دکتر غنینژاد اخیرا در
گفتگو با تجارتفردا، طوری بر عدم مداخله دولت در کار بانکها تاکید کردهاند که گویی با بانکهای خصوصی رقابتی در بازار آزاد مواجهیم که هریک پول خصوصی خود را منتشر میکنند و طی انتخابهای آزادانه کنشگران اقتصادی در بازار، ناکارآمدها که با متورم کردن پولشان، ارزشش را کم میکنند ورشکسته شده و از بازار کنار میروند! بله استقلال از کنترل دولت در فعالیتهای خصوصی و بازار، اصلی درست است اما فراموش نکنیم که به پشتوانه تئوریبافیهای اقتصاددانان جریان اصلی، با واحد پولی انحصاری دولتی (ریال) مواجهیم که مستظهر به چوب زور دولت و قوانین موضوعه است! ریالی که نظام بانکی و بانک مرکزی تنها و تنها منبع انحصاری خلق آن و تحمیل مالیات تورمی به مردم است. ریالی که هرگز قابل ورشکستگی و کنار رفتن از بازار نیست. بقول هایک آزادی و مسئولیت جدا نشدنیاند. یک بنگاه اقتصادی خصوصی رقابتی در بازار، با نگرورزی کارآفرینانه و محاسبه اقتصادی در پی بیشینه کردن سود خود است و در این مسیر
چارهای جز جلب رضایت مشتریان در رقابت با دیگر بنگاهها ندارد این همان حلقه مفقوده بانکداری مرکزی است. تیغ تیز پول انحصاری فیات دولتی در کف بانکداران و بانک مرکزی قرار دارد و حتی اگر آنها مجبور نباشند جهت مقاصد دولت و مجلس ریال خلق کنند، باز هم با تورم ریال و تحمیل مالیات تورمی به مردم و منتفع شدن بانکداران و اقربا و ذینفوذان در نظام بانکی به هزینه مردم مواجه خواهیم بود چون مشتریان و کنشگران اقتصادی، بجز ریال حق انتخاب دیگری در بازار ندارند.
در این رابطه بازخوانی این متن از روتبارد خالی از لطف نیست:
علاج عجوزهی تورم، استقلال بانک مرکزی نیست، انحلال آن است!دقت شود استقلال از کنترل دولت در مورد فعالیتهای خصوصی و بازار، اصلی درست است چون آنها به سهامداران و مشتریانشان در بازار پاسخگو هستند اما یک نهاد انحصاری دولتی اگر به مردم یا نمایندگانشان پاسخگو نباشد یعنی مطلق العنان و محل دائمی ترکتازی و حاکمیت از مابهتران خواهد بود و بنوعی دیکتاتوری انحصاری است و جالب است که مدعیان بزرگ دموکراسی در همه دنیا از استقلال بانک مرکزی بعنوان یک آرمان دفاع میکنند
بهانهٔ مدافعان استقلال بانک مرکزی اینست که این نهاد تعهد سخت دائمی برای مبارزه با تورم دارد لذا باید از مردمی که تا ابد خواهان گسترش عرضهٔ پول برای اهداف کوتاه مدت و نفوذ سیاستمدارانی که برای جلب آرا در انتخابات، وعده های تورمی میدهند مصون بماند
اما در مقابل ِ دیو انتخابات و مردم هوسباز؛ کارشناسان پولی بانک مرکزی و بانکداران، فرشتگان معصوم و همیشه آمادهٔ پیکار مقدس با تورم هستند! تا از عواقب آن بر اقتصاد جلوگیری کرده و منافع بلندمدت عمومی را تامین کنند! اما واقعیت اسطورهٔ فدرال رزرو دقیقا عکس این افسانهٔ تبلیغاتی است و باید این داستان شیادانه افشا شود
تنها یک جنبه از این داستان درست است و آن اینکه علت قاطع و عمدهٔ تورم مزمن و افزایش مداوم قیمتها، گسترش عرضهٔ پول است همانطور که افزایش تولید پنبه باعث کاهش ارزش آن در بازار میشود خلق نقدینگی بیشتر نیز واحد پول را بی ارزش و قدرت آن در خرید کالاها را کم میکند
اگر فدرال رزرو و همپیمانانش یعنی بانکداران قاطعانه با خواستهٔ کوته بینانه گسترش عرضه پول مبارزه میکنند پس تورم چگونه ایجاد میشود؟ مردم چگونه میتوانند پول بیشتری چاپ کنند؟ تنها یک نهاد حق قانونی چاپ پول را دارد و دولت با هر جرمی که کنار بیاید قطعا شدیدترین مجازاتها را برای جاعلان پول لحاظ میکند چون در درآمد دولت مداخله کرده اند
بنابراین
اگر علت تورم مزمنی که توسط مردم آمریکا و تقریبا تمامی کشورها تحمل میشود خلق مداوم پول جدید است و اگر در هر کشوری «بانک مرکزی ِ دولتی» و نظام بانکی تنها منبع انحصاری و خالق همه پولها است. چه کسی جز موسساتی که منحصرا قدرت خلق پول را در اختیار دارند یعنی خود ِ فدرال رزرو (و بانک انگلند و بانک ایتالیا و سایر بانکهای مرکزی) مسئول مصیبت تورم است؟این تبلیغات مداوم که فدرال رزرو در برابر خطر تورمی که توسط دیگران! ایجاد میشود ایستاده است، چیزی جز یک شوخی پوشالی نیست
تنها مجرم مسئول تورم فدرال رزرو و نظام بانکی است که پیوسته با جاروجنجال دیگران را مسئول و مقصر جلوه میدهد. این همان شگرد قدیمی دزدی است که در طول خیابان میدود و به دیگران اشاره میکند و فریاد میزند: «آی دزد! دزد رو بگیرید!»همیشه برای فدرال رزرو مهم بوده که خود را در هاله ای از ابهام و راز قرار دهد چون اگر پرده از چهرهٔ مرموز «جادوگر شهر اُز» کنار میرفت سریعا روشن میشد که فدرال رزرو نه تنها راه حل گریزناپذیر تورم نیست بلکه خودش علت اصلی مشکل است. راه حل ضروری استقلال و اقتدار فدرال رزرو نیست؛ انحلال آن است.
🆓
@FreemarketEconomy