Репост из: Maryam Ghanedoost
باد بهشت می وزد یا نسیم باغ یا نکهت دهان نو، یا بوی
لادن است؟
که براساس
آن، تشبیه «باد بهشت»، «نسیم باغ»
نکهت دهان یار» و «بوی لادن» تا بدانجا است که کار تشخیص و تمایز میان آنها را دشوار می سازد و با آن که
شنونده می داند مقصود گوینده چیست، در شک خیال انگیز
و نیز در شگفتی با وی هم داستان می شود.
این آرایه ادبی در شعر معاصر نیز به چشم می خورد:
کاینک به حیرتم
کاین شعر عاشقانه پر شور و جذبه را
باران سروده است
يا من سروده ام؟
تجاهل العارف، به طور طبیعی در محاورات روزمره نیز به کار می رود
لادن است؟
که براساس
آن، تشبیه «باد بهشت»، «نسیم باغ»
نکهت دهان یار» و «بوی لادن» تا بدانجا است که کار تشخیص و تمایز میان آنها را دشوار می سازد و با آن که
شنونده می داند مقصود گوینده چیست، در شک خیال انگیز
و نیز در شگفتی با وی هم داستان می شود.
این آرایه ادبی در شعر معاصر نیز به چشم می خورد:
کاینک به حیرتم
کاین شعر عاشقانه پر شور و جذبه را
باران سروده است
يا من سروده ام؟
تجاهل العارف، به طور طبیعی در محاورات روزمره نیز به کار می رود