شفیع العالمین


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


"یا شفیع العالمین کونین تحت رایتک"
کانال تخصصی
احادیث ، اشعار و معارف ناب
اهل بیت رسول الله
(سلام الله علیهم اجمعین)
مطالب کم یاب و کمتر مطرح شده

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: شفیع العالمین
🔺عن عبدالله بن أبي يعفور قال : قلت لابي عبدالله: إني اخالط الناس فيكثر عجبي من أقوام لايتولونكمويتولون فلانا وفلانا لهم أمانة وصدق ووفاء ، وأقوام يتولونكم  ليس لهم تلك الامانة ولا الوفاء ولا الصدق قال : فاستوى أبوعبدالله جالسا وأقبل علي كالغضبان ثم قال : لادين لمن  دان بولاية إمام جائر ليس من الله ، ولا عتب على من دان بولاية إمام عدل من الله.
قال : قلت : لادين لاولئك ولا عتب على هؤلاء؟ فقال : نعم لادين لاولئك ولاعتب على هؤلاء ، ثم قال : أما تسمع لقول الله : «الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات إلى النور» يخرجهم من ظلمات الذنوب إلى نور التوبة والمغفرة
لولايتهم كل إمام عادل من الله ، قال الله : «والذين كفروا أوليائهم الطاغوت يخرجونهم من النور إلى الظلمات».
قال : قلت : أليس الله عنى بها الكفار حين قال : «والذين كفروا» قال : فقال : وأي نور للكافر وهو كافر فاخرج منه إلى الظلمات؟ إنما عنى الله بهذا أنهم كانوا على نور الاسلام فلما أن تولوا كل إمام جائر ليس من الله خرجوا بولايتهم إياهم من نور الاسلام إلى ظلمات الكفر فأوجب لهم النار مع الكفار فقال :
[اولئك أصحاب النار هم فيها خالدون] 


🔹ابن ابی یعفور گفت به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم: من با مردم مراوده دارم، بسیار در شگفتم از اینکه عده ای از مردم هستند ولایت نسبت به شما ندارند، فلانی و فلانی را دوست دارند، اما امین و راستگو و باوفایند، عده ای نیز هستند که شما را دوست می دارند و دارای ولایتند ولی آن امانت و وفا و راستگویی را ندارند. حضرت صادق (علیه السلام) این سخن را شنید راست نشست و مانند شخص خشمناک روی به من کرده فرمود: آنهائی که دوستی دارند نسبت به هر پیشوای ظالمی که از جانب خدا منصوب نشده دین ندارند. کسانی که ولایت دارند نسبت به امام عادلی که از طرف خداست بر آنها سرزنش و عتابی نیست. عرض کردم آنها دین ندارند و اینها سرزنش نمی شوند؟ فرمود آری آنها دین ندارند و اینها سرزنش نمی شوند. 
 سپس فرمود: مگر این آیه را نشنیده ای که خداوند می فرماید: الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور خدا پشتیبان کسانی است که ایمان آورده اند آنها را از تاریکیها بسوی نور می برد، یعنی از تاریکیهای گناه بسوی نور توبه و مغفرت می برد به واسطه دوستی و ولایت با امام عادلی که از جانب خدا است. 
 و نیز می فرماید: و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات. ابن ابی یعفور می گوید عرض کردم مگر منظور از این آیه کفار نیست به دلیل اینکه می فرماید و الذین کفروا. فرمود مگر کفار در حال کفر نور دارند که از نور به تاریکیها برده شوند. 
 همانا منظور این اشخاصند که به واسطه دوست داشتن پیشوایان ستمگری که از جانب خدا منصوب نشده اند، از نور اسلام به تاریکیهای کفر کشیده می شوند، آتش بر آنها با کفار واجب شده از اینرو خداوند می فرماید: اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون این دسته، اهل آتشند و در آنجا همیشه خواهند بود. 


📚تفسير العياشي ج ١ ص ١٣٨ ، والاية في سورة البقرة ، ٢٥٧
بحار الأنوار  ج ۷۲  ص ۱۳۵


Репост из: شفیع العالمین
🔴إني أرحم بکم من أنفسکم...

🔺عن ابی اسامة زید الشحام قال:
قلت لابی عبدالله (علیه السلام) اسمی فی تلک الاسماء یعنی فی کتاب اصحاب الیمین؟
قال: نعم
و عنه ایضا قال:
قال لی ابو عبدالله (علیه السلام)!
یا زیدکم اتی لک سنة؟
قلت کذا و کذا
قال: یا ابا اسامة ابشر فانت معنا و انت من شیعتنا، اما ترضی ان تکون معنا،
قلت: بلی یا سیدی فکیف لی ان اکون معکم
فقال: یا زید ان الصراط الینا و ان المیزان الینا و حساب شیعتنا الینا و الله یا زید اني ارحم بکم من انفسکم و الله لکانی انظر الیک و الی الحرث بن مغیرة النضری فی الجنة فی درجة واحدة.


