💟 پیتِ نفت
🔅 پیت نفت در دستش بود. گفتم: "مادرجون! کجا با پیت نفت؟!" گفت: "میبرمش برای همسایهی کوچه بالایی." گفتم: "سرمای زمستون داره میرسه، اون وقت چهارتا قطره نفت رو هم داری یزل و بخشش میکنی؟" گفت: "مادرجون! اون یه پیرزن تنهاست."
⭕️ #ارتباطاتاجتماعی
📝 روای: مادر شهید یوسف مداح
📚 #بهرنگصبح، ص ۱۰۱
🌸شادی روح شهدا صلوات🌸
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
@berangesobh_96
🔅 پیت نفت در دستش بود. گفتم: "مادرجون! کجا با پیت نفت؟!" گفت: "میبرمش برای همسایهی کوچه بالایی." گفتم: "سرمای زمستون داره میرسه، اون وقت چهارتا قطره نفت رو هم داری یزل و بخشش میکنی؟" گفت: "مادرجون! اون یه پیرزن تنهاست."
⭕️ #ارتباطاتاجتماعی
📝 روای: مادر شهید یوسف مداح
📚 #بهرنگصبح، ص ۱۰۱
🌸شادی روح شهدا صلوات🌸
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
@berangesobh_96