ابتکار ایران

🌎 تفوق #جغرافیای_اقتصادی بر #تحریم

🖋️ دیروز اوفک (دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا) مجوز عمومی 8D را صادر کرد. این مجوز عمومی، نقش آفرینی بانک های «پیشتر تحریم شدۀ روسی» در تسویه بانکی تراکنش های مرتبط با انرژی را مجاز اعلام می کند؛ این بانک ها عبارت اند از: Vnesheconombank، Sovcombank، Sberbank، VTB Bank، Alfa-Bank و از همه مهمتر بانک مرکزی فدراسیون روسیه ؛ ناگفته پیداست که یکی از حلقه های اصلی تجارت انرژی، تسویه مالی مربوط به آن است؛ زمانی که تسویه مالی مجاز می شود یعنی نیاز بوده تجارت انرژی تداوم یابد.

به بیان ساده تر، آمریکا مجوز می دهد صادرات انرژی روسیه به اروپا بدون اصطکاک تداوم یابد. پابرجا بودن #معاملۀ_کلان میان روسیه و اروپا و نیاز اتحادیه به انرژی روسیه باعث شده است جغرافیای اقتصادی بر تحریم غلبه کند. البته اگر روسیه عاقل باشد نباید در زمین مجوز آمریکا بازی کند. توضیح در مورد این گزاره را به یادداشت دیگری موکول میکنیم.

اما دلالت رویداد فوق برای اقتصاد ایران چست؟ اقتصاد ایران تا سال 2012، یک معاملۀ کلان با بلوک غرب داشت؛ صادرات نفت در برابر واردات لوازم توسعه . اما از سال 2012 و به موجب حرکت آمریکا به سمت تراز کردن صادرات و واردات انرژی خود، آن معاملۀ کلان میان ایران و بلوک غرب از بین رفت؛ به عبارت دیگر، در همان سال، نقش سابق ایران در عرصه بین الملل از دست رفت و تحریم را می توان نمود اضمحلال آن معاملۀ کلان تلقی کرد.

📍تا زمانی که اقتصاد ایران نتواند نقش جدیدی برای خود در عرصه بین الملل تعریف کند تحریم پابرجا خواهد ماند و درآمد سرانه کشور روز به روز کاهش خواهد یافت. بر این اساس، خنثی سازی تحریم صرفا از طریق جانمایی جدید اقتصاد ایران در عرصه بین الملل میسر می شود. مذاکره برای رفع حقوقی تحریم، پاسخی غیردقیق به پدیده تحریم است. (در مورد این گزاره، بیشتر سخن خواهیم گفت.)

سیاست های انضباطی صِرف، اقتضای دوره زیست نفتی (دوره پابرجایی معاملۀ کلان میان ایران و بلوک غرب) بود . در شرایط حاضر، نیاز اقتصاد ایران، جانمایی جدید در عرصه بین الملل است. اقتصاد را روی زمین دریابیم.

✅ جانمایی جدید تنها از طریق طرح ریزی مجموعه ای از پروژه های کلان در قالب زنجیره های ارزش منطقه ای و فرامنطقه ای و در راستای افزایش درهم تنیدگی اقتصادی میسر خواهد شد؛ پروژه هایی که چند ویژگی مشخص داشته باشند:

1. جایگیری پروژه‌ها و پرونده‌ها در پهنه‌های جغرافیایی به‌هم‌پیوسته و در نسبت با زنجیره‌های ارزش منطقه و فرامنطقه؛ نه صرفاً پرونده‌هایی که در روابط بین دوکشوری تعریف می‌شوند؛
2. طراحی نگاشت نهادی داخلی منعطف و دارای قابلیت تصمیم‌گیری و اجرا در نسبت با پرونده‌های برون‌مرزی؛
3. همسازی و سازگاری استراتژی توسعه صنعتی، برنامه توسعه خطوط انرژی و مسیرهای لجستیکی و در نهایت برنامه آمایش سرزمین کشور با پروژه‌های راهبردیِ تعریف‌شده؛ توضیح اینکه استراتژی توسعه صنعتی، توسعه خطوط انرژی و مسیرهای لجستیکی و برنامه آمایش سرزمین کشور باید با نگاه به جایگاه بین‌المللی کشور تعریف شوند نه اینکه در تدوین برنامه‌های فوق، صرفاً پهنه جغرافیایی خودِ کشور و ظرفیت استان‌ها (با مرزبندی‌های ناکارآمد فعلی) مدنظر قرار گیرد.
4. سازگار بودن پروژه‌های راهبردی برون‌مرزی با یکدیگر؛ سازگاری به این معنا که هر یک از پروژه‌های برون‌مرزی تعریف شده اولاً باید بتواند یک یا چند نیاز برون‌مرزی کشور را مرتفع کند ثانیاً پیاده‌سازی آن، چالش و مخاطره‌ای برای اجرای سایر پروژه‌های برون‌مرزی ایجاد نکند؛ به بیان دقیق‌تر، مجموعه پروژه‌های تعریف شده باید در یک سازگاری و هارمونیِ از بیرون به داخل (کل به جزء یا از محیط بین‌المللی ایران به داخل کشور)، مجموعه‌ای از ابزارهای توازن‌بخش را در نسبت با کنشگران بین‌المللی در اختیار نهاد قدرت در کشور قرار دهد.


🔰 نتیجه آنکه در راهبرد جانمایی جدید، جغرافیای اقتصادی باید سرفصل مشترک تمام سیاستگذاری های ایران باشد ...

#جانمایی_جدید
#خروج_از_زیست_نفتی
#خنثی_سازی_تحریم


⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید👇
@ebtekareiran

🔆 در آستانه فروپاشی

🖋️ #ترجمه_و_تلخیص از گزارش Joris Teer و Mattia Bertolini در مورد وضعیت اکوسیستم نیمه‌هادی ها و مواد خام حیاتی و لزوم تقویت جایگاه اروپا در این اکوسیستم.

📍جهت مطالعه تلخیص کامل‌تر از گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه کنید.

🔰بریده هایی از گزارش👇

🔶 نیمه‌هادی‌‌ها و مواد خام حیاتی (CRM) را به عنوان نفت قرن 21ام توصیف کرده‌اند. نیمه‌هادی‌ها نقش انکارناپذیری در ایجاد یک اقتصاد دیجیتال دارند. رایانه‌ها، گوشی‌های هوشمند، اتوموبیل‌ها و جت‌های جنگنده همه به تراشه‌ نیازمند هستند. همچنین نیمه‌هادی‌ها در گذار از انرژی فسیلی به انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی نقش حیاتی دارند.

🔷 در یک گام عقب‌تر،‌ فرایند تولید نیمه‌هادی به دامنه متنوعی از مواد خام (CRM) متکی است. قیمت این مواد در حال افزایش است و برخی از این مواد نیز نایاب شده‌اند. تغییر تولید نفت و گاز به انرژی‌های سبز، مانند پنل‌های خورشیدی یا توربین‌های بادی را می‌توان به «تغییر وابستگی از سوخت‌های فسیلی به فلزات» خلاصه کرد. نه تنها گذار انرژی، بلکه گذار دیجیتال نیز همانند تولیدات مربوط به صنایع دفاعی و سایر عوامل، تقاضا برای CRM را افزایش می‌دهند. بنابراین بهم پیوستگی اکوسیستم نیمه‌هادی و CRM پایه‌های اقتصاد امروزی را شکل می‌دهند.

🔶 در پنج و ده سال آینده این وابستگی‌های وارداتی تا چه حد پایدار خواهند بود؟ در طول دهه گذشته روابط بین هلند، اتحادیه اروپا و متحدانشان در یکسو، و روسیه و چین در سوی دیگر، رو به وخامت بوده است. تا به امروز (سپتامبر 2022)، تنها رابطه با روسیه به فروپاشی انجامیده است. فروپاشی یا نقطه شکست، زمانی است که اصطکاک در روابط بین ملت‌ها – معمولاً به دلیل تنش‌های نظامی – آنچنان ناخوشایند می‌شود که کشورها دیگر تمایلی به عرضه منابع حیاتی به اقتصاد رقیب‌شان ندارند. برخلاف رابطه روسیه – اروپا، رابطه چین – اروپا هنوز به نقطه شکست نرسیده است؛ اما از آن دور نیست.