🔹 ابو اسامه گفت به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم آیا اسم من در جمله اصحاب یمین نوشته شده فرمود آری.
از او نیز نقل شده که حضرت صادق (علیه السلام) پرسید از من!
چند سال داری؟
گفتم اینقدر
فرمود: ابا اسامه بشارت باد تو را، تو با ما هستی و از شیعیان مائی آیا خشنود نیستی از اینکه با ما باشی.
عرض کردم آقای من چگونه ممکن است مثل من با شما باشد.
فرمود ای زید! صراط، قیامت و میزان اعمال در اختیار ما است حساب شیعیان ما نیز در دست ما است به خدا سوگند ای زید!
من به شما از خودتان مهربانترم.
بخدا قسم گویا می بینم تو و حرث بن مغیره را در بهشت به یک درجه مساوی. 


📕الکنی و الالقاب(محدث قمی)ج ۱ص۶


Репост из: شفیع العالمین
🔴آخرین وصیت امام صادق علیه السلام...


 🔺عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ‏:دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ حَمِيدَةَ أُعَزِّيهَا بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فَبَكَتْ وَ بَكَيْتُ لِبُكَائِهَا- ثُمَّ قَالَتْ :
يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَوْ رَأَيْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عِنْدَ الْمَوْتِ- لَرَأَيْتَ عَجَباً فَتَحَ عَيْنَيْهِ- ثُمَّ قَالَ : اجْمَعُوا لِي كُلَّ مَنْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ قَرَابَةٌ- قَالَتْ : فَلَمْ نَتْرُكْ أَحَداً إِلَّا جَمَعْنَاهُ قَالَتْ فَنَظَرَ إِلَيْهِمْ- ثُمَّ قَالَ :
إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ (١)

🔹ابو بصير گفت خدمت ام حميد(همسر امام صادق علیه السلام)رسيدم كه او را به در گذشت حضرت صادق(علیه السلام) تسليت بگويم .
شروع به گريه كرد. من نيز از گريه او اشكم جارى شد.
گفت اگر هنگام درگذشت حضرت صادق(علیه السلام) میبودى چيز عجيبى مشاهده مي كردى.
حضرت صادق(علیه السلام) چشم باز كرد و فرمود هر كس با من خويشاوندى دارد بگوئيد بيايد.
همه را جمع كرديم. نگاهى به آنها نموده فرمود:
بشفاعت ما نخواهد رسيد كسى كه نماز خود را سبك شمارد.


♦️قال اميرالمؤمنين في حديث المفاخرة
"أَنَا صَلَاةُ الْمُؤْمِن..."(٢)


▪️اللهم ثبت أقدامنا علي ولاية اميرالمؤمنين عليه السلام



📚(۱)ثواب الأعمال ص ٢٢٨
روضة الواعظين ج ٢ ص ٣١٨
فلاح السائل ص ١٢٧
بحار الأنوار ج ٤٧ ص ٢
العوالم ج ٢٠ ص ١١٦٧
(۲)حلية الأبرار ج ۲ ص ۱۲۳
الفضائل لابن شاذان ص ۸۳
غاية المرام ج ۵ ص ۱۴۹ بأختصار


Репост из: شفیع العالمین


Репост из: شفیع العالمین
يا ملجأ العاصين
ويا رجاء المذنبين
ويا أمان الخائفين
یاسیدی یامولای یاامام صادق علیه السلام


🔴غفرنالك جميع ذنوبك لحرمة شفعائك...


🔺روى الإمام الصادق (علیه السلام ) أنه كان جالساً في الحرم في مقام ابراهيم (علیه السلام ) فجاءه رجل شيخ كبير قد فنى عمره في المعصية ، فنظر إلى الصادق (علیه السلام )
فقال نِعم الشفيع إلى الله للمذنين ثم أخذ بأستار الكعبة وأنشأ يقول:

بحق جلاء وجهك يا وليي بحق الهاشمي الابطحي
بحق الذكر إذ يوحى إليه بحق وصيه البطل الكمي

بحق أئمة سلفوا جميعاً على منهاج جدهم النبي
بحق القائم المهدي إلا غفرت خطيئة العبد المسيء

قال: فسمع هاتفاً يقول: يا شيخ كان ذنبك عظيماً ولكن غفرنا لك جميع ذنوبك لحرمة شفعائك ، فلو سألتنا ذنوب أهل الارض لغفرنا لهم غير عاقر الناقة وقتلة الأنبياء والأئمة الطاهرين.


