⚫️ شام شبیخون 🔴
چشمان تو آتش زده بر بود و نبودم
از دانه پس از سوختن لانه چه سودم؟
آن چشم پر افسون تو را شام شبیخون
ای کاش نمی دیدم و ای کاش نبودم!
با وعده ی بی حاصل از این مزرعه نگذر
عمری است که مشتاق درو کردن زودم
کاری نکن ای ماه، که در چاه بیفتی
کافی است که آهی کشم از عمق وجودم
هرچند دلم پاره تر از جامه ی یوسف
افسون زلیخاست به هر تارم و پودم
چون دانه ی تسبیح که غلتیده، سرم را
بازیچه نپندار به هنگام سجودم
وقتی که قسم خورده ی این سوی چراغی
هر سو نرو ای دوست که من سخت حسودم...
✍ افشين علا
١٣٩٥/٠٢/١٩
كانال اشعار و مطالب افشين علا
👇👇👇👇👇👇👇👇
✨ @afshinala ✨
چشمان تو آتش زده بر بود و نبودم
از دانه پس از سوختن لانه چه سودم؟
آن چشم پر افسون تو را شام شبیخون
ای کاش نمی دیدم و ای کاش نبودم!
با وعده ی بی حاصل از این مزرعه نگذر
عمری است که مشتاق درو کردن زودم
کاری نکن ای ماه، که در چاه بیفتی
کافی است که آهی کشم از عمق وجودم
هرچند دلم پاره تر از جامه ی یوسف
افسون زلیخاست به هر تارم و پودم
چون دانه ی تسبیح که غلتیده، سرم را
بازیچه نپندار به هنگام سجودم
وقتی که قسم خورده ی این سوی چراغی
هر سو نرو ای دوست که من سخت حسودم...
✍ افشين علا
١٣٩٥/٠٢/١٩
كانال اشعار و مطالب افشين علا
👇👇👇👇👇👇👇👇
✨ @afshinala ✨