«ماضی نقلی در گفتارینویسی»
در شکستهنویسی، یا به تعبیر درستترِ استاد بهروز صفرزاده «گفتارینویسی»، بهتر است تمایزِ ماضی نقلی را از ماضی مطلق نشان دهیم:
«بریدم» و «بریدهم»، چه در معنا و چه در تکیه، تفاوت دارند.
حال، برای دریافتنِ اینکه مرادِ نویسنده کدامیک بوده، میتوان از بافت و نشانههای دیگرِ جمله کمک گرفت:
من هنوز نفهمیدهم.
من هرگز نفهمیدم.
اما همیشه قیدی یا نشانهای نیست که بتوانیم ماضی نقلی را از ماضی مطلق بازشناسیم. مثلاً اگر یکی از اشخاص داستان گفته باشد: «دیگه نرفتم»، میفهمیم که مرادش ماضی مطلق است، ولی اگر بگوید «نرفتم»، نمیفهمیم که نویسنده کدام زمان را در نظر داشته. در این صورت، راهی جز این نیست که کل پاراگراف را بخوانیم و، به تناسب سیاق جمله، زمان فعل را تشخیص دهیم.
هومن عباسپور
@anjomanvirastaran
در شکستهنویسی، یا به تعبیر درستترِ استاد بهروز صفرزاده «گفتارینویسی»، بهتر است تمایزِ ماضی نقلی را از ماضی مطلق نشان دهیم:
«بریدم» و «بریدهم»، چه در معنا و چه در تکیه، تفاوت دارند.
حال، برای دریافتنِ اینکه مرادِ نویسنده کدامیک بوده، میتوان از بافت و نشانههای دیگرِ جمله کمک گرفت:
من هنوز نفهمیدهم.
من هرگز نفهمیدم.
اما همیشه قیدی یا نشانهای نیست که بتوانیم ماضی نقلی را از ماضی مطلق بازشناسیم. مثلاً اگر یکی از اشخاص داستان گفته باشد: «دیگه نرفتم»، میفهمیم که مرادش ماضی مطلق است، ولی اگر بگوید «نرفتم»، نمیفهمیم که نویسنده کدام زمان را در نظر داشته. در این صورت، راهی جز این نیست که کل پاراگراف را بخوانیم و، به تناسب سیاق جمله، زمان فعل را تشخیص دهیم.
هومن عباسپور
@anjomanvirastaran