فکر کردم که موجودات فضایی باید کم کم خود را نشان دهند تا آدمها کم کم به آنها عادت کنند، و بالاخره یک روز علنی شوند.

"ما همچین کاری نمی کنیم، اگر بخواهیم، خود را آشکارا ابراز میکنیم... همین الآن سه دلیل برای عاقلانه نبودن این کار آوردم. اینهم یک دلیل دیگر، دلیل اصلی: قوانین ما این کار را منع کرده است."
"کدام قوانین؟"
"قوانین کیهانی. در دنیای شما قوانینی وجود دارد، نه؟ در دنیاهای رشد یافته نیز قوانینی کلی وجود دارند که همه باید آنها را محترم بشمارند. یکی از این قوانین می گوید که حق مداخله در دنیاهای رشد نایافته را نداریم."

"رشد نایافته؟"
"وقتی دنیایی منطبق با قانون بنیادی عالم زندگی نکند، آن را رشدنایافته می خوانیم."

"این حرفها یعنی چی؟"

"همه دنیاهایی که موجودات آن مطابق با آن قانون بنیادی زندگی میکنند، دیر یا زود، مرز مابین خود را برداشته و دولتی واحد تشکیل دادند، آنها به طور صلح آمیز، برادرانه و هماهنگ، هر جا را دارند با همدیگر سهیم میشوند. این یعنی زندگی مبتنی بر اصل بنیادین کیهانی. دنیای رشد یافته یعنی همین"

"خوب نفهمیدم، آن قانون بنیادین کدام است؟..."

می بینی؟ هرگز حتی در مورد آن نشنیدی."
در حالیکه به من می خندید، گفت: "ای رشد نایافته."


ولی من فقط یک بچه ام... فکر میکنم آدم بزرگ ها باید چیزهایی در این مورد شنیده باشند. دانشمندها، رئیس جمهورها و غیره..."

امی قاه قاه خندید. "بزرگترها؟ دانشمندها؟ رئیس جمهورها؟ نه غیر ممکنه!"

" اونها رهبران کشورها هستند، چطور ممکنه در مورد این قانون، چیزی نشنیده باشند؟"

"آره، این چیزیه که در دنیای تو می گذرد. به همین دلیله که در آن شادی تا این اندازه کمه."
"ولی قانون چیه؟"

"بعداً در موردش میگم."
"واقعاً؟"

"از اینکه قرار بود چیزی را بدانم که کمتر کسی میداند، هیجان زده بودم.

به شوخی گفت: "البته اگر بچه خوبی باشی."

به ممنوع بودن مداخله در سیارات رشد نایافته فکر میکردم.

با تعجب داد زدم:"پس تو داری این قانون را می شکنی!"

"احسنت! تو به این نکته جزئی بی توجه نبودی."

"معلومه که نبودم. اول گفتی که مداخله ممنوعه. و با این حال داری با من حرف می زنی...این یک جور مداخله است... مگه نه؟" 🌸ادامه دارد... ✨🙏🏻پیروزی نور نزدیک است🙏🏻✨ @boedpanjom