همانطور که آدم مردگان را از قبرهایشان بیرون نمیآورد، و نمیتواند هم بیرونشان بیاورد، مرا هم نباید و نمیتوان شبها از میزم جدا کرد. همواره این ترس را از مردم داشتهام، نه عملاً از خود مردم، بلکه از تجاوزشان به طبیعت ضعیفِ خودم. چون حتی صمیمیترین دوستم با قدم گذاشتن به اتاقم مرا به وحشت میاندازد!
نامه ای به فلیسه.
نامه ای به فلیسه.