🔸منظورت چيه که استعفا میدی؟ چرا؟ همهچيز خوب پيش رفت. تو که دیگه سرطان نداری.
🔹میدونی که زندگی همهمون به يه مو بنده؟
🔸ولی تو از شر اون وضعيت خلاص شدی. بايد جشن بگيری.
🔹اصلاً میتونی بفهمی همهچيز چقدر بیمعنيه؟ منظورم همهچيزه. زندگیمون، کارمون، تمام دنيا... پوچ و بیمعنيه.
🔸آره، ولی تو ديگه نمیميری.
🔹نه، الان ديگه نمیميرم. ولی وقتی از بيمارستان دويدم بيرون، بهخاطر اينکه حالم خوب شده بود، خيلی هيجانزده بودم. داشتم به طرف پايين خيابون میدويدم که يهو وايسادم، چون يه چيزي بهم تلنگر زد که خيلیخب، امروز نمیميرم. حالم خوبه، فردا هم نمیميرم. ولی درنهايت، يه روز میميرم.
🔸تازه اينو فهميدی؟
🔹نه، تازه نفهميدم. هميشه اينو میدونستم، ولي نذاشتم ذهنمو به خودش مشغول کنه. چون فکر کردن به اين جور چيزا واقعاً وحشتآوره. میتونم يه چيزی بهت بگم؟ يه راز؟
🔸آره حتماً.
🔹هفتهی پيش، رفتم به يه فروشگاه و يه دونه تفنگ خريدم. میخواستم اگه تومور داشتم خودمو بکُشم... تنها چيزی که شايد منصرفم کرد... شايد. اين بود که پدر و مادرم با اين کارم نابود میشدن. و مجبور بودم اول به اونا شليک کنم. و بعدش به عمه و عموم. قتلعام به راه میافتاد...
🔸خب، اين اتفاقات ممکنه براي همه ما پيش بياد.
🔹به اين معنی نيست که همه چيز برات تموم شده؟ چون ميتونه لذت تمام لذت زندگی رو ازت بگيره، من میميرم، تو میميري...
🔹Hannah and Her Sisters (1986)
#دیالوگ
@caulfild
🔹میدونی که زندگی همهمون به يه مو بنده؟
🔸ولی تو از شر اون وضعيت خلاص شدی. بايد جشن بگيری.
🔹اصلاً میتونی بفهمی همهچيز چقدر بیمعنيه؟ منظورم همهچيزه. زندگیمون، کارمون، تمام دنيا... پوچ و بیمعنيه.
🔸آره، ولی تو ديگه نمیميری.
🔹نه، الان ديگه نمیميرم. ولی وقتی از بيمارستان دويدم بيرون، بهخاطر اينکه حالم خوب شده بود، خيلی هيجانزده بودم. داشتم به طرف پايين خيابون میدويدم که يهو وايسادم، چون يه چيزي بهم تلنگر زد که خيلیخب، امروز نمیميرم. حالم خوبه، فردا هم نمیميرم. ولی درنهايت، يه روز میميرم.
🔸تازه اينو فهميدی؟
🔹نه، تازه نفهميدم. هميشه اينو میدونستم، ولي نذاشتم ذهنمو به خودش مشغول کنه. چون فکر کردن به اين جور چيزا واقعاً وحشتآوره. میتونم يه چيزی بهت بگم؟ يه راز؟
🔸آره حتماً.
🔹هفتهی پيش، رفتم به يه فروشگاه و يه دونه تفنگ خريدم. میخواستم اگه تومور داشتم خودمو بکُشم... تنها چيزی که شايد منصرفم کرد... شايد. اين بود که پدر و مادرم با اين کارم نابود میشدن. و مجبور بودم اول به اونا شليک کنم. و بعدش به عمه و عموم. قتلعام به راه میافتاد...
🔸خب، اين اتفاقات ممکنه براي همه ما پيش بياد.
🔹به اين معنی نيست که همه چيز برات تموم شده؟ چون ميتونه لذت تمام لذت زندگی رو ازت بگيره، من میميرم، تو میميري...
🔹Hannah and Her Sisters (1986)
#دیالوگ
@caulfild