م شده در نقد لایحه بودجه بوده است نیز صورت گیرد و ضمن اعمال راهکارهای قانونی بودجه این نوع مؤسسات نیز از دارایها و درآمدهای مجموعههای تحت نظر حاکم شرع تأمین شود.
۵- با مردم صادقانه و شفاف، بیپرده پوشی و پنهان کردن حقایق سخن بگوییم و مشکلات و موانع و کمبود منابع را برای آنان توضیح دهیم. درعینحال از دروغ و ریا و فریب و قدرتطلبی و فساد به هر شکل دوری کنیم. ملت ایران ثابت کرده است که اگر صادقانه و صریح در جریان مشکلات قرار بگیرد، همراه و همدل و صبور برای رفع موانع تا پای جان تحمل و همراهی و همکاری میکند؛ اما از دروغگویان و زورگویان و فریبکاران و مفسدان و حیفومیل کنندگان بیتالمال درنمیگذرد و هرگز به آنان رجوع نمیکند.
۶- لرزه اجتماعی و گسلهایی که مورد اشاره قرار گرفت همه نشانه آن است که مردم معترضاند و بهدرستی صدای آنان شنیده نمیشود. بهعبارتدیگر عموم مردم از وضعیت و نحوه اداره کشور ناراضیاند و بر این باورند که کشور خوب و کارآمد اداره نمیشود. بحران ناکارآمدی بلافاصله به بحران مشروعیت بدل میشود و آنگاه دیگر از دست هیچکس کاری ساخته نیست و نه از تاک نشان میماند، نه از تاکنشان. چاره کار رعایت متعهدانه اصول هشتگانه حکمروایی خوب است: مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیتپذیری، پاسخگویی، وفاق عمومی و آشتی ملی، عدالت و برابری همگان در برابر قانون، اثربخشی و کارایی.
همه جریانهای سیاسی علیرغم اختلاف نظرهایشان باید در جهت کاربست این اصول در اداره امور کشور به توافقی پایدار و مبنایی برسند و بر این اساس آشتی و وحدت ملی را زمینهساز شوند. در این مسیر حصر و حبس و محدودیت و ممنوعیت از چهرههای مؤثر و دلسوز کشور برداشته شود، اصول قانون اساسی بهعنوان میثاق ملی مبنای وفاق عمومی شود و راه اصلاح و پیشرفت کشور با مشارکت همگانی هموارتر گردد. باید توجه داشت که کشور دیگر هیچ و به معنای مطلق هیچ منبعی برای هزینه کرد در اختلاف و تفرقه و تنشهای سیاسی و اجتماعی ندارد.
۷- با محدود کردن و فیلتر کردن و کنترل دسترسی مردم به شبکه جهانی اطلاعات، نمیتوان بحرانهای اجتماعی را کنترل کرد. این نوع تدابیر منسوخشده تنها بر نارضایتیها میافزاید و مردم را نسبت متولیان امور بدبین و بیاعتماد میکند. گردش آزاد اطلاعات و اخبار مقدمه شفافیت و نظارت عمومی و اصلیترین مانع شکلگیری و گسترش فساد در ساختار کشور است.
۸- باید بهدقت و حدت مراقب بود که ترس از ناآرامی و آشوب، ما را به سمت تداوم سیاستهای پوپولیستی و پولپاشی نبرد. درافتادن به انفعال و توقف فرایندهای اصلاح اقتصادی کشور و اتخاذ سیاستهای ظاهراً حمایتی و یارانهای بدون آنکه به کسری منابع توجه کنیم، فریبکاری با مردم است و قیمت آن توقف عمران و آبادانی و توسعه و ایجاد اشتغال پایدار و عدالت و رفاه اجتماعی و فقط به تعویق انداختن مشکل و تشدید آن است. فشردهسازی فنر قیمتها و تحمیل بار سخت و سنگین به منابع محدود اقتصاد کشور بحران را در کوتاهمدت جمع میکند اما حل نمیکند و خدای ناخواسته در موج بازگشت با شدت و موانع بیشتری شاهد لرزههای مهیبتر خواهیم بود.
