تیره و روشن؛
زمین و آسمان؛
اندوه و شادی؛
زندگی و مرگ؛
سکوت و فریان؛
خورشید و ماهِ من؛
دیدی؟
همشان با هم،کنارِ هم زیبا هستند
اگر روزی موسیقیِ چشمانمان،سازِ زیستن بنوازد؛
و اگر صرف شود فعلِ گرمیِ خون در رگ هایمان؛
چنان که تنها و مسکوت زیرِ آسمانِ این شهر بنشینیم و جهان باز برقصد به سازِ ما؛
هیچ ارزشی نخواهد داشت.
زمین و آسمان؛
اندوه و شادی؛
زندگی و مرگ؛
سکوت و فریان؛
خورشید و ماهِ من؛
دیدی؟
همشان با هم،کنارِ هم زیبا هستند
اگر روزی موسیقیِ چشمانمان،سازِ زیستن بنوازد؛
و اگر صرف شود فعلِ گرمیِ خون در رگ هایمان؛
چنان که تنها و مسکوت زیرِ آسمانِ این شهر بنشینیم و جهان باز برقصد به سازِ ما؛
هیچ ارزشی نخواهد داشت.