📚الفضائل لابن شاذان ص 66،
بحار الأنوار ج 91 ص 20،
مستدرك الوسائل ج 5 ص 230


Репост из: شفیع العالمین


🔺امام صادق علیه السلام و مرثیه خوان امام حسین علیه السلام

"ایت الله سید احمد نجفی"


Репост из: فاطمیهٔ حضرت ولی‌عصر عجّل الله تعالیٰ فرجه
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
‌‌
◼آجرک الله یابقیةالله
◼#دسته‌_عزا شهادت رئیس مذهب حقه، حضرت امام‌جعفرصادق علیه‌السلام

◼همگام با آیت الله العظمی وحید خراسانی
◼دوشنبه|۲۵شوال|ساعت۱۲|شروع‌مراسم۱۰:۳۰
ان‌شاءالله
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr


Репост из: فاطمیهٔ حضرت ولی‌عصر عجّل الله تعالیٰ فرجه
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
‌‌
🎥 #کلیپ کوتاه| شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام
◼️ بیان آیت الله العظمی وحید خراسانی

🏴 #صادقیه #دسته_عزاداری
🔘 @Fatemyeh_ValiAsr


🔴أبلغ موالينا السلام عنا...

🔺عن أبي جعفر قال : دخلت عليه لاودعه فقال : أبلغ موالينا السلام عنا ،  وأوصهم بتقوى الله العظيم ،
وأعلمهم ياخيثمة أنا لانغني عنهم من الله شيئا إلا بعمل ، ولن ينالوا ولايتنا إلا بورع ، وإن أشد الناس حسرة يوم القيامة من وصف عدلا ثم خالفه إلى غيره.

🔹حضرت صادق (علیه السلام) فرمود:
سلام مرا به دوستانمان برسان و به آنها بگو ما نمی توانیم بی نیاز کنیم شما را از طرف خدا مگر به عمل و هرگز به ولایت ما نخواهید رسید مگر به پرهیزکاری و عمل، پشیمان ترین مردم در روز قیامت کسی، است که کار خوبی را توصیف نماید و خود برخلاف آن عمل کند. 


📚بحار الأنوار  ج ٧٠  ص٣٠٩
مشكاة الانوار ص ٤٦


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🔴داستان شقرانی و امام صادق علیه السلام


🔴امام صادق و فرد شراب خوار

🔺(یکی از اجداد شقرانی بَرده بود و رسول خدا آزادش کرده بود. به همین دلیل او را « مولی رسول الله» می گفتند، یعنی آزاد شده رسول خدا.
افتخاری برای شقرانی محسوب می شد و او خود را وابسته به خاندان رسالت می دانست. )
به دستور منصور صندوق بیت المال را باز کرده بودند و به هر کس چیزی می دادند. شقرانی هم یکی از کسانی بود که برای دریافت سهمی از بیت المال آمده بود، ولی چون کسی او را نمی شناخت نمی‌توانست سهمی برای خود بگیرد. 
ناگهان امام صادق علیه السلام را دید. جلو رفت و خواسته‌ی خود را گفت. 
امام رفت، و طولی نکشید که سهمی برای شقرانی آورد.
وقتی آن را به دست شقرانی داد، با لحنی ملاطفت آمیز فرمود:

"يَا شَقْرَانِيُّ إِنَّ الْحَسَنَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْكَ أَحْسَنُ لِمَكَانِكَ مِنَّا ،
وَ إِنَّ الْقَبِيحَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ قَبِيحٌ وَ إِنَّهُ مِنْكَ أَقْبَحُ"

«ای شقرانی، کار خوب از هر کسی خوب است، ولی از تو به دلیل انتسابی که با ما داری ( و مردم تو را وابسته به خاندان رسالت می دانند) خوب‌تر و زیباتر است؛
کار بد نیز از هر کس بد است ولی سرزدنش از تو به دلیل همین انتساب، زشت‌تر و قبیح تر است.» 

سپس خداحافظی کرد و رفت.
شقرانی دانست که امام از گناه پنهانی او یعنی شرابخواری‌اش آگاه است. 
او که دید امام با وجود اینکه می‌داند گناهکار است، باز به او محبت کرده، شرمسار شد و خود را ملامت کرد.

📕بحارالانوار، ج 47، ص 349


Репост из: شفیع العالمین
🔴نوح الائمه گفت نوحوا علی الحسین...