۹- ما اعتقاد داریم که عدالت در همه وجوه آن از اصول گوهرین انقلاب اسلامی بوده و در شرایط فعلی برای تحقق عدالت اقتصادی راهکاری جز تقویت اقتصاد مولد و به صرفه نمودن تولید داخلی از طریق افزایش سرمایهگذاری و تقویت بهرهوری و بسترسازی برای جذب سرمایهخارجی و نیز سرمایه ایرانیان خارج از کشور برای اشتغال وجود ندارد و این امر نیازمند همراهی صادقانه همه ارکان نظام و توجه به نظرات نخبگان ومنتقدان است.
۱۰- اصلاحات حقطلبانه، مسالمتجویانه، تدریجی، مستمر و قانونمدارانه تنها راه ایجاد تغییرات اثرگذار در ایران است. حداقل تجربه بیستساله گذشته نشان میدهد که رشد و توسعه و عدالت و آزادی و ثبات کشور بیش از هرزمانی در دوره اصلاحات برقرار بود. اقبال و ادبار مردم در برهههایی نسبت به راهحلهای اصلاحی یا اصلاحطلبان کم یا زیاد بوده است؛ اما در آخرین آزمون ملی در اردیبهشتماه ۱۳۹۶، بیش از ۲۵ میلیون نفر به ندای اصلاحطلبی و میانهروی پاسخ گفتند و با رأی خود نشان دادند که راه اصلاحات را برمیگزینند و از راههای دیگر که به تقابل و خشونت و عوامفریبی، مقدسمآبی و قیمسالاری میانجامد، دوری میکنند. اصلاحات گزینه ایجابی و متکی بر تجربه تاریخی است نه انتخابی ناگزیر و از سر جبر. ما کوشیدهایم در مسیر اصلاحات، کمترین هزینه را به همراهان و هواداران و عموم ملت تحمیل کنیم و راه را برای مشارکت فعال و بانشاط و مؤثر همه آحاد ملت در ساخت کشوری آباد و آزاد بگشاییم.
ما به انتخاب مسیر اصلاحات و هزینه دادنهای مکرر برای این مسیر میبالیم و هیچگاه از اتخاذ هدف و روش اصلاحی شرمسار نیستیم. مرزبندی اصلاحطلبی با خشونتگرایی سرکوبگرانه از یکسو و نفرتآفرینی و آشوبطلبی
۵- با مردم صادقانه و شفاف، بیپرده پوشی و پنهان کردن حقایق سخن بگوییم و مشکلات و موانع و کمبود منابع را برای آنان توضیح دهیم. درعینحال از دروغ و ریا و فریب و قدرتطلبی و فساد به هر شکل دوری کنیم. ملت ایران ثابت کرده است که اگر صادقانه و صریح در جریان مشکلات قرار بگیرد، همراه و همدل و صبور برای رفع موانع تا پای جان تحمل و همراهی و همکاری میکند؛ اما از دروغگویان و زورگویان و فریبکاران و مفسدان و حیفومیل کنندگان بیتالمال درنمیگذرد و هرگز به آنان رجوع نمیکند.
۶- لرزه اجتماعی و گسلهایی که مورد اشاره قرار گرفت همه نشانه آن است که مردم معترضاند و بهدرستی صدای آنان شنیده نمیشود. بهعبارتدیگر عموم مردم از وضعیت و نحوه اداره کشور ناراضیاند و بر این باورند که کشور خوب و کارآمد اداره نمیشود. بحران ناکارآمدی بلافاصله به بحران مشروعیت بدل میشود و آنگاه دیگر از دست هیچکس کاری ساخته نیست و نه از تاک نشان میماند، نه از تاکنشان. چاره کار رعایت متعهدانه اصول هشتگانه حکمروایی خوب است: مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، مسئولیتپذیری، پاسخگویی، وفاق عمومی و آشتی ملی، عدالت و برابری همگان در برابر قانون، اثربخشی و کارایی.
همه جریانهای سیاسی علیرغم اختلاف نظرهایشان باید در جهت کاربست این اصول در اداره امور کشور به توافقی پایدار و مبنایی برسند و بر این اساس آشتی و وحدت ملی را زمینهساز شوند. در این مسیر حصر و حبس و محدودیت و ممنوعیت از چهرههای مؤثر و دلسوز کشور برداشته شود، اصول قانون اساسی بهعنوان میثاق ملی مبنای وفاق عمومی شود و راه اصلاح و پیشرفت کشور با مشارکت همگانی هموارتر گردد. باید توجه داشت که کشور دیگر هیچ و به معنای مطلق هیچ منبعی برای هزینه کرد در اختلاف و تفرقه و تنشهای سیاسی و اجتماعی ندارد.