🔷 مطابق تشکیل بلوک‌های قدرت جدید همگام با ازبین‌رفتن اعتماد بین بلوک‌های صنعتی دنیا، زنجیره تأمینِ کارای جهانی نیز، ریسک‌های عرضه را پیش روی خود می‌بیند و در دنیایی که رقابت شدید بین ابر قدرت‌ها، امنیت اقتصادی هر یک از قطب‌ها را تهدید می‌کند، باید به تأمین امنیت عرضه اولویت داده شود.

#دیدگاه: قطب‌بندی جدید در جهان به ایجاد جهانی با دو استاندارد اقتصادی خواهد انجامید؛ تلاش این دو قطب در جهت ایجاد زنجیره تأمین مستقل در حوزه نیمه‌هادی‌‎ها به احتمال زیاد منجر به ایجاد انقلاب صنعتی نسل چهارِ شرقی و غربی خواهد شد؛ یعنی دو انقلاب صنعتی با استانداردهای موازی؛ این رویداد مجددا قطب‌بندی را تشدید خواهد کرد. یک نکته مهم که گزارش به صورت ضمنی بدان اشاره می‌کند آن است که حرکت از نقطه فعلی (زنجیره تأمین جهانی شده) به نقطه پیش بینی شده (یعنی شکل گیری زنجیره تأمین‌ شرقی و زنجیره تأمین غربی) یک پنجره فرصت برای قطب شرقی جهان ایجاد میکند به طوری که زنجیره شرقی می تواند در روز مبادا ضربه لازم را بر قطب غربی وارد کند؛ این گمانه زنی از آن جهت است که دسترسی قطب شرقی به مواد اولیۀ مرتبط با نیمه هادی ها گسترده تر است.

⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید👇
@ebtekareiran

🔆 پیش به سوی متنوع سازی سبدهای ارزی؟

🖋️ #ترجمه_و_تلخیص از یادداشت Barry Eichengreen در مجله Foreign Affairs در مورد مشکلات ناشی از تقویت یک‌جانبه دلار و لزوم متنوع‌سازی ذخایر ارزی کشورها.
🔰بریده هایی از گزارش👇
📍جهت مطالعه تلخیص کامل‌تر از گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه کنید.

🔶 دلار روند صعودی و پوند روند نزولی دارند. اما تنها یکی از این تغییرات برای اقتصاد جهانی مهم است. نرخ‌های بهره بالا دغدغه اصلی صاحب‌خانه‌های انگلیسی است که وام خرید مسکن با نرخ بهره متغیر دریافت کرده‌اند.

🔷 ضعف پوند به تدریج اعتماد به لیز تراس، نخست وزیر انگلیس را نیز مخدوش کرد. ولی به هر حال همه این موارد که بیان شد، تنها مشکلاتی محلی برای بریتانیا هستند، نه مشکلاتی جهانی. بریتانیا تنها سه درصد تولید ناخالص داخلی جهان را شامل می‌شود. پوند انگلیس، با آن همه عقبه، کمتر از پنج درصد ذخایر بانک‌های مرکزی دنیا از کل ذخایر ارزی خارجی شناسایی‌شده را پوشش می‌دهد. بانکهـا احتمـالا ارزهـای مطمئن‌تـری را جایگزیـن پونـد می‌کننــد. ایــن شــک فراگیــر نســبت بــه پونــد، یــک مســئله جــدی بــرای بریتانیــا اســت؛ بــدان جهــت کــه پونــد، همچنــان نشــان از پولــی ضعیــف و هزینه‌هــای اسـتقراضی بـالا دارد.

