آقا تو باغ کتاب بودیم یهو یه آقای محترمی جلومونو گرفت گفت ده دقیقه وقتتونو بدید گفت و گو و پذیرایی و اینا.
خلاصه ما رفتیم نشستیم (با عمم و دخترعمم) یه خانمی اومد برامون راجب غدیر توضیح داد و یه پاکت داد دستمون که روش راجب سوره ی توبه و حدیث منزلت نوشته بود.
خیلی مشتاق پرسید- حدیث منزلت رو میشناسید؟
منو دخترعمم+ آرهه آرههه خوندیمش تو دینیموننن
- عهه؟ خب میتونید بگید راجب چیه؟
من:*با لبخند نگاه به شقایق(دخترعمم)*
شقایق:*با لبخند نگاه به من* راجب چی بود؟:)))
من: هه...یادم رفته:)))
خانمه:......
خانمه: خب اشکال نداره....*ادامه ی توضیحات*
و اینگونه خیلی شیک و مجلسی بنده خدا رو از هرچی دینداره ناامید کردیم😂
+مرداد 1400
+روزی در باغکتاب
خلاصه ما رفتیم نشستیم (با عمم و دخترعمم) یه خانمی اومد برامون راجب غدیر توضیح داد و یه پاکت داد دستمون که روش راجب سوره ی توبه و حدیث منزلت نوشته بود.
خیلی مشتاق پرسید- حدیث منزلت رو میشناسید؟
منو دخترعمم+ آرهه آرههه خوندیمش تو دینیموننن
- عهه؟ خب میتونید بگید راجب چیه؟
من:*با لبخند نگاه به شقایق(دخترعمم)*
شقایق:*با لبخند نگاه به من* راجب چی بود؟:)))
من: هه...یادم رفته:)))
خانمه:......
خانمه: خب اشکال نداره....*ادامه ی توضیحات*
و اینگونه خیلی شیک و مجلسی بنده خدا رو از هرچی دینداره ناامید کردیم😂
+مرداد 1400
+روزی در باغکتاب