چگونه بازماندگان همسنگران خود را فراموش می کنیم ؟
ایام عید از افق زندگی ها در حال دمیدن است، انسان های زنده از روز های خوشی لذت می برند و لحظات فراموش ناشدنی را ثبت خاطرات شیرین می کنند، آمد آمد عید است، همه با شور و شوق در حال آمادگی برای روزهای عید هستند، خانواده ها به اندازهء توان و قدرت، آرمان و آرزوی جشن و خوشی را به سر می پرورانند. پدران به فرمایش های فرزندان شان گوش فرا داده اسباب و امکانات عیدی شان را فراهم می سازند، اما……… آیا برادر مسلمان ما به خانه ها و کلبه های که با وی همسایه است و یا در ده و قریه اش واقع است و از لابلای آن خانه ها دودهای سیاه غم و مصیبت بلند می شود، نگاهی کرده است ؟
آیا آن برادر مجاهد و مسئول ما به فرزندان و بیوه زنان آن همسنگران شهید خود که دیروز در سنگرهای داغ جهاد با هم می رزمیدند و در میادین مبارزه همانند ستاره می درخشیدند، فکر و اندیشه ای نموده است ؟ و یا اینکه آن همه رفاقت، قربانی ها و فداکاری های همسنگران شهید خود را در طاق های نسیان گذاشته است ؟
آیا هرگاه در روز پر میمنت عید با پوشیدن لباس جدید، خرامان خرامان به سوی عیدگاه می رود و هرگاه پس از ادای نماز عید به فکر اینکه پسران و دختران نازدانه ام در انتظار آغوش من اند به سوی خانه حرکت می کند، از خانهء مملو از درد و غم برادر شهیدش خبر دارد که چه رنج های به سراغ اش آمده است ؟ معلوم نیست آن فرزند شهید که یکزمان مثل فرزندان تو به وجود پدر مهربانش می بالید و به عطوفت پدر بزرگوارش می نازید، بر تن خود لباسی نو، بلکه آیا لباسی کهنه ای هم دارد یا نه ؟ میوه و نقل عیدی نه، بلکه آیا برای خوردن پارچهء نانی در دسترخوان دارد یا نه ؟ آیا کسی برای در آغوش گرفتن به سمت دروازه و خانه اش نمودار می شود یا خیر ؟
برادر مجاهدم !
این امتحان و آزمون بزرگی هست، برادر همسنگرت بخاطر رضای رب مهربان، به نرخ جان عزیز و پیکر نازکش سنگر جهاد را زنده نگهداشت، امروز اگر چه در پهلوی تو قرار ندارد و لیکن انصاف نیست که وی را فراموش بکنی، به ناز و ادای فرزندان خود چنان مدهوش شوی که از حال زار یتیمان و بیوه زنان همسنگران خود بی خبر بمانی، باید در همه روزها و به ویژه در در روزهای عید توجهی به خانواده و بازماندهء برادر شهید خود داشته باشی و جویای احوال آن ها شوی، به سراغ اطفال افسرده حال همسنگر شهید خود برو و دست مهربانی و شفقت را بالای سر شان بگذار، تا باشد از میزان غم و اندوه شان قدری کاسته باشی، به حد توان کفالت مالی و تربیوی آنان را بکن، تا شود مصداق قول گهر بار رسول الثقلین و پدر ایتام (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار بگیری، آن رحمت جهانیان (صلی الله علیه وسلم) فرموده است : « من و کفالت کنندهء یتیم در جنت نزدیک هستیم، مثل نزدیکی انگشت های وسطی و سبابه ».