🔶 برای همه کشورها، افزایش ارزش دلار، مسئله‌ای جدی است. افزایش ارزش دلار، مشکلات مشقت‌باری از حیث ثبات بدهی برای کشورهای با درآمد پایین یا متوسط ایجاد می‌کند. اکثر بدهی شرکتیِ این کشورها که در دستان سرمایه‌گذاران خارجی است، دلاری است. وقتی دلار صعودی است، بازپرداخت اصل و سود این بدهی‌ها بسیار دشوار است.

🔷 علاوه بر این، چون قیمت‌های جهانی کالا به دلار تعیین می‌شوند، با کاهش ارزش ارزهای محلی، هزینه واردات افزایش می‌یابد. این دینامیسم، به تورم منجر می‌شود. از این رو تعداد فزاینده‌ای از بانک‌های مرکزی در بازار ارزهای خارجی دخالت می‌کنند. آن‌ها از ذخایر دلاری خود استفاده می‌کنند تا ارز محلی خود را بخرند و از آن حمایت کنند. از طرفــی اگــر بانکهــای مرکــزی از ایــن دلارهــا بــرای مداخلــه در بــازار ارز اســتفاده کننــد، عمـلا ایــن دلارهــا بــه آمریــکا بــاز می‌گردنــد. تنهـا راه مطمئـن حمایـت کشـورها از ارزهایشـان در برابـر دلار، افزایـش نـرخ بهـره اسـت، امری که با وجود افزایش‌های اخیر در دسترس آنان نیست.

🔶 بـه نظـر میرسـد تنهـا راه مطمئـن حمایـت کشـورها از ارزهایشـان در برابـر دلار، افزایـش نـرخ بهـره اسـت. اما این گزینه با وجود افزایش‌های پیشین در دسترس نیست، در بلنــد مــدت، راه حــل ایــن اســت کــه بانکهــای مرکــزی ذخایــر خــود را متنــوع کننــد و کشــورها تراکنشهـای خـود را بـه ارزهایـی ماننـد ارزهـای منطقـه یــورو، چیــن و اقتصادهــای کوچکتــر انجــام دهنــد.


#دیدگاه: به نظر می‌رسد آمریکا یک انتحار بزرگ را صورت داده است؛ از طرفی برای کاهش ارزش نفت و طلا در راستای مدیریت فضای پساجنگِ اوکراین، ارزش دلار را افزایش داد ولی از طرف دیگر فاکتورهای اساسی‌ای نظیر کاهش ذخایر راهبردی نفت آمریکا در ماه‌های آتی بر این تصمیم سایه خواهند انداخت. آمریکا یکبار از این تله با پیمان پلازا در دهه 80 رهایی یافت ولی این گزینه دیگر با وجود چین در دسترس این کشور نخواهد بود. نتیجه‌گیری مقاله فارن افرز یک نکته جدی و مهم را درباره آینده نقشه ارزی جهان متذکر می‌سازد؛ سبد ارزی جهانی به سمت تنوع حرکت کرده است؛ در دوره پیشِ رو، کشورهای متقاضیِ هر کالا یا خدمت باید ارز منطقۀ بازارهای عمده آن کالا یا خدمت را در اختیار داشته باشند و در نتیجه، نقاط تسویه ارزی متنوع‌تر خواهد شد؛ برآیند چنین روندی، فضای اقتصادی جهان را هرچه بیشتر ژئوپلتیکی خواهد کرد چراکه کشورها برای تأمین امنیت نقاط تسویه خود به سمت ایجاد ائتلاف با کشورهای دارای بازار بزرگ (چین یا آمریکا) خواهند رفت تا هم زنجیره تأمین اقتصادشان را امن‌تر کنند و هم تجارت امن‌تری را از حیث ارزی پیش بگیرند. حتی تورم نیز مفهوم ژئوپلتیکی خواهد شد و شاهد قطبِ با تورم بالا-قطب با تورم پایین خواهیم بود.

⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید👇
@ebtekareiran

#یادداشت
#زیست_نفتی

🔆 برای دولت های مستقل، فکر کردن به اقتصاد همواره پر از ابهام و پیچیدگی است؛ اینکه دولت ها چگونه خواهند توانست نان مردم شان را مستقل نگه دارند؟ چگونه معیشت مردمشان را به چرخه هایی که از ناحیه رقبا و دشمنان شان هدایت می شوند و چه بسا به صورت پنهان فعال اند گره نزنند؟ چگونه از کار و تولید کشور، قدرت ملی خلق کنند؟
همه این پرسش ها سبب می شود تا دولت ها وقتی به اقتصاد فکر می کنند همراه آن طرحی از جغرافیای سیاسی داشته باشند؛ یعنی برای آنها همواره اقتصاد در کشاکشی که نیروهای سیاسی با هم در حدود و مرزهای سرزمینی دارند دیده می شود؛
📍برای آنها مسئله کانونی اقتصاد، تنها کسب سود بیشتر نیست بلکه خلق ارزش است؛ ارزشی که نهایتاً خود را در شکلی از رابطه و تصویری از آینده نشان می دهد.
🔷دولت آمریکا برای سال ها چرخه اقتصاد ملی خود را به هزاران کیلومتر دورتر به آسیای غربی پیوند می‌زد.
🔶دولت چین وقتی اراده می کند تا به آمریکا زورآزمایی کند و از حبس مرزهای شرقی بگریزد علیرغم میل سرمایه گذاران چینی، استراتژی یک جاده- یک کمربند را در پیش می‌گیرد.
🔰هر طرحی در اقتصاد که ملتفت عمق سود و نه صرفاً بیشینه کردن آن باشد طرحی در جغرافیا است؛ کشوری که متوجه این نکته نباشد یا کشوری پیرو است یا همچون ایران است که هنوز در نیافته نمی تواند سیاست مستقل خود را بدون طرحی اقتصادی از جغرافیای سیاسی به پیش ببرد. سوال مهم آن است که آیا می توان در چرخه اقتصاد نفتی که در کنترل دلار آمریکایی است طرح سیاسی مستقل خود را پیش برد.

بریده ای از یادداشت با عنوان «درباره اهمیت جغرافیای سیاسی برای اقتصاد» به قلم اباصالح تقی زاده طبری در شماره هفتم فصلنامه نوبنیاد (مؤسسه آموزشی و پژوهشی صنایع دفاعی)

⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید👇
@ebtekareiran

#معاملات_کلان_کشورها
🔆 شکل جدیدی از روابط آمریکا - عربستان

🔰 نوشته زیر #ترجمه_و_تلخیصی از یادداشت خانم ریما بنت بندر آل سعود سفیر عربستان در ایالات متحده، در مورد شکل جدیدی از روابط آمریکا - عربستان است که در وبسایت POLITICO در 14 جولای 2022 منتشر شده است.

🔶 80 سال از دیدار بنیان‌گذار کشور ما، پادشاه عبدالعزیز، با رئیس جمهور پیشین آمریکا، فرانکلین دی روزولت می‌گذرد؛ دیداری که در آن سنگ بنای خاورمیانه‌ی پس از جنگ نهاده شد. از آن روز تاکنون، کشور ما و ایالات متحده در مسائل مختلفی همکاری داشته‌اند؛ مسائلی نظیر غلبه بر کمونیسم شوروی، تضمین امنیت انرژی جهانی، احاطه ایرانِ پسا انقلاب، دفع شر صدام حسین از کویت، و اخیراً نیز نابودی القاعده و داعش.

🔷 اما هنوز کارهای مشترک بسیاری قابل انجام است. همگام با توسعه عربستان، روابط آمریکا - عربستان نیز باید توسعه یابد. از این رو، سفر پیش روی جناب بایدن به عربستان از اهمیت زیادی برخوردار است. برای آنکه رابطه ما پیام‌آور صلح و کامیابی باشد، «ما باید فرم اتحاد هشت دهه گذشته را بازتعریف کنیم روزهایی که رابطه آمریکا-عربستان با پارادایم حداقلی و منقضی شده «نفت در برابر امنیت» تعریف می‌شد، گذشته است». چالش‌های جدید قرن 21ام، مانند امنیت غذا و انرژی و تغییرات اقلیمی، تغییر در روابط را تقاضا می‌کنند.

