Репост из: یادداشت های کیوی
تو کافه جلوم یه دختره و پسره بودن ، اول همو بوسیدن، من پشمام ریخت
ولی همه دست زدن ، بعدش پسره یهو خواستگاری کرد ، بازم من پشمام ریخت، بازم همه دست زدن، بعد دختره جواب رد داد :|
من دست زدم، همه پشماشون ریخت :)
@KiriNotes
ولی همه دست زدن ، بعدش پسره یهو خواستگاری کرد ، بازم من پشمام ریخت، بازم همه دست زدن، بعد دختره جواب رد داد :|
من دست زدم، همه پشماشون ریخت :)
@KiriNotes