♦ بی هیچ مقدمهای ... شماره اول و داستان جلد آن
«داستان جلد» داستانی است برای دستها؛ برای دستهایی که سرخوشانه خود را حائل و سپری کردهاند تا به مدد دستها عیشی ناقص نشود.
حافظ روزگاری سرود که
مددی گر به چراغی نکند آتش طور
چارۀ تیره شب وادی ایمن چه کنم
ما در این دستها داستانی از یک چاره میبینیم. دستهایی که نه آتشطور آنان را مشتعل و گرم کرده است و نه مددی بیش از شعلۀ نحیف یک فندک دارند اما چنان خود را در برابر تیرۀ شبِ آلامِ زیستن حفاظ کردهاند که صاحب دستها و چشمانشان سرخوشانه با ما سخن میگویند و به ما فخر میفروشند. داستان ما داستان همین دستها است. همانها که برای ما ترجمان تهور و زیستنی «فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب»اند. کنایهای چنان مصرح که اگر آن را از بار الهیاتی آن تهی کنیم، تنها صاحبان این دستها و چشمهای سرخوش لایق آن میشوند. داستان دستهایی که بیباکانه خود و صاحبش را به رخ ما میکشند که ببینید چگونه تصاویر مسلط در ذهن شما از زیستن را به چالش میکشیم. داستان ما همین دستها و صاحبان آنها است. همان دستهایی که چشمها به پشتوانۀ آن سرخوشی را بازتاب میدهند. داستان جلد برای این دست و چشم عبارت نارسایی است. ما تنها آینۀ آن تلالو خوشی چشمها و حریمداری دستهاییم.
📚اندیشهٔ آینده، مجلهای برای مسائل جامعهٔ ایران
🆔 @andisheayande_mag
«داستان جلد» داستانی است برای دستها؛ برای دستهایی که سرخوشانه خود را حائل و سپری کردهاند تا به مدد دستها عیشی ناقص نشود.
حافظ روزگاری سرود که
مددی گر به چراغی نکند آتش طور
چارۀ تیره شب وادی ایمن چه کنم
ما در این دستها داستانی از یک چاره میبینیم. دستهایی که نه آتشطور آنان را مشتعل و گرم کرده است و نه مددی بیش از شعلۀ نحیف یک فندک دارند اما چنان خود را در برابر تیرۀ شبِ آلامِ زیستن حفاظ کردهاند که صاحب دستها و چشمانشان سرخوشانه با ما سخن میگویند و به ما فخر میفروشند. داستان ما داستان همین دستها است. همانها که برای ما ترجمان تهور و زیستنی «فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب»اند. کنایهای چنان مصرح که اگر آن را از بار الهیاتی آن تهی کنیم، تنها صاحبان این دستها و چشمهای سرخوش لایق آن میشوند. داستان دستهایی که بیباکانه خود و صاحبش را به رخ ما میکشند که ببینید چگونه تصاویر مسلط در ذهن شما از زیستن را به چالش میکشیم. داستان ما همین دستها و صاحبان آنها است. همان دستهایی که چشمها به پشتوانۀ آن سرخوشی را بازتاب میدهند. داستان جلد برای این دست و چشم عبارت نارسایی است. ما تنها آینۀ آن تلالو خوشی چشمها و حریمداری دستهاییم.
📚اندیشهٔ آینده، مجلهای برای مسائل جامعهٔ ایران
🆔 @andisheayande_mag