ي روز از گشادي بيش از حد نرفتم سر كار
مامانم فك كرد مريض شدم.
رف واسم شغلم و سوپ درست كرد
منم همراهيش كردم تا اين ك جدي مريض شدم
ميگم تلقين نكنيد چون تلقينم مجبور ميشه شمارو
مامانم فك كرد مريض شدم.
رف واسم شغلم و سوپ درست كرد
منم همراهيش كردم تا اين ك جدي مريض شدم
ميگم تلقين نكنيد چون تلقينم مجبور ميشه شمارو