۷- با محدود کردن و فیلتر کردن و کنترل دسترسی مردم به شبکه جهانی اطلاعات، نمیتوان بحرانهای اجتماعی را کنترل کرد. این نوع تدابیر منسوخشده تنها بر نارضایتیها میافزاید و مردم را نسبت متولیان امور بدبین و بیاعتماد میکند. گردش آزاد اطلاعات و اخبار مقدمه شفافیت و نظارت عمومی و اصلیترین مانع شکلگیری و گسترش فساد در ساختار کشور است.
۸- باید بهدقت و حدت مراقب بود که ترس از ناآرامی و آشوب، ما را به سمت تداوم سیاستهای پوپولیستی و پولپاشی نبرد. درافتادن به انفعال و توقف فرایندهای اصلاح اقتصادی کشور و اتخاذ سیاستهای ظاهراً حمایتی و یارانهای بدون آنکه به کسری منابع توجه کنیم، فریبکاری با مردم است و قیمت آن توقف عمران و آبادانی و توسعه و ایجاد اشتغال پایدار و عدالت و رفاه اجتماعی و فقط به تعویق انداختن مشکل و تشدید آن است. فشردهسازی فنر قیمتها و تحمیل بار سخت و سنگین به منابع محدود اقتصاد کشور بحران را در کوتاهمدت جمع میکند اما حل نمیکند و خدای ناخواسته در موج بازگشت با شدت و موانع بیشتری شاهد لرزههای مهیبتر خواهیم بود.
۹- ما اعتقاد داریم که عدالت در همه وجوه آن از اصول گوهرین انقلاب اسلامی بوده و در شرایط فعلی برای تحقق عدالت اقتصادی راهکاری جز تقویت اقتصاد مولد و به صرفه نمودن تولید داخلی از طریق افزایش سرمایهگذاری و تقویت بهرهوری و بسترسازی برای جذب سرمایهخارجی و نیز سرمایه ایرانیان خارج از کشور برای اشتغال وجود ندارد و این امر نیازمند همراهی صادقانه همه ارکان نظام و توجه به نظرات نخبگان ومنتقدان است.
۱۰- اصلاحات حقطلبانه، مسالمتجویانه، تدریجی، مستمر و قانونمدارانه تنها راه ایجاد تغییرات اثرگذار در ایران است. حداقل تجربه بیستساله گذشته نشان میدهد که رشد و توسعه و عدالت و آزادی و ثبات کشور بیش از هرزمانی در دوره اصلاحات برقرار بود. اقبال و ادبار مردم در برهههایی نسبت به راهحلهای اصلاحی یا اصلاحطلبان کم یا زیاد بوده است؛ اما در آخرین آزمون ملی در اردیبهشتماه ۱۳۹۶، بیش از ۲۵ میلیون نفر به ندای اصلاحطلبی و میانهروی پاسخ گفتند و با رأی خود نشان دادند که راه اصلاحات را برمیگزینند و از راههای دیگر که به تقابل و خشونت و عوامفریبی، مقدسمآبی و قیمسالاری میانجامد، دوری میکنند. اصلاحات گزینه ایجابی و متکی بر تجربه تاریخی است نه انتخابی ناگزیر و از سر جبر. ما کوشیدهایم در مسیر اصلاحات، کمترین هزینه را به همراهان و هواداران و عموم ملت تحمیل کنیم و راه را برای مشارکت فعال و بانشاط و مؤثر همه آحاد ملت در ساخت کشوری آباد و آزاد بگشاییم.
ما به انتخاب مسیر اصلاحات و هزینه دادنهای مکرر برای این مسیر میبالیم و هیچگاه از اتخاذ هدف و روش اصلاحی شرمسار نیستیم. مرزبندی اصلاحطلبی با خشونتگرایی سرکوبگرانه از یکسو و نفرتآفرینی و آشوبطلبی