Репост из: ㅤ/ㅤ𝗉𝗉𝗅⸺𝖬꤀𝗇𝗌𝗍𝖾𝗋
Homicidal liu :
اسم : لیو وودز
لقب : هومیسایدال لیو - سالی
خانواده : مارگارت (مادر ، به قتل رسیده) - پیتر (پدر ، به قتل رسیده) - جف (برادر ، زنده)
موقعیت : قاتل زنجیرهای
قدرت ها : ردیابی - قدرت بدنی - سرعت زیاد - مخفی کاری
وضعیت : نامعلوم - شاید زنده
سرگرمی : کشتن مردم
اهداف : کشتن مردم تا حد ممکن
من برادرم رو به خاطر تلاش برای کشتنم بخشیدم. پافشاری اونو درک میکنم ، خودم بارها و بارها توی گذشته درگیر همین خواسته ها شدم. به هرحال من کی باشم که اونو قضاوت کنم؟
از داستان جف ، میشه فهمید لیو شخصیت محافظه کاری داشته و در واقعا تنها دوست واقعی جف بود.
سرنوشت لیو در واقع مشخص نیست ، داستان جف وقتی به لیو میگه که بره بخوابه به پایان میرسه و مشخص نمیشه واقعا لیو رو بعد از اون میکشه یا نه.
فندوم معتقدن سه گزینه وجود داره :
¹- لیو توسط جف به قتل میرسه
²- جف به برادرش اجازه میده بره و بخوابه
³- لیو بعد از حمله جف زنده میمونه
یکی از کاربر ها با در نظر گرفتن زنده موندن لیو داستانی دربارهش منتشر کرد.
لیو توی داستان ، موهای قهوه ای ، چشم های سبز و زخم های زیادی داره. وقتی جف سعی کرد برادرش رو بکشه و روده هاش رو بیرون بکشه ، لیو سعی کرده بود با رزاری -چیزی تو مایه تسبیح- جف رو خفه کنه ولی رزاری پاره میشه. بیلی و مادرش -همسایه هایی که تو داستان جف ، اونارو به تولد دعوت کرده بودن- صدای جیغ و داد لیو رو میشنون و بعد از اینکه جف فرار کرد ، میان که لیو رو نجات بدن.
اولین قتلی که لیو مرتکب شد همون موقع بود ، وقتی لیو رو به بیمارستان رسوندن اون بستری شد. یه روز پرستارش در مورد کاری که جف کرده بود صحبت میکرد و میگفت که جف یه هیولاست ، لیو هم عصبی شد و پرستار رو با ضربات چاقو به قتل رسوند. بعد از بیمارستان فرار کرد ، رفت خونه و چند تا وسیله برداشت ، بعد خونه رو آتیش زد و شهر رو ترک کرد.
با وجود اتفاقاتی که افتاد ، لیو بازم به برادرش اهمیت میداد و اون رو بخشیده بود.
قتل های لیو ، ممکنه تحت تاثیر سالی -شخصیت دیگهی لیو- باشه. سالی چشم هایی کاملا سیاه داره ، نسبتا اجتماعیه و به شدت روانپریشه. لیو شبی که با جف درگیر شد ، دچار بیماری چند شخصیتی شد و سالی ، شخصیتی هست که اون شب خلق شد.
سالی جف رو برادر خودش نمیدونه و میگه ازش متنفره ، ولی گاهی کارهایی میکنه که انگار میخواد از جف مراقبت کنه. اون حتی گاهی از جف میترسه و حالت های پارانوئید و بچگونهای نشون میده. سالی میگه فقط هفت سالشه ولی بزرگتر از سنش رفتار میکنه ، همچنین برای خود لیو خیلی ملاحظه میکنه چون بدن هاشون مشترکه. مثلا کسایی که لیو دوست داره رو نمیکشه چون میگه نمیخواد لیو رو افسرده کنه.
لیو توی اغلب فن آرت ها ، یه کت مشکی ، شلوار جین ابی تیره و شال راه راه خاکستری به تن داره.
لیو و سالی در واقع نقطه مقابل همدیگهن ، لیو محافظه کار ، مراقب و شجاعه و گاهی میتونه رک باشه ، اون از رویارویی با مردم نمیترسه ولی سعی میکنه با بقیه بدرفتاری نکنه. اما سالی رسما یه قاتل خشن ، شرور و خطرناکه که از پایان دادن به زندگی مردم لذت میبره.
لیو درست مثل برادرش قدرت بدنی زیادی داره و بادوام و انعطاف پذیره ، ممکنه لیو حتی وقتی جف داشت برای کشتنش تلاش میکرد ، قصدی برای آسیب زدن بهش نداشته باشه و از رزاری فقط برای دفاع از خودش استفاده کرده باشه.
نکته جالب اینه که لیو برخلاف جف ، هیچ دیالوگ جالبی نداره.