خواستم بگم بيا منو ببر حبس كن تو بغلت.
نگفتم. دكتر گفته نگم. گفته تمرين بی حرفی كنم. گفته نگاه كنم و ساكت بمونم تا نفسای تندم دوباره آروم بشه. بهت نگفتم. هيچی نگفتم.
ولی خوب بود اگه حبسم ميكردی تو بغلت. خسته ام خيلی. خوابم نميبره شب ها. اگه خوابم ببره خواب ميبينم موهاتو ريختی رو صورتت ميخندی. نميشه كه. نميشه. راست ميگه دكتر. هيچی نگفتن بهتره از نصفه گفتن.
زياد بخند، زياد برقص قشنگ جان. همين ديگه. همين...
نگفتم. دكتر گفته نگم. گفته تمرين بی حرفی كنم. گفته نگاه كنم و ساكت بمونم تا نفسای تندم دوباره آروم بشه. بهت نگفتم. هيچی نگفتم.
ولی خوب بود اگه حبسم ميكردی تو بغلت. خسته ام خيلی. خوابم نميبره شب ها. اگه خوابم ببره خواب ميبينم موهاتو ريختی رو صورتت ميخندی. نميشه كه. نميشه. راست ميگه دكتر. هيچی نگفتن بهتره از نصفه گفتن.
زياد بخند، زياد برقص قشنگ جان. همين ديگه. همين...