✨یک بار نیز
ــ یادت اگر باشد ــ
وقتی تو، راهی سفری بودی
یک لحظه وای تنها یک لحظه
سر روی شانه های هم آوردیم
با هم گریستیم...
تنها نگاه بود و تبسم میان ما
ما پاک زیستیم!
ای سرکشیده از صدف سالهای پیش
ای بازگشته از سفر خاطرات دور
آن روزهای خوب
تو، آفتاب بودی
بخشنده، پاک، گرم
من، مرغ صبح بودم
ــ مست و ترانه گو ــ
اما در آن غروب کهاز هم جدا شدیم
شب را شناختیم
[ ای بازگشته ، فریدون مشیری ]
https://t.me/eligunluk
ــ یادت اگر باشد ــ
وقتی تو، راهی سفری بودی
یک لحظه وای تنها یک لحظه
سر روی شانه های هم آوردیم
با هم گریستیم...
تنها نگاه بود و تبسم میان ما
ما پاک زیستیم!
ای سرکشیده از صدف سالهای پیش
ای بازگشته از سفر خاطرات دور
آن روزهای خوب
تو، آفتاب بودی
بخشنده، پاک، گرم
من، مرغ صبح بودم
ــ مست و ترانه گو ــ
اما در آن غروب کهاز هم جدا شدیم
شب را شناختیم
[ ای بازگشته ، فریدون مشیری ]
https://t.me/eligunluk