كه در بالا بعض لقبهاي امام تريدي ذكر شده،
شاگردان ماتریدی و کسانی است که پس از وی، تحت تاثیرش قرار گرفته اند. در این مرحله ، ماتریدی ابتدا در سمرقند به یک فرقه ی کلامی تبدیل گردید و پیروانش به نشر افکار استاد و امام خویش همت گماشتند و از آن دفاع نمودند و تالیفاتی به پیروی از مذهب امام ابوحنیفه در فروع ( احکام ) نگاشتند، بر این اساس عقیده ی ماتریدی در آن سرزمین ها، بیش از سایر مناطق دیگر رواج یافت. از مشهورترین پیروان این مکتب در این مرحله عبارتند از:
أبو القاسم إسحاق بن محمد بن إسماعيل الحكيم السمرقندي (342هـ) که به خاطرکثرت حکمت ها و موعظه هایش به ابو القاسم حکیم مشهور شد.
أبو محمد عبد الكريم بن موسى بن عيسى البزدوي (390هـ).
پس از آن، مرحله ی دیگری آمد که ادامه ی مرحله ی پیشین به شمار می آید. از برجسته ترین شخصیت های این مرحله عبارتند از:
أبو اليسر البزدوي [421ـ493هـ]: وی محمد بن محمد بن الحسين ابن عبد الكريم بود. بزدوی منسوب به « بزدوة » و به تعبیری دیگر « بزدة » است. او به قاضی صدر ملقب شد. وی پس از برادر بزرگش « علی بزدوی »، شیخ مذهب حنفیه بود و در سال 421 ه دیده به جهان گشود.
عده ی زیادی از شاگردان از شیخ أبو یسر بزدوی درس آموختند. از مشهورترین آنها فرزندش؛قاضی ابو المعانی أحمد و نجم الدین عمر بن محمد نسفی صاحب کتاب « عقائد نسفی» و دیگران است.
او در سال 333ه وفات یافت و در سمرقند به خاک سپرده شد. ماتریدی تالیفات زیادی در اصول فقه و تفسیردارد. از مشهورترین آن ها؛ « تإویلات أهل السنة أو تأویلات القرآن » است و در آن به متون قرآن کریم؛ خصوصاً آیات مرتبط با صفات می پردازد وآن متون را مطابق تأویلات و تعبیرات فرقه ی جهمیه بیان می کند. از مشهورترین کتاب هایش در علم کلام،« کتاب التوحید » می باشد که در آن نظریات کلامی خویش را نوشته است و باورهایش را در مورد مهمترین مسائل اعتقادی در این کتاب بیان می کند. مقصود وی از توحید همان توحید خالقیت و ربوبیت و خلاصه ای از توحید اسماء و صفات با تعطیل و صرف نظر کردن از بسیاری از صفات به دلیل تنزیه ( یعنی دور از تشبیه یا تجسیم ) و نفی تشبیه به سبک فرقه ی جهمیه و مخالف طریقه ی سلف صالح است. همچنین شرح کتاب « الفقه الأکبر» از امام ابو حنیفه به او نسبت داده می شود. او کتاب هایی در نقد و رد عقاید معتزله ( رد اصول خمسه ) وبرخی از فرق دیگر دارد.
#ابرار
شاگردان ماتریدی و کسانی است که پس از وی، تحت تاثیرش قرار گرفته اند. در این مرحله ، ماتریدی ابتدا در سمرقند به یک فرقه ی کلامی تبدیل گردید و پیروانش به نشر افکار استاد و امام خویش همت گماشتند و از آن دفاع نمودند و تالیفاتی به پیروی از مذهب امام ابوحنیفه در فروع ( احکام ) نگاشتند، بر این اساس عقیده ی ماتریدی در آن سرزمین ها، بیش از سایر مناطق دیگر رواج یافت. از مشهورترین پیروان این مکتب در این مرحله عبارتند از:
أبو القاسم إسحاق بن محمد بن إسماعيل الحكيم السمرقندي (342هـ) که به خاطرکثرت حکمت ها و موعظه هایش به ابو القاسم حکیم مشهور شد.
أبو محمد عبد الكريم بن موسى بن عيسى البزدوي (390هـ).
پس از آن، مرحله ی دیگری آمد که ادامه ی مرحله ی پیشین به شمار می آید. از برجسته ترین شخصیت های این مرحله عبارتند از:
أبو اليسر البزدوي [421ـ493هـ]: وی محمد بن محمد بن الحسين ابن عبد الكريم بود. بزدوی منسوب به « بزدوة » و به تعبیری دیگر « بزدة » است. او به قاضی صدر ملقب شد. وی پس از برادر بزرگش « علی بزدوی »، شیخ مذهب حنفیه بود و در سال 421 ه دیده به جهان گشود.
عده ی زیادی از شاگردان از شیخ أبو یسر بزدوی درس آموختند. از مشهورترین آنها فرزندش؛قاضی ابو المعانی أحمد و نجم الدین عمر بن محمد نسفی صاحب کتاب « عقائد نسفی» و دیگران است.
او در سال 333ه وفات یافت و در سمرقند به خاک سپرده شد. ماتریدی تالیفات زیادی در اصول فقه و تفسیردارد. از مشهورترین آن ها؛ « تإویلات أهل السنة أو تأویلات القرآن » است و در آن به متون قرآن کریم؛ خصوصاً آیات مرتبط با صفات می پردازد وآن متون را مطابق تأویلات و تعبیرات فرقه ی جهمیه بیان می کند. از مشهورترین کتاب هایش در علم کلام،« کتاب التوحید » می باشد که در آن نظریات کلامی خویش را نوشته است و باورهایش را در مورد مهمترین مسائل اعتقادی در این کتاب بیان می کند. مقصود وی از توحید همان توحید خالقیت و ربوبیت و خلاصه ای از توحید اسماء و صفات با تعطیل و صرف نظر کردن از بسیاری از صفات به دلیل تنزیه ( یعنی دور از تشبیه یا تجسیم ) و نفی تشبیه به سبک فرقه ی جهمیه و مخالف طریقه ی سلف صالح است. همچنین شرح کتاب « الفقه الأکبر» از امام ابو حنیفه به او نسبت داده می شود. او کتاب هایی در نقد و رد عقاید معتزله ( رد اصول خمسه ) وبرخی از فرق دیگر دارد.
#ابرار