٬ میدانستم توان باور احساسات من را با کلمات خردهریز نداری، پس کتابخانهی بخش عاشقانه و اشعار را از زمانِ هلال ماه تا سحرگاه گشتم و توانستم شعری برای وصف عشقِ خود به تو پیدا کنم و نامه را تکمیل کنم :
◝شبِ گذشته شتابان به رهگذارِ تو بودم
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم
نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم
خمار و سست ولی سخت بیقرار تو بودم.◜
– شعر از ' شهریار ، خمار انتظار.