🔶 عربستانِ امروز، متفاوت از دیروز است؛ حتی متفاوت از پنج سال گذشته. امروز ما نه تنها در انرژی، بلکه در سرمایه‌گذاری و توسعه پایدار نیز پیشرو هستیم. با هزاران میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در آموزش، تکنولوژی، متنوع‌سازی اقتصادی و انرژی سبز، ما لیستی از پروژه‌ها را آغاز کرده‌ایم که استعدادهای بسیاری از جوانانمان را شکوفا می‌کند.

🔶 با وجود این تغییرات، همکاری ما با ایالات متحده باید فراتر از مبارزه با تروریسم باشد. ما با کمک ایالات متحده می‌توانیم به سمت تجدیدپذیرها حرکت کنیم و خاورمیانه را به مرکز زنجیره تأمین جهان تبدیل کنیم. از آنجایی که عربستان، مهد دین اسلام است، پژواک این تغییرات از نیجریه تا افغانستان را در بر خواهد گرفت. ما با آغوش باز به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر حرکت می‌کنیم و به صفر کردن (خالص) انتشار گازهای گلخانه‌ای تا سال 2060 پایبندیم. همچنین بنا داریم تا آن زمان، بیش از نیمی از صنعت انرژی خود را به انرژی‌های تجدیدپذیر تبدیل کنیم. این‌ها تعهداتی هستند که زمانی برای بانک مرکزی جهانی نفت غیرقابل‌باور بودند.

🔷 به مانند گذشته، ما با تهدیدات سنتی که توسط کشورها یا سازمان‌های تروریست ایجاد می‌شدند مبارزه می‌کنیم. به همین منظور، ما با دیدگاه آشوب‌طلبی ایران، با دیدگاهی از جنس همکاری، مقابله می‌کنیم؛ به‌طوری‌که برای مردم منطقه ملموس باشد.

🔶 اعتراف می‌کنم که رابطه آمریکا - عربستان روزهای بدی هم داشته است. شکی نیست که قتل جمال خاشقجی، شهروند سعودی، خشونتی وحشتناک بود که هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد. اما مقامات بلندمرتبه ما این عمل را به جد محکوم کردند و در دادگاه‌های ما نیز به عدالت با قاتلان او برخورد شد. ما پس از این تراژدی بزرگ، قوی‌تر شدیم و تمهیداتی اندیشیدیم تا چنین وقایعی دیگر هرگز اتفاق نیفتد.

#دیدگاه: با استقلال نفتی آمریکا از غرب آسیا و چرخش فروش نفت عربستان به سمت چین، آمریکا این کشور را برای کنترل بازار انرژی اعم از فشار علیه رقبا و کنترل قیمت و... نیاز دارد. البته در اجلاس اخیر اوپک اینچنین مینمود که این تیغ در حال کند شدن است.
یادداشت دختر بندر بن سلطان نیز نشانگر چنین روحیه‌ای در خاندان سعودی است که به دنبال استقلال نسبی هستند. حال، آمریکایی‌ها در یک معادله چند مجهوله در نسبت با عربستان قرار دارند؛ از طرفی باید رفتار سعودی‌ها را کنترل کنند و از طرف دیگر به دلیل اینکه جهان دیگر از جهانی‌سازی فاصله گرفته و چندجانبه گرایی حاکم است چنین امری دشوار مینماید؛
سؤال آن است که نگاه به چنین مسئله‌ای در چارچوب رقابت‌های حزبی آمریکا چگونه خواهد بود؟
📍هر چه باشد دنیا در حال گذار از نظم صرفا آمریکایی است و عربستان نیز در این دوره جدید به دنبال #کلان_معامله جدید خود است.

⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید👇
@ebtekareiran

#توییت_نوشت

سخنان مهم بورل در رابطه با پارادایم جدید نظم جهانی
مهدی خراطیان

١.
سخنان مهم بورل درمیان سفرای اروپا حاوی نکات کلیدی در مورد تحولات پاردایمی در حوزه حکمرانی/امنیت بین الملل و حتی فلسفه سیاسی اتحادیه اروپاست و از حیث اهمیت با سخنان سوروس در هوور برابر است؛ دریایی است از نکات که خواندن خط بخط آنرا به محققان توصیه میکنم.

٢.
وی از "مرزهای جدید دیپلماسی" میگوید و از جهانی که قاعده آن "عدم قطعیت رادیکال" (شاید نزدیک به آنارشی) است. وی معتقد است که وضع نابسامان اروپای امروز ماحصل جدا شدن منابع رونق اقتصادی روسیه: انرژی ارزان، چین: بازار و نیروی کار ارزان و منبع امنیت

٣.
وی از عدم قدرت پیش بینی موارد زیر در اروپا گله مند است:
۱. عدم پیش بینی حمله روسیه علیرغم هشدارهای مکرر آمریکا
۲. سایه انداختن رقابت چین - آمریکا بر اروپا و بحران تنگه تایوان
۳. بحران انرژی، قیمت مواد غذایی و مسابقه نرخ بهره جهانی و رکود جهانی
۴. رویدادهای امنیتی آفریقا

۴.
وی روندهای حاکم بر جهان را چنین میداند: ۱. چندقطبی بودن آشفته: اگرچه رقابت چین و آمریکا "نیروی شکل دهنده "فضای جهانی بوده و دوگانه "دموکراسی/اتوریتاریانیسم" را شکل داده اند(مشابه ایده سوروس) اما ترکیه، اندونزی، هند، آفریقای جنوبی، مکزیک و برزیل هم قدرتهای مهمی هستند. (خبری از ایران نیست)

۵.
٢. دومین روند، تبدیل شدن هر چیزی به اسلحه است: زیرساخت (مثل چین)، انرژی (روسیه، سعودی)، جریان مهاجران (ترکیه)، اطلاعات ایالات متحده) و ... [آب را فراموش کرده ۳.رشد ملی گرایی و "سیاست هویت" و
۴. تشکیل یک "جنوب جهانی" که حقش را میخواهد و از ما ناراضی است.

۶.
وی راه حلها را چنین برمیشمرد:
۱. رفتن به وضعیت گوش کردن به سایر بازیگران جهانی"Listening Mode": مساله اقتصاد نیست؛ مساله "هویت" و برسمیت شناخته شدن است.
۲. سریعتر بودن و متمرکزتر بودن، من نباید اخبار کشورها را از رسانه ها بشنوم باید از گزارشهای شما بخوانم (بالابردن تمركز اتحادیه)

٧.
٣.برنامه ریزی میان / بلندمدت برای آینده و آمادگی بیشتر برای آن و اولویت بیشتر آن بر "مدیریت بحران " و فعالتر عمل کردن
۴. (بسیار مهم) ما باید بیشتر "سیاسی" (دقت کنید فکر کنیم و باید مسائل را به هم مرتبط کنیم و در سیلوهای مجزا به آنها نپردازیم. (تفکر فرارشته ای-بین بخشی)

٨.
۵. ما باید به مساله وابستگی خود به گاز LNG آمریکا فکر کنیم. اگر دولت بعدی آمریکا با ما همراه نبود چه کنیم؟ در مورد مساله کوبالت و خاکهای نادر هم همین است تاکید بر مساله استقلال اروپا و Self | Help)
۶. درنهایت مساله مهم، مساله ارتباطات است. ارتباطات میدان جنگ ماست. (قابل توجه برخی)

٩.
ما هنوز نفهمیدیم که مساله گرفتن فضا و زمین نیست، مساله تسخیر ذهن هاست. این جمله بورل را باید طلا گرفت) سفرا باید در فضای مجازی فعال باشند. توییت و ریتوییت کنند. (قابل توجه اغلب سفرای فشل ایران که اصلا اهمیت شبکه های اجتماعی خصوصا توییتر را درک نکرده اند)

