جامعهشناسیِ هیپهاپ ایرانی(بخش دوم)
در بخش نخست،تمرکز خود را بر امر واکاوی نسبت هیپهاپ/قدرت از مجرای زبان و تقابل زبانی هیپهاپ با قدرت و قدرتهای مسلط قرار دادم،که چطور هیپهاپ در زبان و از طریق زبان خودش را به مثابه یک قدرت و یک میل بیان میکند تا شدتی متناسب با یک قدرت_فرهنگ بگیرد.
در این قسمت سعی در بررسی نسبت هیپهاپ/قدرت و رپ/قدرت از مجرای حضور موسیقی نواخته یا بیت در ساختار و پیوستار موسیقی خواهم کرد.
همانطور که در بخش اول آوردم،پیشرفت کلام و ترانه در رپ فارسی بارها بیشتر از پیشرفت آهنگسازی آن بوده و همچنان این روند ادامه دارد.
موسیقی،یک هنر اجرایی است و هر ابتکار در اجرای فرمها و تکنیکها توان ایجاد یک انقلاب در موسیقی را داراست،موسیقی رپ که بیشتر کلام_محور است با نوآوری در شیوش و فواصل سعی در برقراری یک نسبت متفاوت با موسیقی جریان اصلی (حتی جریان اصلی خود هیپهاپ) خواهد کرد.
فواصل در موسیقی بیانگر قدرت،خشم و میل هستند و دائم بین این بیان ها در رفت و آمد.
زمانی که فاصله و شیوش در یک موسیقی تغییر بنیادین کند،موسیقی دچار دگرگونی عظیمی خواهد شد.
این شیوش ها و فواصل همواره در حال ایجاد یک جزیره قدرت برای برقراری نسبت با نیروهای هنری هستند،نیروهایی که یا توسط قدرت یا توسط سرمایه ساخته شده اند و در منطق بازار به مثابه یک کالا عرضه میشوند.
تئودور آدورنو،از اعضای مکتب فرانکفورت(جامعهشناسی انتقادی)است که نگاهی انتقادی به هنر و به ویژه موسیقی دارد او تمام فرمهای موسیقی را غیر از موسیقی کلاسیک،آن هم بخشی از موسیقی کلاسیک، موسیقی عامهپسند مینامد و آن را برساخته سرمایهداری میخواند و به تعبیری بیارزش،اما اجازه دهید از این قالب_بندی های کلیشهای کمی فراتر برویم و موقتاً اصالت را به فرم و تکنیک در کانتکست هر سبک بدهیم.
حال این سوال را از خودمان بپرسیم:
《فارغ از نگاه دینی و ارزشی،یک موسیقی رپ خوب چه ویژگیهایی دارد؟》
همانگونه که حتما تا کنون متوجه شده اید،من موسیقی رپی را موسیقی خوب میدانم که بتواند در بیان فرمهای نوآورانه در تقابل با قدرت قرار بگیرد،در چنین نگاهی محتوا چندان اهمیت ندارد بلکه فرم و تکنیک است که حرف اول را خواهد زد.
موسیقی ترویج شده توسط قدرت مسلط در دهههای گذشته با توجه به المان های هویتی و درگیری قدرت با هویت،بیشتر موسیقی سنتی ایرانی بوده و اخیرا سبک پاپ هم به آن اضافه شده.
رپ نوآورانه و ستیزنده با قدرت تلاش خواهد کرد تا فواصل و شیوش صدا را در تقابل با این دو سبک قرار دهد که به نحوی بر ادای کلمات رپکن هم تاثیر بسیاری بگذارد،همانگونه که موسیقی در شکلگیری عادات و رفتار روزمره نقش بسیار مهمی دارد.
در نهایت بیت از طریق تغییرات در فواصل و شیوش و گامهای موسیقایی ست که خود را در مقابل قدرت مسلط قرار میدهد تا《وضعیت بیانگری》خودش را حفظ کند و از《لهجه ی موسیقایی قدرت》فاصله بگیرد تا لهجه ی خودش را بسازد.
در میان آهنگسازهای رپ فارسی این مهم توسط "آتور" و "سعید دهقان" و تا حدی "مهدیار آقاجانی" به انجام رسیده.