🔺عن زيد الشحام قال: كنا عند أبي عبد الله (علیه السلام) ونحن جماعة من الكوفيين، فدخل جعفر بن عفان على أبي عبد الله (علیه السلام) فقربه وأدناه ثم قال: يا جعفر,
قال: لبيك جعلني الله فداك،
قال: بلغني أنك تقول الشعر في الحسين (علیه السلام) وتجيد؟
فقال: له نعم جعلني الله فداك،
فقال: قل,
فأنشده (علیه السلام) ومن حوله حتى صارت له الدموع على وجهه ولحيته،
ثم قال: يا جعفر والله لقد شهدك ملائكة الله المقربون ها هنا يسمعون قولك في الحسين (علیه السلام) ولقد بكوا كما بكينا أو أكثر، ولقد أوجب الله تعالى لك يا جعفر في ساعته الجنة بأسرها وغفر الله لك،
فقال يا جعفر ألا أزيدك؟
قال: نعم يا سيدي،
قال: ما من أحد قال في الحسين (علیه السلام) شعرا فبكى وأبكى به إلا أوجب الله له الجنة وغفر له.


🔹از زید شحام :«ما جماعتی بودیم از اهل کوفه نزد ابی عبدالله صادق(علیه السلام) که جعفر بن عفّان در آن حال وارد شد بر آن حضرت. پس آن بزرگوار را به پیش خود و نزدیک خود نشانید و فرمود: ای جعفر!
عرض کرد: لبیک ، خدا مرا فدای تو گرداند
پس آن جناب فرمودند:
به من رسیده که تو خوب شعر می گوئی در مصیبت حسین.
پس عرض کرد: آری
خدا مرا فدای تو گرداند
فرمودند : بخوان
پس من برای او خواندم
آن حضرت گریه کرد و کسانی هم که در اطراف او بودند گریستند، تا اندازه ای که اشک ها بر روی ریش او جاری شد.
پس فرمود: ای جعفر!
به خدا سوگند ملائکه مقربین خدا در اینجا حاضر شدند و می شنوند گفتار تو را در مصیبت حسین(علیه السلام)، و هر آینه گریه کردند، همچنان که ما گریه کردیم و بیشتر، و واجب گردانید برای تو بهشت را جعفر در همین ساعت، و همه آنها، و آمرزید برای تو.
پس فرموند: ای جعفر! آیا زیاد نکنم برایت؟
گفتم: چرا ای آقای من.
فرموند: نیست احدی که شعری بگوید در مصیبت حسین و بگرید و بگریاند به آن دیگری را مگر اینکه واجب می گرداند خدای بر او بهشت را و او را می آمرزد.


📚رجال الكشي ص ۲۸۹
بحار الأنوار ج ۴۴ ص ۲۸۲
وسائل الشيعة ج ۱۴ ص ۵۹۳
العوالم ج ۱۷ ص ۵۴۰


Репост из: شفیع العالمین


Репост из: شفیع العالمین
🔴«تعاوَوا عَوْيَ الكلاب»
مانند سگان عوعو می کردند ...


🔺من كرامات اﻹمام أبي عبد الله جعفر بن محمد الصادق (صلوات الله وسلامه عليه)

أنّ المنصور الدوانيقي (لعنه الله) لمّا أراد قتلَ أبي عبداللَّه «عليه السلام»، استدعى قوماً من الأعاجم يقال لهم البَعَرْعَر لا يفهمون ولا يعقلون، فخلع عليهم الديباج المثقل والوشي المنسوج، وحُملت إليهم الأموال، ثمّ استدعاهم - وكانوا مائة رجل - وقال للترجمان: قل لهم: إنّ لي عدوّاً يدخل علَيّ الليلة، فاقتلوه إذا دخل.
فأخذوا أسلحتهم ووقفوا ممتثلين لأمره، فاستدعى [المنصورُ] جعفراً «عليه السلام» وأمره أن يدخل وحده، ثمّ قال للترجمان: قل لهم: هذا عدوّي فقطِّعوه.
فلمّا دخل الإمام تعاوَوا عَوْيَ الكلاب، ورَمُوا أسلحتهم، وكتّفوا أيديَهم إلى ظهورهم، وخرّوا له سُجّداً ومرّغوا وجوههم على التراب. فلمّا رأى المنصور ذاك خاف وقال [للصادق «عليه السلام»]: ما جاء بك؟
قال «عليه السلام»: أنت، وما جئتُك إلّا مغتسلاً محنَّطاً،
فقال المنصور: معاذ اللَّه أن يكون ما تزعم، ارجع راشداً.
فخرج جعفر «عليه السلام» والقوم على وجوههم سُجّداً، فقال [المنصور] للترجمان: قل لهم: لِمَ لا قتلتم عدوَّ الملِك؟ فقالوا: نقتلُ وليَّنا الذي يلقانا كلَّ يوم، ويدبّر أُمورنا كما يدبّر الرجل أمرَ ولْده، ولا نعرِف وليّاً سواه؟! فخاف المنصور من قولهم، فسرّحهم تحت الليل، ثمّ قتلَه «عليه السلام» بعد ذلك بالسمّ.


