میپرید تو چاله ای که با آب بارون پر شده بود
میگفت دارم رو ابرا راه میرم
میگفتم این آبه بارونه
میگفت اینام یه روز ابر بودن دیگه!
●∀Ƨ Proxy● | پروکسی
میگفت دارم رو ابرا راه میرم
میگفتم این آبه بارونه
میگفت اینام یه روز ابر بودن دیگه!
●∀Ƨ Proxy● | پروکسی