١٠.
و جمله کلیدی بورل که نشانگر اهمیت مسائل فلسفه سیاسی در پارادایم شیفتهای بزرگ درحکمرانی /روابط بین الملل است: "به قول فلاسفه، ما اروپاییها تا کنون بیش از حد «کانتی» بوده و به اندازه کافی «هابزی» نبوده ایم" (خوش بینی به آشتی دولت-ملتها و شکل گیری نظم جهانی دربرابر بدبینی به این امر)

⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید👇
@ebtekareiran

🔆 پایان جهانی‌سازی

🖋️ #ترجمه_و_تلخیص یادداشت ADAM S. POSEN در مجله Foreign Affairs در رابطه با اثرات جنگ اوکراین برای اقتصاد جهانی و تبیین روند خلاف جهانی‌سازی.

📍جهت مطالعه تلخیص کامل‌تر یادداشت فوق به فایل PDF پیوست مراجعه کنید.

🔰بریده هایی از گزارش👇

🔶 واکنش جهان دموکراتیک به تجاوز و جنایات جنگی مسکو هم از لحاظ اخلاقی و هم امنیت ملی، واکنش درستی است. این دو بسیار مهم‌تر از بهره‌وری اقتصادی هستند. اما این اقدامات عواقب اقتصادی بلند مدتی دارند که ورای فروپاشی مالی روسیه هستند.

🔷 امروز به نظر می‌رسد که اقتصاد جهانی به بلوک‌های مجزایی در حال تقسیم است؛ یکی حول چین و دیگری حول ایالات متحده. هر یک از این بلوک‌ها در تلاش برای حفاظت از خود و بی‌تأثیر کردن اقدامات دیگری است. نتایج این دوگانگی برای اقتصاد جهان قابل توجه خواهد بود و سیاست‌گذاران باید این اثرات را بشناسند و در پی جبران آن باشند.

🔶 اگر آمریکا بیش از حد از تحریم استفاده کند این سیگنال را به بقیه می‌دهد که به دنبال سیستم پرداخت‌های جایگزینی باشند؛ و در بلند مدت، اقتصادِ تجزیه شده جهانی که تهدید تحریم را بالای سر خود می‌بیند به سمت جایگزین حرکت خواهد کرد.

🔷 یوآن چین در تکاپوی جایگزینی دلار است. اما مادامی که چین امکان خروج آزادانه دارایی‌ها را از سیستم مالی داخلی خود را فراهم نکند سرمایه‌گذاران و بانک‌های مرکزی که سیستم یوآن را اتخاذ کنند صرفا تهدید تحریم‌ واشنگتن را با تهدید تحریم پکن معاوضه می‌کنند. اما اگر امکان انتقال آزادانه دارایی‌ها فراهم شود ارزش یوآن برای یک مدت طولانی کاهش خواهد یافت؛ مانند آنچه در 2015 تا 2016 بواسطه بازکردن موقت حساب سرمایه اتفاق افتاد.

#دیدگاه: آدام پوزن در یادداشتی که در تاریخ 17 مارس 2022 (26 اسفند 1400) نگاشته است روند خلاف جهانی سازی و فرآیند تفکیک جهان به بلوک های قدرت را مورد بررسی قرار داده است؛ وی بیان می دارد که جهان جدید به قبل از فوریه 2022 باز نخواهد گشت؛ اینک و بعد از گذشت چندین ماه از شروع جنگ روسیه و اوکراین و همچنین افزایش تنش میان بلوک های قدرت، روند خلاف جهانی سازی سرعت بیشتری گرفته است. در این فضا، بلوک های قدرت به دنبال افزایش حوزه نفوذ اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی خود و همچنین تصدی نقشی جدید در عرصه بین الملل هستند؛ چه بسا نظم جدید برای دهه ها پابرجا باقی بماند. سوال آن است که ایران چه نقشی برای خود در نظم جدید در نظر گرفته است. «ابتکار راهبردی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین الملل» چیست؟

⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید👇
@ebtekareiran