#امیرحسین_رشنودی
#جامعهشناسی_هیپهاپ
Taamoq | تَعَمُّق
در بخش نخست،تمرکز خود را بر امر واکاوی نسبت هیپهاپ/قدرت از مجرای زبان و تقابل زبانی هیپهاپ با قدرت و قدرتهای مسلط قرار دادم،که چطور هیپهاپ در زبان و از طریق زبان خودش را به مثابه یک قدرت و یک میل بیان میکند تا شدتی متناسب با یک قدرت_فرهنگ بگیرد.
در این قسمت سعی در بررسی نسبت هیپهاپ/قدرت و رپ/قدرت از مجرای حضور موسیقی نواخته یا بیت در ساختار و پیوستار موسیقی خواهم کرد.
همانطور که در بخش اول آوردم،پیشرفت کلام و ترانه در رپ فارسی بارها بیشتر از پیشرفت آهنگسازی آن بوده و همچنان این روند ادامه دارد.
موسیقی،یک هنر اجرایی است و هر ابتکار در اجرای فرمها و تکنیکها توان ایجاد یک انقلاب در موسیقی را داراست،موسیقی رپ که بیشتر کلام_محور است با نوآوری در شیوش و فواصل سعی در برقراری یک نسبت متفاوت با موسیقی جریان اصلی (حتی جریان اصلی خود هیپهاپ) خواهد کرد.
فواصل در موسیقی بیانگر قدرت،خشم و میل هستند و دائم بین این بیان ها در رفت و آمد.
زمانی که فاصله و شیوش در یک موسیقی تغییر بنیادین کند،موسیقی دچار دگرگونی عظیمی خواهد شد.
این شیوش ها و فواصل همواره در حال ایجاد یک جزیره قدرت برای برقراری نسبت با نیروهای هنری هستند،نیروهایی که یا توسط قدرت یا توسط سرمایه ساخته شده اند و در منطق بازار به مثابه یک کالا عرضه میشوند.
تئودور آدورنو،از اعضای مکتب فرانکفورت(جامعهشناسی انتقادی)است که نگاهی انتقادی به هنر و به ویژه موسیقی دارد او تمام فرمهای موسیقی را غیر از موسیقی کلاسیک،آن هم بخشی از موسیقی کلاسیک، موسیقی عامهپسند مینامد و آن را برساخته سرمایهداری میخواند و به تعبیری بیارزش،اما اجازه دهید از این قالب_بندی های کلیشهای کمی فراتر برویم و موقتاً اصالت را به فرم و تکنیک در کانتکست هر سبک بدهیم.
حال این سوال را از خودمان بپرسیم:
《فارغ از نگاه دینی و ارزشی،یک موسیقی رپ خوب چه ویژگیهایی دارد؟》
همانگونه که حتما تا کنون متوجه شده اید،من موسیقی رپی را موسیقی خوب میدانم که بتواند در بیان فرمهای نوآورانه در تقابل با قدرت قرار بگیرد،در چنین نگاهی محتوا چندان اهمیت ندارد بلکه فرم و تکنیک است که حرف اول را خواهد زد.
موسیقی ترویج شده توسط قدرت مسلط در دهههای گذشته با توجه به المان های هویتی و درگیری قدرت با هویت،بیشتر موسیقی سنتی ایرانی بوده و اخیرا سبک پاپ هم به آن اضافه شده.
رپ نوآورانه و ستیزنده با قدرت تلاش خواهد کرد تا فواصل و شیوش صدا را در تقابل با این دو سبک قرار دهد که به نحوی بر ادای کلمات رپکن هم تاثیر بسیاری بگذارد،همانگونه که موسیقی در شکلگیری عادات و رفتار روزمره نقش بسیار مهمی دارد.
در نهایت بیت از طریق تغییرات در فواصل و شیوش و گامهای موسیقایی ست که خود را در مقابل قدرت مسلط قرار میدهد تا《وضعیت بیانگری》خودش را حفظ کند و از《لهجه ی موسیقایی قدرت》فاصله بگیرد تا لهجه ی خودش را بسازد.
در میان آهنگسازهای رپ فارسی این مهم توسط "آتور" و "سعید دهقان" و تا حدی "مهدیار آقاجانی" به انجام رسیده.
#امیرحسین_رشنودی
#جامعهشناسی_هیپهاپ
Taamoq | تَعَمُّق