ظهر خوآبیده بودم.
خوآب دیدم یه دختر کوچولو دآرم،تآزه دآره رآه میره
انقد قشنگ بغلم خوآبش برده بودد:)))
بعدش خوآب آلو پآ شد دستآش و اندآخت دور گردنم محکم بغلم کرد و خوآبید.
خوآب دیدم یه دختر کوچولو دآرم،تآزه دآره رآه میره
انقد قشنگ بغلم خوآبش برده بودد:)))
بعدش خوآب آلو پآ شد دستآش و اندآخت دور گردنم محکم بغلم کرد و خوآبید.