقیر دارد. همه هنرمندان متعهد جهان، به گونه ای از این معنا سخن گفته اند؛ از شیخ ابوالحسن خرقانی خودمان تا آندره مالرو و آستوریاس، نویسندگان نام آور جهان امروز:
▫️اگر از ترکستان تا به درِ شام کسی را خاری در انگشت شود، آن از آن من است؛ و همچنین از ترک تا شام کسی را قدم در سنگ آید؛ زیانِ آن مرا است. و اگر اندوهی در دلی است، آن دل از آنِ من است.(شیخ ابوالحسن خرقانی)
▫️هدف و وظیفه اصلی نویسنده این است: آگاه کردن انسان ها به عظمتی که درون آنها است و خود، از آن غافلند. (آندره مالرو)
▫️من از ادبیات متعهّد چنان ادبیاتی را در مییابیم که به نیاز های یک ملّت پاسخ بدهد؛ که صدای مردم یک سرزمین و پُلی باشد که انعکاس رنجها و سختیها با وقایع زندگی آنان را به اذهان ملل دیگر منتقل سازد تا پژواکی جهانگیر و جهانی بیافریند.(آستوریاس)
#جامعه
#ادبیات
منبع؛ #اندیشکده_دین
📲 @Research_Journal_Ghoba
✍اکنون دیگر مدتها است که پنبه توهّمهای پارناسیسم زده شده است و همگان دانستهاند که «هنر برای هنر»، افسانهای بیش نیست. پارناسینها با تکیه بر نظريه «هنر برای هنر» بر این عقیده بودند که هنر پدیدهای مستقل و فارغ از رسالت اجتماعی و اخلاقی است و هدفی جز رسیدن به کمال خود ندارد. آنان پیرو این سخن تئوفیل گوتیه، شاعر و نویسنده فرانسوی (۱۸۱۱ - ۱۸۷۲)، بودند:
شاعر باید مثل مجسمه ساز، شعرش را به شکلی ملموس و عینی و تراش خورده ارائه دهد مکتب پارناسیسم که زادگاهش فرانسه بود، هرگز راه به جایی نبرد؛ زیرا نه عقل و نه احساس، میپذیرد که اثری هنری فقط برای جلوه دادن كمال و جمال هنری خلق شود و هیچ رنگ و بویی از پیام و تعهد نداشته باشد. آیا میتوان صادقانه این سخن بنژامن کنستان (۱۸۴۵-۱۹۰۲) را پذیرفت:
▫️هنر برای هنر و بدون هدف؛ زیرا هر هدفی هنر را از طبیعت خود دور میکند حتی ادیبان برج عاج نشین هم در حقیقت برای خود هدفی را ترسیم کردهاند و به قواعد و اصولی قابل دفاع و تبلیغ معتقدند. پیروان «شعر حجم» در ایران که بعضاً از داعیهداران شعار «هنر برای هنر» هستند.
نیز حرفهایی خاص و پیامهایی معین را در آثار خویش تبلیغ میکنند، اما آن گاه که نوبت به تبلیغ دین و مفاهیم دینی و ارزشهای اخلاقی میرسد، گروهی فغان بر میآورند که هنر نباید در قید و بند در آید!
▫️در اندیشه توحیدی، هیچ کس و هیچ چیز، جز در دایره تعلقش به خداوند ارزشگذاری نمیشود. حتّی زیباترین پدیدههای هستی، اگر مفید نباشند و حظّی معنوی یا مادّی به موجودات عالَم نرسانند حقیقتا زیبا نیستند. ادبیّات هم وقتی در خدمت ارزشهای والا و اهداف پاک نباشد. هرگز ارج و مقامی ندارد و در جان ها نمینشیند.
▫️آلبر کامو معتقد است
از این لحظه، دیگر نمیپذیرند که هنرمند حق گوشهگیری داشته باشد؛ و آنچه در برابرش قرار میدهند، رؤیاهایش نیست، بلکه واقعیتی است که همه در آن زندگی میکنند و از آن رنج میبرند.
▫️هاینریش بل می گوید:
برای من، تعهّد لازمه نویسندگی است؛ پایه آن است. چیزی که من بر این پایه بنا میکنم چیزی است که از هنر میفهمم
اصولا «درد» داشتن، سنگ بنای هنر است. هنرمند بیدرد، مانند پرنده در قفس، دنیایی بس تنگ و آرزوهایی بس حقیر دارد. همه هنرمندان متعهد جهان، به گونه ای از این معنا سخن گفته اند؛ از شیخ ابوالحسن خرقانی خودمان تا آندره مالرو و آستوریاس، نویسندگان نام آور جهان امروز:
▫️اگر از ترکستان تا به درِ شام کسی را خاری در انگشت شود، آن از آن من است؛ و همچنین از ترک تا شام کسی را قدم در سنگ آید؛ زیانِ آن مرا است. و اگر اندوهی در دلی است، آن دل از آنِ من است.(شیخ ابوالحسن خرقانی)
▫️هدف و وظیفه اصلی نویسنده این است: آگاه کردن انسان ها به عظمتی که درون آنها است و خود، از آن غافلند. (آندره مالرو)
▫️من از ادبیات متعهّد چنان ادبیاتی را در مییابیم که به نیاز های یک ملّت پاسخ بدهد؛ که صدای مردم یک سرزمین و پُلی باشد که انعکاس رنجها و سختیها با وقایع زندگی آنان را به اذهان ملل دیگر منتقل سازد تا پژواکی جهانگیر و جهانی بیافریند.(آستوریاس)
#جامعه
#ادبیات
منبع؛ #اندیشکده_دین
📲 @Research_Journal_Ghoba