Репост из: `𝘊𝘢𝘧𝘦 𝘓𝘪𝘵𝘦𝘳𝘢𝘵𝘶𝘳𝘦 𝘙𝘰𝘶𝘯𝘥𝘵𝘢𝘣𝘭𝘦
چه زیبا به اسمانی نگاه میکنیم که هیچوقت دستمان به ان نمیرسد ، به چیزی فکر میکنیم که هیچوقت نمیدانم ایا چیزی که فکر میکنیم و میبینیم واقعیت است یا صرفا توهمی زاده از مغز ، خصلت انسان همین است ، باور کردن و پذیرفتن
و ادم نماهایی هم نیاز به همین دارند تا توهمات خود را در غالب واقعیت ، ارزو ، رویا به تو القا کنند.
وقتی نقص در باور پذیرفتن پیدا کنی ، سرانجام طی سالیانی به معلقی و پوچ گرایی میرسی زیرا پارچ ابی از علامت سوال در کاسه ی مغزت خالی میشود و تو درمیان انها برای رسیدن به سطحی که بتوانی از غرق شدن رهایی یابی دستو پا خواهی زد ، انگاه تنها به خود تکیه کن ، چشم هارا بسته و ندای درون را صدا بزن ، به هیچ چیز فکر نکن زیرا تنها باعث میشوی صدای درون را نشنوی .
نور را که دیدی به سمتش برو انگاه من به تو نشان خواهم داد که سوراخ خرگوش چقدر عمیق میشه
و ادم نماهایی هم نیاز به همین دارند تا توهمات خود را در غالب واقعیت ، ارزو ، رویا به تو القا کنند.
وقتی نقص در باور پذیرفتن پیدا کنی ، سرانجام طی سالیانی به معلقی و پوچ گرایی میرسی زیرا پارچ ابی از علامت سوال در کاسه ی مغزت خالی میشود و تو درمیان انها برای رسیدن به سطحی که بتوانی از غرق شدن رهایی یابی دستو پا خواهی زد ، انگاه تنها به خود تکیه کن ، چشم هارا بسته و ندای درون را صدا بزن ، به هیچ چیز فکر نکن زیرا تنها باعث میشوی صدای درون را نشنوی .
نور را که دیدی به سمتش برو انگاه من به تو نشان خواهم داد که سوراخ خرگوش چقدر عمیق میشه