تشنه شادی
رحیم قمیشی
جام جهانی، مسابقه ایران و مراکش، ساعت حدود 9:35 شب خانه ما و همه خانهها به هوا رفته بود! آنقدر فریاد گل گل زدیم و دور خانه چرخیدیم، آنقدر بچهها خوشحالی کردند، آنقدر پا به زمین کوبیدیم، آنقدر با ماشین بوقزنان در شهر گشتیم، آنقدر برف شادی تمام کردیم، آنقدر تبریک گفتیم، که هنوز صدای خیلیهایمان گرفته است.
نمیدانم بعد از چند ماه و یا چند سال بود که مردم این طور خوشحالی میکردند. همه مردم خندان بودند. همه از ته دل میخندیدند.
شبی که دوست نداشتیم صبح شود!
اما صبح شد...
گفته بودم ایام جام جهانی فوتبال دور سیاست و اخبار بد را خط میکشم و به اعصاب و روانم مرخصی میدهم. اما نشد! نه که نخواستم نگذاشتند.
گفتند فلان مقام غیرمسئول بیش از بیست سال است ویلایی چند هزار متریِ مصادرهای را در لواسان تصرف نموده و تخلیه هم نمیکند! مسئولی که به تقوا شهره بود و همیشه چفیهای به گردن داشت!
گفتیم حتما دروغ است و تکذیب میشود. نگذاشتیم شادیمان را بدزدد. اما تکذیب نشد که نشد.
رییس کل بازرسی کشور گفت چند نفر انگشتشمار بیش از چندصد هزار سکه ثبت نام کردهاند و حالا در موقع تحویل برای هر سکه یک میلیون تومان سود میکنند! گفتیم خوب عرق جبین ریختهاند و این هم شانسشان بوده! اقتصاد بیدر و پیکر مملکتمان است...
باز نگذاشتیم شادی یادمان برود.
گفتند به خاطر هک شدن سایت وزارت صنعت چند هزار خودرو بدون تشریفات قانونی وارد کشور شده و هر کدام با صدها میلیون تومان افزایش قیمت فروخته شدهاند! گفتیم هکرها چه کارها که نمیکنند. اپراتورها و تصمیمگیرندگان هم که همه خواب بودهاند و ما هم که همه بیسواد و نادان...
و البته چند هزار مازاراتی و پورشه که بیشتر نبوده. مثل قطرهای در اقیانوس فساد!
ولی راستش دیگر به زور خندیدیم.
گفتند مجلس به خاطر فشارهای غیرقانونی از بیرون، لایحه مبارزه با پولشویی را مسکوت گذاشته و سیستم بانکی بزودی تاوان سنگینی برای آن خواهد پرداخت.
دیگر یادمان رفت داشتیم شادی میکردیم...
امام جمعه شهر مظلوم و فقیر ایرانشهر اعلام کرد دهها تجاوز به دختران آن شهر، در همین چند روزه اتفاق افتاده... هنوز تجاوزهای قبلی فراموشمان نشده بود! یاد دخترکان بی پناه و مظلوم دیار سیستان و بلوچستان خنده را روی لبهایمان دیگر خشکاند.
فکر نکنید تخصصی در انعکاس اخبار ناخوشایند دارم. ابدا. اینها اخبار معمولی دو سه روزه کشورمان بود!
ما هر روز با آرزوی رفع حصر، با آرزوی آزادی زندانیان بیگناه و عفو عمومی، با خیال اعلام سیاستهای جدید ضدفساد و ضدپولشویی، با تصور اعلام اخبار خوش جدید در کشور، با آرزوی رفع فیلترهای بیخودی، با آرزوی حاکمیت عقلانیت، چشمهایمان را باز میکنیم!
هر روز منتظریم باز فوتبال بشود. باز گل بزنیم. باز خانه را روی سرمان بگذاریم. باز برویم توی خیابان برف پاککنها برقصانیم، بوق بزنیم، ایران ایران فریاد بزنیم، باز صدایمان بگیرد، باز برایمان آب نخود درست کنند بگویند بخور صدایت دربیاید...
ما تشنه اخبار خوشیم، که نمیرسد!
لطفا یکی به فوتبالیستها بگوید مقابل اسپانیا محکم بایستند. یکی به کیروش بگوید مردم ایران منتظر خبر خوشند... کاری کنند!
به بیرانوند بگوید جان خودش و این دروازه تیم...
محکم بایستد! تن و روح خسته ما یک خوشی دیگر میخواهد. جز فوتبال به هیچ چیز دلمان خوش نیست، بچههای ما گناه دارند!
کاش میشد یک ماه اخبار قطع میشد و همه مینشستیم پای گزارشهای ورزشی... پای فوتبال! و حتی در صورت حذف ایران برای پیروزی هر تیم دیگری، الکی میریختیم به خیابان و شادی میکردیم!
چقدر ما تشنه شادی و خوشحالی هستیم...
