امروز صبح رفتم بیرون هوا هنوز درس حسابی روشن نشده بود ؛
خیابون خالی بود ؛
دیدم یه ماشین داره میاد ، سرعتش زیاد بود ؛
انقدر که اگه می پریدی جلوش رو زمین می ریختی مثل ژله ؛
یه لحظه خواستم بپرم ؛
اما نتونستم ؛
تو اون حال مبهمم یهویی صورتت اومد جلو چشام ؛
تا به خودم بیام دیدم ماشینه رد شد ؛
تو منو هم از مرگ انداختی هم زندگی :))
#دوصت دارم
خیابون خالی بود ؛
دیدم یه ماشین داره میاد ، سرعتش زیاد بود ؛
انقدر که اگه می پریدی جلوش رو زمین می ریختی مثل ژله ؛
یه لحظه خواستم بپرم ؛
اما نتونستم ؛
تو اون حال مبهمم یهویی صورتت اومد جلو چشام ؛
تا به خودم بیام دیدم ماشینه رد شد ؛
تو منو هم از مرگ انداختی هم زندگی :))
#دوصت دارم