در اخیر، خجسته ترین ایام عید را توأم با عبادات به کافهء ملت مسلمان جهان بالخصوص به ملت مجاهد و رنج دیده افغانستان و بالاخص به خوانواده های محترم شهداء و اسراء اسلام که در قید و بند ظالمان قرار دارند، تبریک و تهنیت عرض می نمایم
http://alemarahdari.net/?p=85033
ایام عید از افق زندگی ها در حال دمیدن است، انسان های زنده از روز های خوشی لذت می برند و لحظات فراموش ناشدنی را ثبت خاطرات شیرین می کنند، آمد آمد عید است، همه با شور و شوق در حال آمادگی برای روزهای عید هستند، خانواده ها به اندازهء توان و قدرت، آرمان و آرزوی جشن و خوشی را به سر می پرورانند. پدران به فرمایش های فرزندان شان گوش فرا داده اسباب و امکانات عیدی شان را فراهم می سازند، اما……… آیا برادر مسلمان ما به خانه ها و کلبه های که با وی همسایه است و یا در ده و قریه اش واقع است و از لابلای آن خانه ها دودهای سیاه غم و مصیبت بلند می شود، نگاهی کرده است ؟
آیا آن برادر مجاهد و مسئول ما به فرزندان و بیوه زنان آن همسنگران شهید خود که دیروز در سنگرهای داغ جهاد با هم می رزمیدند و در میادین مبارزه همانند ستاره می درخشیدند، فکر و اندیشه ای نموده است ؟ و یا اینکه آن همه رفاقت، قربانی ها و فداکاری های همسنگران شهید خود را در طاق های نسیان گذاشته است ؟
آیا هرگاه در روز پر میمنت عید با پوشیدن لباس جدید، خرامان خرامان به سوی عیدگاه می رود و هرگاه پس از ادای نماز عید به فکر اینکه پسران و دختران نازدانه ام در انتظار آغوش من اند به سوی خانه حرکت می کند، از خانهء مملو از درد و غم برادر شهیدش خبر دارد که چه رنج های به سراغ اش آمده است ؟ معلوم نیست آن فرزند شهید که یکزمان مثل فرزندان تو به وجود پدر مهربانش می بالید و به عطوفت پدر بزرگوارش می نازید، بر تن خود لباسی نو، بلکه آیا لباسی کهنه ای هم دارد یا نه ؟ میوه و نقل عیدی نه، بلکه آیا برای خوردن پارچهء نانی در دسترخوان دارد یا نه ؟ آیا کسی برای در آغوش گرفتن به سمت دروازه و خانه اش نمودار می شود یا خیر ؟
برادر مجاهدم !
این امتحان و آزمون بزرگی هست، برادر همسنگرت بخاطر رضای رب مهربان، به نرخ جان عزیز و پیکر نازکش سنگر جهاد را زنده نگهداشت، امروز اگر چه در پهلوی تو قرار ندارد و لیکن انصاف نیست که وی را فراموش بکنی، به ناز و ادای فرزندان خود چنان مدهوش شوی که از حال زار یتیمان و بیوه زنان همسنگران خود بی خبر بمانی، باید در همه روزها و به ویژه در در روزهای عید توجهی به خانواده و بازماندهء برادر شهید خود داشته باشی و جویای احوال آن ها شوی، به سراغ اطفال افسرده حال همسنگر شهید خود برو و دست مهربانی و شفقت را بالای سر شان بگذار، تا باشد از میزان غم و اندوه شان قدری کاسته باشی، به حد توان کفالت مالی و تربیوی آنان را بکن، تا شود مصداق قول گهر بار رسول الثقلین و پدر ایتام (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار بگیری، آن رحمت جهانیان (صلی الله علیه وسلم) فرموده است : « من و کفالت کنندهء یتیم در جنت نزدیک هستیم، مثل نزدیکی انگشت های وسطی و سبابه ».
در اخیر، خجسته ترین ایام عید را توأم با عبادات به کافهء ملت مسلمان جهان بالخصوص به ملت مجاهد و رنج دیده افغانستان و بالاخص به خوانواده های محترم شهداء و اسراء اسلام که در قید و بند ظالمان قرار دارند، تبریک و تهنیت عرض می نمایم
http://alemarahdari.net/?p=85033