@ghomeishi3
رحیم قمیشی
جام جهانی، مسابقه ایران و مراکش، ساعت حدود 9:35 شب خانه ما و همه خانهها به هوا رفته بود! آنقدر فریاد گل گل زدیم و دور خانه چرخیدیم، آنقدر بچهها خوشحالی کردند، آنقدر پا به زمین کوبیدیم، آنقدر با ماشین بوقزنان در شهر گشتیم، آنقدر برف شادی تمام کردیم، آنقدر تبریک گفتیم، که هنوز صدای خیلیهایمان گرفته است.
نمیدانم بعد از چند ماه و یا چند سال بود که مردم این طور خوشحالی میکردند. همه مردم خندان بودند. همه از ته دل میخندیدند.
شبی که دوست نداشتیم صبح شود!
اما صبح شد...
گفته بودم ایام جام جهانی فوتبال دور سیاست و اخبار بد را خط میکشم و به اعصاب و روانم مرخصی میدهم. اما نشد! نه که نخواستم نگذاشتند.
گفتند فلان مقام غیرمسئول بیش از بیست سال است ویلایی چند هزار متریِ مصادرهای را در لواسان تصرف نموده و تخلیه هم نمیکند! مسئولی که به تقوا شهره بود و همیشه چفیهای به گردن داشت!
گفتیم حتما دروغ است و تکذیب میشود. نگذاشتیم شادیمان را بدزدد. اما تکذیب نشد که نشد.
رییس کل بازرسی کشور گفت چند نفر انگشتشمار بیش از چندصد هزار سکه ثبت نام کردهاند و حالا در موقع تحویل برای هر سکه یک میلیون تومان سود میکنند! گفتیم خوب عرق جبین ریختهاند و این هم شانسشان بوده! اقتصاد بیدر و پیکر مملکتمان است...
باز نگذاشتیم شادی یادمان برود.
گفتند به خاطر هک شدن سایت وزارت صنعت چند هزار خودرو بدون تشریفات قانونی وارد کشور شده و هر کدام با صدها میلیون تومان افزایش قیمت فروخته شدهاند! گفتیم هکرها چه کارها که نمیکنند. اپراتورها و تصمیمگیرندگان هم که همه خواب بودهاند و ما هم که همه بیسواد و نادان...
و البته چند هزار مازاراتی و پورشه که بیشتر نبوده. مثل قطرهای در اقیانوس فساد!
ولی راستش دیگر به زور خندیدیم.
گفتند مجلس به خاطر فشارهای غیرقانونی از بیرون، لایحه مبارزه با پولشویی را مسکوت گذاشته و سیستم بانکی بزودی تاوان سنگینی برای آن خواهد پرداخت.
دیگر یادمان رفت داشتیم شادی میکردیم...
امام جمعه شهر مظلوم و فقیر ایرانشهر اعلام کرد دهها تجاوز به دختران آن شهر، در همین چند روزه اتفاق افتاده... هنوز تجاوزهای قبلی فراموشمان نشده بود! یاد دخترکان بی پناه و مظلوم دیار سیستان و بلوچستان خنده را روی لبهایمان دیگر خشکاند.
فکر نکنید تخصصی در انعکاس اخبار ناخوشایند دارم. ابدا. اینها اخبار معمولی دو سه روزه کشورمان بود!
ما هر روز با آرزوی رفع حصر، با آرزوی آزادی زندانیان بیگناه و عفو عمومی، با خیال اعلام سیاستهای جدید ضدفساد و ضدپولشویی، با تصور اعلام اخبار خوش جدید در کشور، با آرزوی رفع فیلترهای بیخودی، با آرزوی حاکمیت عقلانیت، چشمهایمان را باز میکنیم!
هر روز منتظریم باز فوتبال بشود. باز گل بزنیم. باز خانه را روی سرمان بگذاریم. باز برویم توی خیابان برف پاککنها برقصانیم، بوق بزنیم، ایران ایران فریاد بزنیم، باز صدایمان بگیرد، باز برایمان آب نخود درست کنند بگویند بخور صدایت دربیاید...
ما تشنه اخبار خوشیم، که نمیرسد!
لطفا یکی به فوتبالیستها بگوید مقابل اسپانیا محکم بایستند. یکی به کیروش بگوید مردم ایران منتظر خبر خوشند... کاری کنند!
به بیرانوند بگوید جان خودش و این دروازه تیم...
محکم بایستد! تن و روح خسته ما یک خوشی دیگر میخواهد. جز فوتبال به هیچ چیز دلمان خوش نیست، بچههای ما گناه دارند!
کاش میشد یک ماه اخبار قطع میشد و همه مینشستیم پای گزارشهای ورزشی... پای فوتبال! و حتی در صورت حذف ایران برای پیروزی هر تیم دیگری، الکی میریختیم به خیابان و شادی میکردیم!
چقدر ما تشنه شادی و خوشحالی هستیم...
@ghomeishi3