🔹کرامتی از کرامات بی کران حضرت صادق آل محمد (صلوات الله علیه وعلیهم اجمعین)

زمانی که منصور دوانیقی (لعنة الله عليه) اراده قتل حضرت صادق علیه السلام نمود، قومی از عجم که به ایشان "بعرعر" گفته می شد را به نزد خود خواند که نه مى فهميدند و نه مى انديشيدند (و برای مال دنیا دست به هر کاری می زدند).

منصور برای آنان پارچه های ابریشمی سنگین و جامه های بافته شده از جواهرات و اموال زیاد فرستاد، آنگاه ایشان را که صد نفر بودند فراخواند و به مترجم آنان گفت: به اینان بگو، من دشمنی دارم که امشب بر من وارد می شد، پس هر زمان که داخل شد او را به قتل برسانید !
پس آنان سلاح برداشتند و برای امتثال امر منتظر ایستادند.

آن گاه منصور حضرت صادق علیه السلام را طلبید و امر کرد که به تنهایی وارد شود و به مترجم گفت: بگو این دشمن من است، او را قطعه قطعه کنید !

همین که امام وارد شدند، قوم عجم همچون سگان عوعو کردند، سلاح خود گذاشتند و دستها را به پشت کمر بستند و در برابر آن حضرت به سجده افتادند و صورتها را به خاک می مالیدند !

منصور از این صحنه ترسید و به حضرت گفت: چه چیز تو را به اینجا خواند؟
فرمود: خود تو، و من نزد تو نیامدم مگر با غسل و حنوط شهادت.

منصور گفت: پناه می برم به خدا از آنچه درباره من گمان کردی، محترمانه به خانه باز گرد !

حضرت صادق علیه السلام خارج شدند در حالی که هنوز قوم عجم به سجده بودند؛ منصور به مترجم گفت: بگو به ایشان چرا دشمن پادشاه را نکشتید ؟!

گفتند: چگونه بکشیم کسی را که مولای ماست و هر روز به دیدارمان می آید و امور ما را تدبیر می کند آنگونه که پدری امر فرزندانش را، و ما مولایی جز او نمی شناسیم؟!

منصور از کلام ایشان ترسید و همان شبانه آنان را مرخص نمود و چندی بعد حضرت را با سم به شهادت رساند.


📚مشارق انوار اليقين
بحار الانوار


Репост из: شفیع العالمین


🔺سُدَیر صیرفی می‎گوید: من، مُفَضَّل بن عَمْرو، ابوبصیر و ابان بن تَغلَب خدمت مولایمان امام صادق (علیه السلام ) رسیدیم در حالیکه ایشان بر خاک نشسته و جُبّه (نوعی لباس) خیبری پوشیده بودند و ایشان مانند مادر فرزند مرده‎ی شیدای جگر سوخته می‎گریستند درحالیکه زمزمه می‎کردند:

سیدی غیبتک نفت رقادی و ضیقت علی مهادی و ابتزت منی راحة فؤادی سیدی غیبتک أوصلت مصابی بفجائع الأبد ... فما أحس بدمعة ترقی من عینی و أنین یفتر من صدری عن دوارج الرزایا و سوالف البلایا إلا مثل بعینی عن غوابر أعظمها و أفضعها و بواقی أشدها و أنکرها و نوائب مخلوطة بغضبک و نوازل معجونة بسخطک

« ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.

 ای آقای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدی پیوند داده ... من دیگر احساس نمی‎کنم اشکی را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‎ای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینه‎ام سر می‎کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگذازتر و سخت تر و ناآشناتر است، ناملایماتی که با غضب تو در آمیخته و مصائبی که با خشم تو عجین شده است. »

📕 کمال الدین و تمام النعمة ج 2 باب 33 حدیث 51




Репост из: شفیع العالمین
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام


گرچه دوریم بیاد تو قدح میگیریم

بعد منزل نبود در سفر روحانی


Репост из: شفیع العالمین
سیه رویم سیاهی لشگرت ما را‌نمیخواهی


بلایت بر سرم باشد به هر حالی به هر جایی

Показано 20 последних публикаций.

140

подписчиков
Статистика канала